آموزش اوز در لبه پرتگاه به قلم مصطفی ملتفت :: مربوطی کهنه به مربوطی کهنه خوش آمدید <

مربوطی کهنه

مربوطی کهنه اوز

مربوطی کهنه

مربوطی کهنه اوز

مربوطی کهنه

در این پایگاه خبری اخبار روستای کهنه , شهرک توحید , شهرستان اوز و سایر روستاهای بخش های شهرستان , شهرستان لارستان و حومه را پوشش خبری می دهد.
کهنه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اوز در استان فارس ایران است. این روستا در ۱۶ کیلومتری اوز، مرکز شهرستان، قرار دارد.
ازآثارهای تاریخی و جاذبه‌های طبیعی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کاروانسرا مربوط (مربط)
مسجد شیخ ابی اسحاق
حمام قدیمی
مسجد جامع قدیم
سد مربوط (مربط)
امام زاده شاه قطب الدین (مربط)
برج های دلو و یکه

بایگانی
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

آموزش اوز در لبه پرتگاه به قلم مصطفی ملتفت

مصطفی ملتفت (کارشناس ارشد روانشناسی بالینی) پیام دانش/ : در این گزارش تحلیلی کوتاه می خواهم پیرامون مشکل آموزشی در مقطع دبیرستان (متوسطه دوم) بنویسم. به خصوص مسئله کنکور و نتایج نامطلوب هرساله آن، که عمدتا در چندسال گذشته در سکوت خبری بوده است. البته به این معنا نیست که کل دستاوردهای آموزش پرورش اوز را هدف نقد قرار دهم، بخصوص در حیطه آموزش ابتدایی یا متوسطه اول و هنرستان که در اینجا محل بحث من نیستند. برای ورود به بحث به بخش هایی از نوشته هایی اشاره کردم که در چندسال گذشته در رسانه های شهر، پیرامون این مسئله نوشته شده است.

 دو روایت از تاریخچه آموزش اوز:

چندی پیش یکی از دوستان شیرازی‌ام که برای حل مشکل فرزندش به اداره کل آموزش و پرورش استان فارس رفته بود، عکسی را برایم فرستاد از کارنامه های دانش آموزهای اوزی که در دهه سی و چهل شمسی تحصیل کرده بودند که اداره کل آنها را جزء اسناد، ترمیم و در محوطه آنجا در معرض دید عموم قرار داده است.

شاید مختصر شرح کوتاه در زمینه تاریخ آموزش اوز را عبدالله کمالی در سایت پیام دانش ( شهریور ۱۳۹۰) با موضوع «مدرسه جاوید اوز به بندرعباس رفت» به خوبی نوشته است:

« نخستین گام در راه آموزش و پرورش نوین در اوز سال ۱۳۰۷ شمسی برداشته شد. هر چند عده ای از نیک اندیشان و فرهنگ دوستان در سال ۱۲۸۵ مقارن جشن مشروطیت می خواستند یک باب دبستان پسرانه در اوز تاسیس نمایند که با مخالفت عده ای از روحانیون وقت مواجه شدند. راجع به درس های که قرار بود، در دبستان تدریس شود که شامل فارسی، آیات، تاریخ، جغرافیا، موسیقی و ورزش بود. توضیحاتی داده شد مخالفین با تردید به مسئله نگاه می کردند، می ترسیدند که این گونه دروس باعث انحراف افکار دانش آموزان گردد.ناگزید گردیدند وسایلی که جهت تاسیس آموزشگاه با خود آورده بودند به بندرعباس منتقل نمایند، در بندرعباس با حضور تعدادی از فرهنگ دوستان انجمنی به نام جاوید تشکیل و به تاسیس یک باب دبستان پسرانه همت گماشتند. برای ستایش از همشهریانی که در انجمن جاوید فعالانه شرکت داشتند.»

