بایگانی شهریور ۱۳۸۷ :: مربوطی کهنه به مربوطی کهنه خوش آمدید <

مربوطی کهنه

مربوطی کهنه اوز

مربوطی کهنه

مربوطی کهنه اوز

مربوطی کهنه

در این پایگاه خبری اخبار روستای کهنه , شهرک توحید , شهرستان اوز و سایر روستاهای بخش های شهرستان , شهرستان لارستان و حومه را پوشش خبری می دهد.
کهنه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اوز در استان فارس ایران است. این روستا در ۱۶ کیلومتری اوز، مرکز شهرستان، قرار دارد.
ازآثارهای تاریخی و جاذبه‌های طبیعی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کاروانسرا مربوط (مربط)
مسجد شیخ ابی اسحاق
حمام قدیمی
مسجد جامع قدیم
سد مربوط (مربط)
امام زاده شاه قطب الدین (مربط)
برج های دلو و یکه

بایگانی
نویسندگان

۲ مطلب در شهریور ۱۳۸۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

هنرشیره پزی خرما مطمئن کار هر کسی نیست.در این گزارش با یکی از شیره پزان مشهور  کهنه ای که در منطقه اوز هر کسی بر هنر و مهارت ایشان واقف است گفتگویی داریم که امید است مورد عنایت شما عزیزان واقع گردد. 

وقتی پای صحبت بزرگترها می نشینیم و صحبتهایشان را گوش می دهیم  متوجه خواهیم شد که خیلی از آداب و رسوم ایام قدیم را حتی نشنیده ایم چه رسد به اینکه آشنا باشیم و آن را به عنوان رسم در جامعه مد نظر داشته باشیم. هر چه فاصله بین نسل قبل و کنونی بیشتر باشد متاسفانه اطلاعات و آگاهی از فرهنگ اصیل گذشته نیز کمتر خواهد بود و حتی اصطلاحات بومی و محلی هم به دیار فراموشی سپرده خواهد شد. مقدمه فوق دلیلی شد بر اینکه به یکی از افراد شاعر و هنرمند از دیار کَهنه ی کُهن سر بزنیم و با ایشان مصاحبه ای داشته باشیم.

-        لطفاً خودتان را معرفی کنین.

. عبداله رحیمی فرزند عبدالرحیم تولد ۱۳۱۹ اهل و ساکن کَهنه اوز  و مدت ۳۵ سال به کار شیره پزی(شرَپاخی) مشغولم.

-        لطفاً درباره کارتان به خوانندگان این گزارش توضیح بدهید.

.  قبلاً در کَهنه مردم شیره پزی را خودشان برای خودشان انجام می دادند ولی بعداً که من این کار را برای خودم شروع کردم چون افراد روستا متوجه شدند شیره هایی که من تهیه می کنم مطلوبتر هست بعداً به من مراجعه می کردند تا من برایشان شیره خرما بپزم و این شد که من تا الان به شغل مشغولم. برای شیره خرما تهیه کردن یا همان دوشاب ابتدا ۲۰ کیلو خرما را با ۴٠ لیتر آب داخل دیگی که مخصوص اینکاره و از جنس مس هست می ریزیم که یک بِرد می گوئیم.زمان در تهیه شیره خرما خیلی مهمه. مخلوط خرما با آب داخل ظرف با حراتی که با یک مشعل گرم می شود باید حدود ۴۰ دقیقه بجوشد.البته برخی از خرما ها مثل شاهانی باید کمتر از آن و برخی که سفتتر هستند مثل زرد یا زرد حمال باید بیشتر بجوشند و این بستگی به تجربه داره که چقدر باید بیشتر بجوشه چون اگر حرارت آن بیشتر از زمان مورد نظر باشه دوشاب تیره رنگ خواهد شد.خرما و آب که به جوش آمد باید با پارو (خرماشکن) آن را خوب به هم زد تا خرما در آب حل شود.بعد از ۴٠ دقیقه که خوب حل شد دوباره ۲۰ لیتر آب به آن اضافه می کنیم و با پارِ (پارو) دوباره به هم می زنیم که خوب و کاملاً مخلوط بشوند و بعد  آن را داخل گونی نایلونی( گونی که محتوی قند و شکر بوده استفاده می کنیم) می ریزیم.با این روش جهت تصفیه شیره از خرما استفاده می کنیم.و گونی با محتویاتش را زیر دستگاه پرس قرار می دهیم و شیره در تار (ظرف سفالی نسبتاً بزرگ) ریخته می شود که حدود ۶٠ لیتره و دیگ مسی هم کاملاً تمیز می کنیم.بعد از تمیز کردن دیگ شیره ها را دوباره کم کم در دیگ می ریزیم .دوباره آنرا می جوشانیم و هنگام جوشیدن ضایعاتی که در کناره دیگ جمع می شود با ملاقه از روی آن می گیریم و این کار را با حوصله انجام می دیم تا شیره کاملا روشن و شفاف شود  و در آخر حدود بیست لیتر دوشاب می ماند.

