مصاحبه ای با محسن واحدی دروازه بان کهنه ای نوجوانان تیم آلومنیوم المهدی هرمزگان
محسن واحدی نوجوان با انگیزه کهنه ای می گوید:
" هیچ موقع خودم را کوچک نمی بینم"
1-خودتان را به صورت کامل معرفی کنید؟
محسن واحدی فرزند عبدالرحیم متولد 25/11/75 اهل روستای کهنه اوز و دانش اموز مقطع اول متوسطه و در حال حاضر دروازه بان تیم نوجوانان الومینیوم المهدی هرمزگان هستم.

2-شروع حرفه ای فوتبال خود را شرح دهید؟
دو سال قبل به خاطر شغل پدرم به بندرعباس نقل مکان کردیم و در انجا مشغول تحصیل شدم و در تیم فوتبال دبیرستان شهید قنبری در پست دروازه بانی که علاقه شدیدی به ان داشتم، مشغول بازی شدم.
از سویی دیگر با پیشنهاد چند تن از دوستانم که مرا تشویق به بازی در تیم های رسمی می کردند روبرو شدم و طولی نکشید که یکی از دوستانم(امید خدمتی پور) که جا دارد تشکر فراوانی از او داشته باشم، مرا به تیم صنعت برق بندرعباس معرفی کرد در دیداری که با سرمربی ان تیم داشتم از من تست گرفته شد که من در ان تست رد شدم.
بعد از ان دیگر امیدی برای ادامه این راه نداشتم اما باز دوستم بود که به من امید می داد و مرا به تیمشاهین بندرعباس برد. در تست گیری قبول و در ان تیم مشغول به بازی شدم. بازیهای دوره ای ان تیم برای راهیابی به لیگ 3 بود.4 ماه نیمکت نشین بودمو فقط در بازیهای دوستانه به من بازی می رسید.گفتنی است که در مدت نیمکت نشینی تمرینات فراوانی داشتم. در مسابقه ای که تیممان با تیم برق داشت در کمال تعجب جز 11 نفر اصلی بودم. با استرس فراوانی پا به زمین گذاشتم. نیمه اول یا ضربه آزادی گل خوردم که استرس مرا بیش از پیش کرد. در نیمه دوم نیز گل دیگری خوردم و بازی با نتیجه 2 بر 1 به پایان رسید. پایان بازی نیز سرمربی با خونسردی با من رفتار کرد. طی دو روز سرمربی برق با من تماس گرفت خوستار ورودم به تیم برق شد. هنوز 2 ماه از قراردادم مانده بود که یک ماه انرا بازی کردم و یک ماه دیگر به دلیل درد پا از ان تیم جدا شدم چون اینده بهتری را در تیم برق برای خود می دیدم.
بعد از ورود به تیم برق بعد از دوماه نیمکت نشینی دروازه بان ثابت تیم شدم.4 ماه در تیم برق بازی کردم که در حین ناباوری سرمربی آلومینیوم طی تماسی خواستار حضورم در تمرین تیمش شد. چون باز هم آلومینیوم را بهتر از برق می دیدم، همان روز به باشگاهشان رفتم و در تمرینات تیم آنها شرکت کردم که همین کارم باعث شکایت تیم برق از من شد.بعد از صحبتی که بین دو سرمربی انجام شد، قرار شد به مدت 2 سال در آلومینیوم بازی و سپس به تیم برق بازگردم.

۳- از وضعیت تیم آلومینیوم بگویید؟
زمانی که در این تیم بازیکن ثابت شدم تیم راهی لیگ دسته ی 2 شده بود. خیلی خوشحال بودم زیرا 4 بازی پیش رو را به صورت گروهی بازی کردیم که تیم ما اول شد و باعث راهیابی تیم آلومینیوم به دسته یک (لیگ برتر) شد.
۴- از چگونگی تمرینات خود بگوید؟
حدود یک ماه زیر نظر اکبر میثاقیان سرمربی تیم بزرگسالان آلومینیوم المهدی هرمزگان(که امسال به لیگ برتر راه یافته است) تمرین داشتیم و تمرینات اختصاصی را زیر نظر آقای چاوشی مربی دروازه بانان (که قبلاً در تیم بزرگ پرسپولیس نیز حضور داشته است که دروازه بانان موفقی همچون علیرضا حقیقی و گردان نیز زیر نظر او بودند) بود. همچنین تمرین در کنار دروازه بانان بزرگسالان از جمله فرناندو(برزیلی) و مجتبی روشنگر را نیز دارم. و در یکی از بازیها مقابل تیم حفر شیراز در ضربات پنالتی موفق به مهار 3 پنالتی شدم ک منجر به پیروزی تیم ما گشت.

۵- چه انگزه ای باعث کشاندن شما به سمت دروازه بانی شد؟
علاقه شدید به دروازه بانی و امید به روزی که بتوانم کارم را در تیم بزرگسالان ادامه بدهم.
۶- الگوی شما در ورزش چه کسانی بودند؟
فرناندو دروازه بان تیم آلومینیوم المهدی چون بسیار مهربان و لطف فراوانی نسبت به بنده دارد.
۷- مهمترین اتفاقات فوتبالی تان چیست؟
با درخشش در تیم آلومینیوم المهدی هرمزگان به همراه وحید افطاری هم بازی من در این تیم به تیم ملی نوجوانان ایران دعوت شد ام و حدود 5 ماه دیگر اردویی را در کشور اتریش برگزار می کنیم.
از تیم نوجوانان تراکتورسازی هم پیشنهادی برای بازی در این تیم دارم و در حال حاضر به فکر این پیشنهاد هستم و هنوز تصمیم قطعی را نگرفته ام.
۸- مشوق شما چه کسانی بودند؟
مشوق اصلی من دوست همیشگی ام امید خدمتی پور می باشد، پدرم که با مشورتش مرا همراهی می کند و مادرم که دعای خیرش همیشه بدرقه راهم است.
۹- توصیه ای به هم سن و سالهای خود دارید؟
اگر واقعا شخصی استعدادی در خود می بیند حتما آن را دنبال کند و با توکل به خدا و تلاش و اراده مضاعف برای رسیدن به هدف خود به پیش رود.
۱۰- نظرتان درباره وبلاگ مربوطی چیست؟
یکی از خوانندگان و بازدیدکنندگان همیشگی مربوطی هستم و از اتفاقات و رویدادها در روستا به وسیله همین وبلاگ مربوطی در بندرعباس آگاه می شوم و از مدیران تشکر فراوانی دارم چون که به معرفی تمام اقشار جامعه در روستای کهنه می پردازند.
و سخن آخر
از تمام مربیانم تشکر و قدردانی می کنم و برای تمام کهنه ایها در هر کجا آرزوی موفقیت دارم.
مصاحبه کننده: محمدرفیع محمدی فرزند ابراهیم
تهیه و تنظیم: عارف حاجی پور
این مصاحبه در نشریه عصر اوز ماه مرداد ۱۳۹۱ شماره ۱۴۱ هم انعکاس داده شده است.