وی در ادامه می گوید:

«با کشته شدن افراد نام برده (در جریان واقعه سیاسی انتخابات ۱۳۲۸ لار) روابط اوز و لار به تیرگی گرایید و برای مدتی بین لار و اوز ارتباط قطع شد. نمایندگی فرهنگ اوز(اداره آموزش آن زمان) برای مدتی زیر نظر اداره کل فرهنگ فارس اداره شد، و حالت استقلال یافت. و مرحوم غلامحسین تیمناک به سمت اولین نماینده فرهنگ آن روز آموزش و پرورش امروز منصوب شد. در همین سال ۱۳۲۹ ساختمان دبیرستان که توسط مرحوم هوشیار که از افراد خیر و فرهنگ دوست بود احداث و به اداره فرهنگ تحویل و با موافقت اداره کل فرهنگ فارس به نام دبیرستان هوشیار افتتاح گردید. مرحوم تیمناک با مدیریت و پشتکار نسبت به گسترش مدارس خصوصا در مناطق خنج، فیشور و بیدشهر اقدام نمود. وی مردی باسواد و منورالفکر بود روانش شاد.»

هدف از آوردن این مقدمه مختصر که حاوی دو واقعیت تاریخی آموزش اوز بود نه افتخار به تاریخ نوستالژیک زادگاهم، بلکه تاکید بر این پرسش است که «چه شد آموزش ما از آن نقطه در حداقل ۹۳ سال پیش به وضعیت اکنون مان رسیده است که در مسئله مهم آموزش به نسبت شهرستان های همجوار عقب مانده ایم؟»

شاید برای مخاطب هنوز واضح نشده باشد که قرار است از چه صحبت کنم؟

کافی است در سایت اوزامروز و سطح شهر پیرامون وضعیت قبولی کنکوری های دانش آموزان مدارس اوز در یک دهه گذشته تحقیق دم دستی به عمل آورید و آن را با شهرهایی مثل لار،گراش یا خنج مقایسه کنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید.

چند ارجاع برای ورود به بحث:

در ادامه گزیده ای از یادداشت های انتقادی عبدالعزیز خضری، ابراهیم احمدی، مصطفی مرادی و خودم در سال های گذشته را مرور کوتاهی می کنیم:

عبدالعزیز خضری(مهر ۱۳۹۴) در سایت اوز امروز با موضوع «سخنی با ریاست اداره آموزش و پرورش» گفته است:

« از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، بخش اوز، شاهد حضور ده نفر در سمت ریاست آموزش و پرورش بوده است که از میان آنان، افکارعمومی به عملکرد غلامرضا کمالی نگاه مثبت دارد اما معلوم نشد چرا مقامات مافوق به وی فرصت پیشبرد برنامه هایش را ندادند و با جابجایی نابهنگام مسئولیت را به محمد فیاض پور که او هم از نگاه مثبت برخوردار بود سپردند؟ اما فیاض پور هم بدون آن که مردم علتش را بدانند پس از مدتی نه چندان طولانی تعویض شد. در این تغییر و تحولات چه کسی می تواند پاسخگو باشد؟ مردم که نقشی نداشتند و دولت هم صلاح را بهتر می داند. ولی آن چه حاصل شد متضررشدن جامعه از آموزش و پرورش بود و وضعی که شاهد آن هستیم: خروج جمع زیادی از دانش آموزان از بخش برای تحصیل در شهرهای دیگر و عدم رضایت در کسب رتبه های کنکور سراسری.»

ابراهیم احمدی (شهریور ۱۳۹۵) در سایت اوزامروز با موضوع «خیلی زود دارد دیر می شود» گفته است:

«خیلی زود دارد دیر می شود. هرسال منتظریم تا بشنویم دانش آموزان شاغل به تحصیل در شهر و بخش اوز حائز رتبه های زیر ۳ رقمی شده اند. دوست داریم رتبه های ۲ رقمی و حتی تک رقمی هم داشته باشیم اما شاید دیگر سنگ بزرگ نشانه نزدن باشد و به همان ۳ رقمی و حتی زیر ۲ هزار در منطقه ۳ اکتفا می کنیم. اما تاکنون شواهدی از این موضوع دیده یا شنیده نمی شود.

او در ادامه می گوید:

ما اگر می خواهیم آینده نگر باشیم و فقط به گذشته های خود افتخار نکنیم راهی به جز ارتقای سطح آموزشی فرزندانمان، کسب رتبه های قابل دفاع در کنکور، انتخاب رشته ها و دانشگاه های مطرح توسط آنان نداریم. با ادامۀ این وضعیت آینده خوبی متصور نیست و بیش از این شاید معطلی جایز نباشد و باید اختصاصا در خصوص ارتقای رتبه های کنکور به عنوان نقطه عطفی در زندگی فرزندانمان اقدام کنیم.»