-        چه موقع شما تشخیص میدین که شیره آماده شده؟

. خب این یک فوت و فن خاصی داره که با تجربه که در این زمینه داریم متوجه میشیم.چون خرماها با هم فرق دارن و اگه کسی تجربه نداشته باشه نمی تونه دوشاب مطلوبی به عمل بیاره.

-        انگیزه شما از اشتغال به  این کار چی بوده؟

. راستش از اول من این کارو برای خودم و فامیلهامون انجام می دادم ولی بعداً که مردم متوجه کیفیت بهتر دوشابهایی که من تهیه می کردم شدند همه مردم برای تهیه دوشاب به من مراجعه کردند و این شد که من تا الان مشغول این کار هستم.

 

-        برای تهیه دوشاب یا بهتره بگم شِرَپاخی چه وسایلی لازمه و استفاده می کنین؟

 

 

.  دیگ مسی( دیگی که من استفاده می کنم ظرفیت ۱۸۰ لیتر داره) , دستگاه پرس که زمان قدیم از سنگ و چوب بجای آن استفاده می کردند , پارِ(پارو-خرماشکن) که از جنس چوبه , مشعل حرارتی , تار (ظرف سفالی نسبتاً بزرگ جهت نگهداری شیره , مخزن سوخت نفت یا گازوئیل , بَهلَه (ملاقه بزرگ) , گونی برای تصفیه شیره از خرما , باسکول برای وزن کردن خرما و دوشاب.

-        آیا شما فقط از کَهنه مشتری دارین یا از جاهای دیگه هم مراجعه می کنند؟

. غیر از مردم کَهنه از جاهای دیگه هم مشتری دارم مثلاً از اوز , خنج , قلات , گلار , کوره , هود , بیدشهر , اَهِل , مارمه , محلچه و شهر لار که خیلیها هم سفارش میدن برای اقوام و فامیلهاشون که در شهرهایی مثل شیراز , اصفهان و حتی  در دبی و کویت هستند, می فرستند.

 

-        قیمت گذاریتون بر چه اساسیست؟

. هر بِردی که مساوی با ۲۰کیلو دوشاب خالصه  در قبال آن ۵٠٠٠ تومان می گیریم یا اگر خرما از مشتری باشه دوشاب کیلویی ۲۵٠ تومان می گیریم ولی اگر خرما از خودمان باشه کیلویی ۵۰۰ تومان می گیریم.

 

-        از شروع کارتان تا حالا آیا محیط کار و وسایلتان هم تغییراتی در آن ایجاد شده یا نه؟

. تغییرات که خیلی. مثلاً قبلاً کوره حرارتی با شَل درست می کردیم که اطراف آن را با پِش(برگ درخت نخل) می پوشاندیم تا گِل و خاک داخل دیگ نشه. قبلاً برای حرارت دیگ از خَشار ( چوب و ساقه های خشک درختان) استفاده می کردیم که خیلی وقتها ممکن بود حرارت بیشتر بشه و همین ممکن بود دوشاب تیره رنگ بشه ولی الان با توجه به اینکه دیگه مثل قبل نیست و حتی برای بخار ناشی از دیگ هواکش تهویه درست کردم که بهداشت رعایت بشه و از وسایل بهداشتی استفاده می کنیم.

- در این کار با چه مشکلاتی روبرو هستین؟

. خدا رو شکر مشکل خاصی نداریم مگر اینکه برق نباشه یا سوخت نداشته باشیم که کار تعطیل می کنیم.

-        چند نفر توی کارگاهتون کار می کنند؟

. چهار نفر کار می کنیم. دو نفر شیفت صبح تا شب و دو نفر شیفت شب تا صبح که بصورت شبانه روزی کار می کنیم البته خودم هر دو شیف هستم.

