گفتگو با کدخدایی مقتدر از تبار تیر و فرزند تفنگ و تاریخ
به مناسبت یکصد و ششمین سالگرد تولدش
در برابر فرزانه مردی نشسته ایم که احساس می کنیم تاریخ پر رمز و راز " مربوط " و " کهنه " و وقایع نا نوشته ی آباء و اجدادمان گشوده می شود. دلی را نمی یابی که " کدخدا " بذر مهر و دوستی اش را در آن نکاشته باشد.تاریخ شکارگاهی را به یاد ندارد که " مشکال " آنجا پازن و کبک و تیهو شکار نکرده باشد. شناسنامه اش می گوید او در مورخه 3/8/1282 سه ماه بعد از فوت پدرش به دنیا آمد اما خاقانی می گوید :
خرد شاخی که شد درخت بزرگ در بزرگیش سرسری منگر
حادثه ی تلخ فوت ناباورانه نامزدش تاثیر عمیقی بر او می گذارد و وی را به خلوتی معنوی و پربار می کشاند . این خلوتحافظه ی کهنسالش را لبریز از آیات قرآن , احادیث , قصص حافظ , سعدی , مولانا , فردوسی , خیام , محیا , فائز و ... می کند. در کمال تعجب او هیچگونه سواد نوشتن ( بجز اسم خودش ) ندارد. اما هر متنی با هر خطی را به راحتی و روان می خواند. حافظه اش هم می گوید او مرد بزرگیست. در زندگی " آزادی " بن بستی وجود ندارد زیرا او بر این باور است که :" یا راه را باید رفت یا راه را باید ساخت".
· لطفاً خودتان را معرفی بفرمائید.
- محمد صالح آزادی فرزند محمدصالح فرزند عبدالکریم متولد سنه ی 1282 هستم و حدوداً سه ماه بعد از فوت مرحوم پدرم به دنیا آمدم.
- شما دوران چه پادشاهانی را به خاطر دارید؟
- بنده تاجگذاری احمد شاه را به راحتی به یاد می آورم. احمدشاه نوجوان بود که تاجگذلری کرد.
- شما از چه طایفه ای هستید؟
- از یکی از قدیمیترین طوایف کهنه , طایفه مربوطی هستم که افراد این طایفه در روستای بسیار قدیمی مربوط زندگی می کردند که به خاطر ناامنی ,سرقت و قحطی از مربوط فعلی مهاجرت کردند و به نظرم دیگر آن افراد در قید حیات نباشند.
- در حال حاضر فرزندان مربوطی ها در کجا زندگی می کنند؟
- فرزندان آنها اکثراً فامیلشان " مربوطی " می باشد و غالباً در بخش جناح و دیگر روستاهای منطقه فرامرزان, بندر لنگه, بحرین و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس زندگی می کنند.
- آیا ارتباطی هم با آنها دارید؟
- خیر. متاسفانه هیچ ارتباطی نداریم و خیلی مشتاقم که از نزدیک آنها را ملاقات نمایم و به گرمی از آنها استقبال می نمایم.
- چرا در اطراف کهنه برجها و قلعه هایی بر بلندای کوه احداث شده است؟
- در زمانهای قدیم منطقه خیلی ناامن بود. این ساختمانها که بسیار مستحکم با مصالح سنگ و ساروج و دیوارهای پهن احداث گردیده به منزله ی دژها و قلعه هایی بوده که جهت نگهبانی و دیده بانی و جلوگیری از سرقت و یورشهای ناگهانی و مسلحانه به روستا بر بلندای کوه ساخته شده اند. تعدادی از این آثار هنوز پابرجاست و به نظرم علت اینکه این روستا را " کهنه " می نامند تعداد زیادی قلعه در اطراف کهنه باشد چون در فارسی پهلوی کلمه " کهنه " به معنی " قلعه " می باشد.
- در مورد وضعیت کشاورزی مربوط , کهنه و پهروز صحبت بفرمائید.
- مراکز مورد سوال شما در زمانهای قدیم مرکز تولید گندم , جو ,صیفی جات و انواع خرماهای مرغوب بوده و (تا حدودی ) می باشد. تولیدات این محصولات در زمانهایی که رونق داشت به حدی بود که هیچ فردی از کهنه برای امرار معاش نیاز نبود به کشورهای خلیج فارس بروند. از طریق فروش این محصولات درآمد کافی داشتند. در زمانهای قدیم درآمد حاصل از محصولات کشاورزی این مناطق از درآمد در کشورهای حوزه خلیج فارس به مراتب بیشتر بود.
- در آن زمانها کشاورزی چه کسانی رونق بیشتری داشت؟
- طوایف رئیس , خواجه , ملا , نجار , محمد رضا , محمدکریم , و مربوطی ها که در این میان خواجه نورالدین نوری و عبداله عبدالرضا رضایی که کشاورزیشان بهتر بود و بقیه هم دامدار بودند که آنها هم درآمد خوبی داشتند.
- می توانیم چند سوال خصوصی از شما داشته باشیم؟
- البته بفرمائید.
- جمعیت انبوهی در مراسم تشیع , تدفین و ترحیم مرحومه همسرتان شرکت کرده بودند! توضیح می دهید چرا؟
- از آنجائیکه بنده حدود 12 سال کدخدای کهنه بوده ام و مهمانیها و جلسات زیادی در خانه ی بنده برگزار می شد و میزبان افراد زیادی بوده ام , کلیه زحمات تهیه و پخت و غذا و پذیرایی میهمانها بر عهده همسرم بود و او هم با امکانات ابتدایی و کم آن زمان با خوشرویی و آبرومندانه از همه پذیرایی می کرد و همه آمده بودند تا از زحمات همسرم قدردانی نمایند و از فرصت می کنم و از حضور همه ی ای عزیزان تشکر و قدردانی می نمایم.
- شما چند فرزند , نوه و نتیجه دارید؟
- تا چند ماه دیگر به مرز 140 ( یکصد و چهل ) نفر می رسد.
- شما در این سن و سال حافظه خیلی خوبی دارید! آیا این استعداد سرشار شما به فرزندانتان هم به ارث رسیده است؟
- بله , خدا را شاکرم که از فرزندان دخترهایم اکثراً تحصیلات عالیه دارند.
* آن طور که شنیدیم شما یک تفنگ محبوب و یاور همیشگی دارید , الان کجاست؟
- من از این تفنگ و دوربین و قطار فشنگ و چاقو خاطرات زیادی دارم و هر کدام از اینها را نزد فرزندانم به رسم یادبود به یادگار گذاشته ام.
* و صحبت آخر...
- از شما که به افراد مسن و سالخورده اهمیت می دهند و احترام قائلند تشکر می کنم.
گزارش از : مصطفی رضایی و مرتضی اسماعیلی
- ۸۷/۰۶/۱۱