 مصطفی ملتفت ( مهر ۱۳۹۴) در سایت اوزامروز با موضوع «علوم انسانی راهگشای توسعه فرهنگی» گفته:

«در شهر اوز تا جایی که بنده مطلع هستم از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ رشته تحصیلی علوم انسانی برای پسران دایر نبوده، که با همت مسئولین و آموزش و پرورش از سال قبل این رشته در دبیرستان “احمدپور” دایر شده است. البته با توجه به نکاتی که در قسمت های قبلی ذکر کردم یعنی دلایل افت علوم انسانی در ایران، در اوز هم دانش آموزانی که معدل بالایی ندارند به سراغ علوم انسانی می روند که این خطای بسیار بزرگی است که امید می رود با راهنمایی و مشاوره ی خانواده ها، معلمین، مسئولین و دلسوزین بخش اوز جلوی این اشتباه ها گرفته شود.»

مصطفی مرادی ( تیر ۱۳۹۹) در سایت اوزامروز با موضوع « دانش آموزان شهرستان اوز غافل از دانشگاه فرهنگیان» گفته:

«از سال ۱۳۹۰ که دانشگاه فرهنگیان تاسیس شده است، شهرستان اوز در مقایسه با شهرستان های همجوار از کمترین قبولی و پذیرش در دانشگاه فرهنگیان برخوردار بوده است.

نموداری که مرحوم محمودعسکری در سایت اوزاستار به همراه تحلیلی از وضعیت آموزشی در سال ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۰ از آن ارائه داده اند که نشان دهنده وضعیت بدآموزشی در مدارس اوز، ترک تحصیل یا مهاجرت دانش آموزان است.»

جلوگیری از تکرار مکررات:

هدف از این ارجاع های مداوم پرهیز از تکرار بود و نشان می دهد با اینکه در همین سال ها فعالین اجتماعی و رسانه ای نام برده و دیگر دوستانی که احتمالا از قلم انداخته ام زنگ هشدار را در زمینه کیفیت تحصیل در اوز به صدا در آورده اند، توجه چندانی به این مسئله نشده است. حال بعد از گذشت چندسال همچنان شاهد آن هستیم که در زمینه پذیرفته شدگان کنکور چندان تغییر اساسی رخ نداده است. شاید مخاطبین بگویند پس آن همه اسم و آمار که هر سال منتشر می شوند چیست؟

که باید بگویم، آن اسامی از سه حالت خارج نیستند:

_یکم، این دانش آموزان عمدتا در دبیرستان های اوز تحصیل نکرده اند و در لار و شیراز و بندرعباس یا تهران بوده اند، اما قبولی به اسم اوز تمام می شود. (برای مثال پارسا فقیهی رتبه ۱۰۱ ریاضی که در مدرسه تیزهوشان لار بوده است.)

_دوم، هنرستانی ها هستند که از انصاف به دور است اگر نگویم که هنرستان های اوز واقعا خروجی بسیار خوبی دارند.

_سوم، افرادی هستند که به صورت مجزا و متفرقه خوانده اند و به سبب اینکه در مدرسه اوز بوده اند اسم آنها به عنوان کارنامه آن مدرسه رد می شود. (برای مثال دوستان بنده یوسف منصوری رتبه ۱۵۶ انسانی که اساسا رشته او ریاضی بوده و سیاوش کریما رتبه ۷۴ هنر که رشته او تجربی بوده و هردو آنها در دبیرستان احمدپور اوز تحصیل کرده اند، و صرفا با تلاش شخصی خود بعد از چند سال دوری از مدرسه به این رتبه ها دست پیدا کرده اند و قس علی هذه… .)

در این یادداشت انتقاد نگارنده به وضعیت رشته های نظری (انسانی،تجربی،ریاضی) و دانش آموزانی که در دبیرستان های اوز تحصیل کرده اند و عدم قبولی آنها که متاثر از جوِ بد تحصیلی این دبیرستان ها بوده است می باشد و نه هنرستانی ها.