-        خاطره ای از زمان کار اگه دارین برای خوانندگان نشریه تعریف کنین.

. خاطره که زیاده مثلاً اینکه (با خنده) یکی از کسانی که اینجا پیش من کاره می کنه برای اولین بار مشعل رو روشن کردو  با صدای شدیدی که مثل انفجار بود خیلی ترسید و حتی چون نزدیک مشعل بود کمی موهای سرش هم سوخت. این مشعلها حالتی داره که وقتی خاموش شد دوباره اگه بخواهیم آن را روشن کنیم همین حالت پیش میاد و باید مواظب بود.

-        آقای رحیمی می دونم طبع شعر خوبی دارین .آیا در محیط کار و در زمینه شِرَپاخی(شیره پزی) هم شعر سرودین؟

. خب بعضی از مشتریها میان اینجا که چرا هنوز سفارشمون آماده نیست و ممکنه بعضیها حتی سروصدا هم بکنند و من در جواب با شعر به آنها اینطور میگم:

 

مشتری داد نزن شهر نظام است  اینجا

 هر کسی نوبت و بی نوبت حرام است اینجا

 گر تو خواهی که خیانت بکنی در نوبت  با رحیمی 

   مکن این صحبت و این حرام است اینجا

  مشتری بر سر من داد نکن       

 بی سبب نیست تو فریاد نکن

 نوبتت نزد رحیمی بُوَد اینگونه حساب         

  در صفوف رفقا باش و تو بیداد نکن

 

-  اگر با خوانندگان این گزارش صحبتی داشته باشین بفرمائید.

 . صحبت خاصی نیست . برای همه آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

 

گزارش از : مرتضی اسماعیلی

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

گفتگو با کدخدایی مقتدر از تبار تیر و فرزند تفنگ و تاریخ

به مناسبت یکصد و ششمین سالگرد تولدش

 

   

در برابر فرزانه مردی نشسته ایم که احساس می کنیم تاریخ پر رمز و راز " مربوط " و " کهنه " و وقایع نا نوشته ی آباء و اجدادمان گشوده می شود. دلی را نمی یابی که " کدخدا " بذر مهر و دوستی اش را در آن نکاشته باشد.تاریخ شکارگاهی را به یاد ندارد که " مشکال " آنجا پازن و کبک و تیهو شکار نکرده باشد. شناسنامه اش می گوید او در مورخه 3/8/1282 سه ماه بعد از فوت پدرش به دنیا آمد اما خاقانی می گوید :

 

خرد شاخی که شد درخت بزرگ    در بزرگیش سرسری منگر

 

حادثه ی تلخ فوت ناباورانه نامزدش تاثیر عمیقی بر او می گذارد و وی را به خلوتی  معنوی و پربار می کشاند . این خلوتحافظه ی کهنسالش را لبریز از آیات قرآن , احادیث , قصص حافظ , سعدی , مولانا , فردوسی , خیام , محیا , فائز و ... می کند. در کمال تعجب او هیچگونه سواد نوشتن ( بجز اسم خودش ) ندارد. اما هر متنی با هر خطی را به راحتی و روان می خواند. حافظه اش هم می گوید او مرد بزرگیست. در زندگی " آزادی " بن بستی وجود ندارد زیرا او بر این باور است که :" یا راه را باید رفت یا راه را باید ساخت".

 azadi

·        لطفاً خودتان را معرفی بفرمائید.

 

-          محمد صالح آزادی فرزند محمدصالح فرزند عبدالکریم متولد سنه ی 1282 هستم و حدوداً سه ماه بعد از فوت مرحوم پدرم به دنیا آمدم.

 

  • شما دوران چه پادشاهانی را به خاطر دارید؟

-          بنده تاجگذاری احمد شاه را به راحتی به یاد می آورم. احمدشاه نوجوان بود که تاجگذلری کرد.

  • شما از چه طایفه ای هستید؟

-          از یکی از قدیمیترین طوایف کهنه , طایفه مربوطی هستم که افراد این طایفه در روستای بسیار قدیمی مربوط زندگی می کردند که به خاطر ناامنی ,سرقت و قحطی از مربوط فعلی مهاجرت کردند و به نظرم دیگر آن افراد در قید حیات نباشند.