با بررسی های صورت گرفته در یک دهه گذشته در بین قبولی های دانشگاه ها، انگشت شمار دانش آموزانی را می بینیم که در دبیرستان های اوز مشغول به تحصیل بوده اند و رتبه های دو یا سه رقمی را کسب کرده اند. یا در رشته های برتر مثل پزشکی و داروسازی ،مکانیک و برق یا حقوق و روانشناسی و فرهنگیان قبول شده باشند.

حتی به جرات می توان گفت که در بین رشته های نام برده به جز فرهنگیان، نزدیک به صفر است. (آن انگشت شمارها هم عمدتا از دانش آموزان کوشا مدارس روستاهای حومه اوز بوده اند.)

چه باید کرد؟

اما چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال مانند مشکلات دیگر کار یک یا دونفر نیست؛ در اوز به جز نهاد آموزش و پرورش گروه های اجتماعی و موسسات آموزشی زیادی حضور دارند که هرکدام به سهم خود به دنبال چاره جویی و مرتفع کردن این عقب ماندگی بزرگ هستند. اما در این یادداشت هدف آن است که در سکوت خبری و به صرف ردیف کردن اسامی، ما به این توهم نیوفتیم که آموزش در اوز وضعیت خوبی دارد و هیچ مشکلی نیست! و امید آن است که متولیان امر بیشتر در این زمینه بنویسند و اقدامات لازم را به عمل آورند؛ که بقول ابراهیم احمدی خیلی زود دیر می شود؛کما اینکه می بینیم خیلی دیر شده است و چه استعدادهایی که در سال های گذشته هدر نرفته اند، اما هرجا جلوی ضررگرفته شود نفع است.

زیاد شنیده ایم که می گویند مشکل آموزش اوز به ارزش های خانوادگی (ازدواج زودهنگام برای دختران و پیشنه تاریخی-ذهنیتی تجارت در پسران) و خود دانش آموز بر می گردد. اما نگارنده معتقد است که اگر محیط مدرسه در رتبه آوردن دانش آموزان اولویت و نقش مهمتری ندارد، پس چرا:

    دانش آموزان اوزی محصل در لار رتبه می آورند؟

    چرا هنرستانی های ما رتبه می آورند؟

    چرا دانش آموزانی که متکی بر خود برای رشته های مورد علاقه شان کنکور می دهند دو و سه رقمی می شوند؟

    ۴٫ چرا دانش آموزان ما در مقطع ارشد و دکترا رتبه های دو و تک رقمی می آورند؟

 مثالی دیگر، کمی دورتر:

در شهرستان بستک در سایت جناح آنلاین اسامی ۴۱ نفر از رتبه های زیر ۴هزار در سال ۹۹ را نوشته است که از آن تعداد ۱۴ نفر آنها رتبه سه رقمی آورده اند، که این آمار بسیار خوبی است برای این شهرستان که از بُعد فرهنگی و جغرافیایی به ما نزدیک است.

عکس اسامی برخی از قبولی های رشته تجربی این شهرستان در کنکور ۱۳۹۹

بیان تجربه شخصی دانش آموزان و افشای خاطره ای تلخ:

من به عنوان مشاور تحصیلی که از سال ۹۵ در اوز فعال بوده ام با دانش آموزان زیادی به گفتگو نشسته ام که عمده مشکل تحصیلی خود را کمبود یا نبود معلم متخصص در درس های مربوطه می دانند، (برای مثال درس فیزیک را به معلم ریاضی می دهند). یا معلم هایی که هیچ پیش آگاهی برای کنکور به دانش آموزان نمی دادند و اصلا از کنکور و تست زدن هیچ اطلاعی ندارند. مشاورین تحصیلی در مدارس دولتی شیراز (عمدتا با مدرک ارشد یا دکترا تخصصی) در طول هفته بصورت فعالانه حضور دارند، اما مشاورها در مدارس اوز یا تعدادشان بسیار کم است یا ساعت وظیفه کمی دارند، یا هم بسیار منفعل هستند.

دیگر آنکه اگر پای صحبت دانش آموزان بنشینید، جز گله شان در باب نبود مشاور و معلم متخصص، همچنان متاسفانه بارها و بارها از آنها می شنویم که معلم هایشان با جملات منفی و دلسردکننده می گویند:

«شما به هیچ جایی نمی رسید و جامعه نیاز به کارگر نیز دارد.»