 

  • در حال حاضر فرزندان مربوطی ها در کجا زندگی می کنند؟

-          فرزندان آنها اکثراً فامیلشان " مربوطی " می باشد و غالباً در بخش جناح و دیگر روستاهای منطقه فرامرزان, بندر لنگه, بحرین و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس زندگی می کنند.

 

  • آیا ارتباطی هم با آنها دارید؟

-          خیر. متاسفانه هیچ ارتباطی نداریم و خیلی مشتاقم که از نزدیک آنها را ملاقات نمایم و به گرمی از آنها استقبال می نمایم.

 

  • چرا در اطراف کهنه برجها و قلعه هایی بر بلندای کوه احداث شده است؟

-          در زمانهای قدیم منطقه خیلی ناامن بود. این ساختمانها که بسیار مستحکم با مصالح سنگ و ساروج و دیوارهای پهن احداث گردیده به منزله ی دژها و قلعه هایی بوده که جهت نگهبانی و دیده بانی و جلوگیری از سرقت و یورشهای ناگهانی و مسلحانه به روستا بر بلندای کوه ساخته شده اند. تعدادی از این آثار هنوز پابرجاست و به نظرم علت اینکه این روستا را " کهنه " می نامند تعداد زیادی قلعه در اطراف کهنه باشد چون در فارسی پهلوی کلمه " کهنه " به معنی " قلعه " می باشد.

 

  • در مورد وضعیت کشاورزی مربوط , کهنه و پهروز صحبت بفرمائید.

-          مراکز مورد سوال شما در زمانهای قدیم مرکز تولید گندم , جو ,صیفی جات و انواع خرماهای مرغوب بوده و (تا حدودی ) می باشد. تولیدات این محصولات در زمانهایی که رونق داشت به حدی بود که هیچ فردی از کهنه برای امرار معاش نیاز نبود به کشورهای خلیج فارس بروند. از طریق فروش این محصولات درآمد کافی داشتند. در زمانهای قدیم درآمد حاصل از محصولات کشاورزی این مناطق از درآمد در کشورهای حوزه خلیج فارس به مراتب بیشتر بود.

 

  • در آن زمانها کشاورزی چه کسانی رونق بیشتری داشت؟

-          طوایف رئیس , خواجه , ملا , نجار , محمد رضا , محمدکریم , و مربوطی ها که در این میان خواجه نورالدین نوری و عبداله عبدالرضا رضایی  که کشاورزیشان بهتر بود و بقیه هم دامدار بودند که آنها هم درآمد خوبی داشتند.

azadi3

 

  • می توانیم چند سوال خصوصی از شما داشته باشیم؟

         البته بفرمائید.

 

  • جمعیت انبوهی در مراسم تشیع , تدفین و ترحیم مرحومه همسرتان شرکت کرده بودند! توضیح می دهید چرا؟

-          از آنجائیکه بنده حدود 12 سال کدخدای کهنه بوده ام و مهمانیها و جلسات زیادی در خانه ی بنده برگزار می شد و میزبان افراد زیادی بوده ام , کلیه زحمات تهیه و پخت و غذا و پذیرایی میهمانها بر عهده همسرم بود و او هم با امکانات ابتدایی و کم آن زمان با خوشرویی و آبرومندانه از همه پذیرایی می کرد و همه آمده بودند  تا از زحمات همسرم قدردانی نمایند و از فرصت می کنم و از حضور همه ی ای عزیزان تشکر و قدردانی می نمایم.

 

  • شما چند فرزند , نوه و نتیجه دارید؟

-          تا چند ماه دیگر به مرز 140 ( یکصد و چهل ) نفر می رسد.

 

  • شما در این سن و سال حافظه خیلی خوبی دارید! آیا این استعداد سرشار شما به فرزندانتان هم به ارث رسیده است؟

- بله , خدا را شاکرم که از فرزندان دخترهایم اکثراً تحصیلات عالیه دارند.

 

آن طور که شنیدیم شما یک  تفنگ محبوب و یاور همیشگی دارید ,  الان کجاست؟

- من از این تفنگ و دوربین و قطار فشنگ و چاقو خاطرات زیادی دارم و هر کدام از اینها را نزد فرزندانم به رسم یادبود به یادگار گذاشته ام.

 

* و صحبت آخر...

- از شما که به افراد مسن و سالخورده اهمیت می دهند و احترام قائلند تشکر می کنم.

 

 

گزارش از : مصطفی رضایی و مرتضی اسماعیلی

  • مرتضی اسماعیلی