به یاد دارم در دوره ای که خودم نیز در دبیرستان های احمدپور و بهروزیان تحصیل می کردم، خارج از آنکه مشابه این دلسردی ها از جانب برخی معلمین به ما داده می شد، حتی معلمی هم داشتیم که در قبالِ قبولی تضمینی درس مربوطه در سال ۱۳۸۸ که من اول دبیرستان بودم، مبلغ ۲۰۰هزار تومان که در یازده سال پیش مبلغ خیلی زیادی بود از دانش آموزان می گرفت. در آن مقطع از جمع آن دو کلاس حدودا ۶۰ نفره، انگشت شماری از ما حاضر به پرداخت این مبلغ (به نام کلاس خصوصی) نشدند و چون ایشان سر کلاس خود هیچ درسی نمی داد در خرداد و شهریور ماه آن سال، ما درس ریاضی را افتادیم که باعث شد به اجبار به هنرستان بهروزیان بروم که هیچ علاقه ای نداشتم. بگذریم از اینکه سالِ بعد از آن در مقطع دوم دبیرستان بنا به دلایل مفصلی هیچ رشته نظری در مقطع دوم دبیرستان احمدپور تشکیل نشد. آن معلم که دبیر دانش آموزان دهه شصت اوز بوده و طبق پرس و جو آن نسل نیز از او ناراضی بودند، همچنان در مدرسه ای در اوز مشغول به کار و ارتقا شغلی نیز گرفته است. بخش عمده این مشکلات به خود مردم بر می گردد که مطالبه گر نیستند و سکوت را به اعتراض ترجیح می دهند. تمام والدین ما مسئول این تبعیض ها هستند. اوز شُهره است به پولدار بودن، همین مسئله باعث شده اینگونه سواستفاده گری ها تبدیل به عرف و بدیهیات شود. بقول مرحوم بهشتی ستم پذیری با ستمگری هیچ تفاوتی ندارد. پس وای بر ما…!

در این بین اما بودند معلم هایی همچون آقایان دبیری و رضایی که حضورشان دلگرم کننده بود و همیشه قدردانشان بودیم.

با این اوصاف که در بالا گزیده وار به آن اشاره کردم، آموزش و پرورش اوز چالش زیادی در حل بحران آموزشی شهرستان اوز در پیش دارد که امید آن است بواسطه کمک گرفتن از خِرد جمعی جوانان تحصیلکرده بومی، در کنار تجربه های بزرگان و همت نیک اندیشان، به ترمیم اساسی و گام به گام مشکلات بپردازد.

کلام آخر و نه چندان بی ربط:

در طی چندسال گذشته دوستانم من را ترغیب کرده اند که در آزمون استخدامی شرکت کنم و بواسطه علاقه ام به مسائل آموزشی و اجتماعی در اوز، وارد ساختار آموزش و پرورش شوم. منتهای امر چنانکه بررسی می کنم و بقول عبدالعزیز خضری(ارجاع در بالا) در طی چنددهه گذشته هیچ اوزی نتوانسته در اداره آموزش و پرورش اوز به رده های بالای این نهادِ مهم همچون ریاست برسد. چه بسا استخدام شدن در این اداره، دیگر بواسطه منافع شخصی ام مجالِ پرداختنِ کوتاه به این دست مسائلِ انتقادی را هم از من بگیرد. از این جهت ترجیح ام بر این بوده که خارج از گود به نظاره یِ ویرانیِ آن سرمایه یِ عظیمی که در یک سده گذشته اَمسال آقایان تیمناک،محمدسعید صمدی، محمدامین کمالی،صدیق پیرزاد و… در اوز بنا کرده اند بنشینم. بدون شک هم اکنون نیز افرادبومی با لیاقت بیشتری به نسبت این حقیر در شهرستان اوز مشغول به کار هستند که پست های بالای ادارات بخصوص در آموزش و پرورش حق آنهاست؛ افرادی که چه سابقه زیادی در این نهاد مهم دارند چه از فارغ التحصیلان مقطع ارشد و دکترای دانشگاه های تهران و دیگر دانشگاه های ملی هستند اما به دلایل مختلف به حاشیه رانده شده اند.

 

  • ۹۹/۰۹/۰۸
  • مرتضی اسماعیلی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی