
عبدالعزیز خضری / پیام دانش : امیررضا رضایی در ردیف شهروندانی قرار دارد که هر از موقعی با ارسال مطالبی پایگاه خبری پیام دانش را از دیدگاه خود بهره مند می سازد و چندی قبل مطلبی ارسال نموده بود که این پایگاه با توضیحاتی از درج آن محروم ماند و بدین خاطر با درج آخرین دل نوشته وی، پاسخی نیز به قلم مدیر مسئول به شرح زیر تدوین گردیده است تا بیانگر نگرش مدیر مسئول و اعضای شورای نویسندگان رسانه های ارگان دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز باشد.
پیش از پاسخ به نامه امیررضا رضایی به مقدمه ای اشاره می شود:
نگارنده تجربیات روزنامه نگاری، نویسندگی و شغلی را کمتر در مراجع رسمی آموزشی گذرانده است و اینک در پستی با حداقل مدرک تحصیلی ممکن دانشگاهی و خارج از سن متعارف شغلی قرار دارد که با خود می تواند تعابیر متفاوت داشته باشد تا آنجاییکه به نویسنده از سر دلسوزی توصیه شده است بروم به زندگی خود و خانواده ام برسم که البته در این مقال مجال پرداختن به آن نیست.
چیزی را اضافه کنم جامعه اوز تا حدودی گریزان از قبول مسئولیت است و کمتر دل به مطالبه گری می دهد و اگر در جمعی حضور می یابیم بیشتر شنونده ایم و پرسشگر نیستیم، می خواهیم حریم کسی را نیازاریم و اگر هم نقدی وارد می کنیم معمولا پشت سر و یا در لفافه بگوییم تا دچار مسئولیت نشویم و اگر شدیم راه گریز داشته باشیم و این گونه کوشیده ایم حریم خودمان نیز از آرامش به دور نباشد.
حضور در رسانه همگانی، هلال احمر، بیمارستان، هیئت فوتبال، عصراوز، انجمن خیریه و اینک دانشگاه آزاد اسلامی از جمله تجربه های مدنی و شغلی راقم محسوب می شوند که در سوابق به یادگار مانده است. با این حال بر این باور هستم آدمی باید تا آخرین لحظه عمر یاد بگیرد و از آموختن خسته نشود و نگارنده در جایگاه شغلی خود نه تنها همنشینی با بزرگان و دانش آموختگان بلکه معابر، دکان ها و خیابان ها را عرصه ای غنی برای یاد گرفتن می داند. نهایتا آدمی می داند که نمی داند. بدین معنا که کمال، دست یافتنی نیست.
روزنامه نگاری در اوز فقط این نیست که فشارهای ممیزی قانونی را رعایت کند بلکه باید اهرم های بازدارنده که بعضا به عرف غالب تبدیل شده اند را نیز از نظر دور ندارد.
شاید اگر هم اکنون به دهه آخر نیمه اول قرن ۱۴ برمی گشتم و نگاه مادی داشتم دور رسانه و خبرنگاری را خط می کشیدم زیرا هیچ منفعتی شخصی در آن نیست و برای ماندگار شدن رسانه جدا از رعایت موارد قانونی و عرفی آنقدر بایستی رو زد تا بتوان نشریه کاغذی را منتشر و یا در عصر کنونی رسانه الکترونیکی را ماندگار ساخت و این را جدا از آن بدانید که هنوز باور اعتقادی بر تاثیر رسانه خیلی کم است.
ولی از بعد معنوی بخواهم در نظر بگیرم باز هم قدم در این عرصه می گذاشتم همانگونه که در هیئت فوتبال سال های ۷۳ و ۷۴، بیمارستان امیدوار اوز سال های ۱۳۷۶ به بعد و عصر اوز و اکنون دانشگاه آزاد، رسانه در ذات موسسه جای دارد و به عبارتی ساختار اصلی را تشکیل می دهد وخوشبختانه هعمه کارکنان دانشگاه عضو خانواده رسانه شده اند.
به جرات می توان ابراز کرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز محصول فرهنگ، ارتباطات، تدبیر، سماجت راست آزمایی و رسانه است وگرنه کمتر باوری وجود داشت این مرکز آموزش عالی بتواند به جایی برسد و یا جایگاهی داشته باشد.
از سویی روزنامه نگاری حرفه اصلی نگارنده و بقیه رسانه های شهرستان اوز نیست و چه بخواهیم چه نخواهیم بایستی تن به سانسور بدهیم و بعضا سانسور برگرفته از اخلاق انسانی -که سرآمد هرچیزی است- و یا فشار قدرت مداران محل می باشد که به مراتب جایگاه این دو بیشتر از چهارچوب های قانونی است.
هیچ موقع به صراحت نمی گویم از فشار عرفی واهمه ندارم بلکه دارم و گریزی از آن نیست ولی سعی شده به گونه ای عمل شود تا با جلب اعتماد مسئولان و اقشار مردمی، رسانه بتواند به دور از غوغا سالاری و بهانه به دست دادن مسیر خود را بپیماید نیک پنداشته شود چنان چه یکی از رسانه های شهرستان به صورت قهری آسیب ببیند مطمئن باشید بقیه نیز خواهند دید و یا حداقل محافظه کارتر خواهند شد.
متاسفانه خودسانسوری که بعضا ریشه در ذهنیت اصحاب رسانه دارد چنان ناپسند می شود به گونه ای که قلم این نویسنده موقع حضور رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به لارستان مورد هجمه واقع شد و در این بی مهری نگارشی، ردپای اصحاب رسانه دیده می شد و یا در بزرگترین و اولین همایش تقریب مذاهب و تجلیل از نیکوکاران که در ماه قبل و درشهرستان اوز برپا شد در رسانه ای چنان بی رمق و فقط برای خالی نشدن عریضه بازتاب یافت که ترجیح داده شد تحمل شود چون خوشبختانه بازتاب رویداد چنان گسترده بود که افکار عمومی به خوبی اقناع شد.
خطاب به نویسنده امیررضا رضایی در متنی با عنوان «فضای نقد را چنان عادی کنیم که به کسی برنخورد» می گویم با شرحی که داده شد نگارنده خود را پرچمدار راستین رسانه معرفی نمی کند و با تجربه بیش از ۵۰ سال در عرصه خبر و مسئولیت ها به این باور رسیده است افکار عمومی آنقدر بایستی آگاهی خود را بالا بیاورد که همواره بپرسد چرا قیمت این زمین های خدادادی نجومی می شود، یا دشت های اطراف اوز با وجود اخطارها با طبیعت بکر بیگانه می شوند، روز به روز بر تعداد باغ شهری ها افزوده می شود، و یا چرا بعد از این همه سال هم اکنون باید بر روی راه گردنه اوز به کهنه کار شود، و راه اوز تا خنج که شاهراهی ملی است با وجود قدمت بیش از ۳۰ ساله اداره کل راه و شهرسازی لارستان و انتخاب وکلای متفاوت برای مجلس شورای اسلامی فعالیتی برای دو خطه شدن آن به عمل نیامده است مگر دولت بی پول بود؟
همین تنب سمدو که بخش وسیعی از آن با کمک دولت، اداره کل راه و شهرسازی لارستان و نیکوکاران برداشته شد مدیر کل وقت راه و شهرسازی پیشنهاد کرد تجهیزات ماشینی می دهد تا بقیه آن نیز برداشته شود اما کدامیک از مسئولان اجرایی(سال ۱۳۹۶) پیگیری کردند و یا حداقل نامه ای نوشتند تا این فرصت اجرایی شود یا اگر نوشته شده می توانند ارائه دهند.
هر ساله شهر با بحران آب مصرفی روبرو می شود، در حالی که شهرهای همجوار اوز از این نعمت بی بهره نمی مانند، تفاوت در چیست؟ با وجودیکه آب و راه از زیرساخت های مهم توسعه هستند.
زمان ارتقای اوز فعالان همشهری در بندرعباس و شیراز ندا دادند به میمنت ارتقا ساختمان اداره ثبت املاک را با همه امکانات ممکن می سازند و نوید ایجاد میادین در مجموعه شهرستان تازه تاسیس دادند الان ۱۸ ماه از آن وعده وعیدها می گذرد آیا حداقل اراده ای برای تحقق آن ها وجود داشته است؟
شاید گفته شود در حال حاضر اداره ثبت نداریم ولی اگر کار ساخت ساختمان شروع شده بود چه بسا در تاسیس اداره نیز تسریع می شد.
این قلم و پایگاه خبری پیام دانش بارها به این موضوعات پرداخته است و نویسنده متن و رسانه های زیر مسئولیت (پایگاه خبری و فصل نامه پیام دانش) همواره در راستای حقوق عمومی اقدام می کنند و به عادی شدن فضای نقد چنان که به کسی برنخورد پای بند است و خواسته های معقول و دست یافتنی را بارها نوشته و باز هم می نویسد و همچنان این سوال را تکرار می کند، اتاق اصناف شهرستان اوز کی مستقل می شود و پلیس + ۱۰ چرا تاسیس نمی شود در حالی که هر دو علاوه بر تامین رفاه و تسهیلات خدمات عمومی، در تبادل نقدینگی نقش مهم در اقتصاد و اشتغال دارند.
و اما برای درج نشدن مقاله شما بهتر بود می نوشتید که از شما خواسته شده اصلاحاتی در واژه ها صورت گیرد تا منتشر شود اما نپذیرفتید.
دیدگاه رسانه های دانشگاه بر آن است که اعضای شورای اسلامی منتخب مردم هستند و مورد احترام، بنابراین ضرورت دارد هر نظری با مصداق ها صورت بگیرد.
پیام دانش در هیچ شرایطی خود را مقید نمی داند حرمت ها را در گفتار و نگارش نادیده بگیرد.
اراده پیام دانش بر آن است هر چه بیشتر قلم ها در مجاری رسمی منتشر گردند تا به مرور از گروه های مجازی به سمت رسانه های رسمی الکترونیکی و کاغذی کشیده شوند.
روزنامه نگار مثل وکیل می ماند وکیل حقوقی فقط از فرد یا گروه خاصی دفاع می کند اما روزنامه نگار بایستی مدافع افکار عمومی باشد و دست کم در عرصه منافع جمع وکیل همگان است.
این قلم و پیام دانش کوشش کرده است ارتباط با مخاطب را حفظ و افکار غالب ایشان را نمایندگی کند و مسلما هر چه بیشتر روحیه جامعه به لحاظ مطالبه گری تقویت و مطالبات در چهارچوب قانون پیگیری شوند قطعا رسانه ها با دست های بازتر می توانند صدای واقعی تر افکار عمومی باشند.
و البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که همین رسانه ها که قدمت دیرینه دارند در تحقق دیدگاه ها و خواسته های عمومی و نیز زنده نگه داشتن میراث انسانی، هویتی و حفظ خودباوری و سازندگی جامعه تاثیر بی بدیل داشته اند.
صبور بودن و صبور ماندن البته فارغ از گرایش های ذهنی و گروهی می تواند در راستای رشد و توسعه به جامعه کمک شایان کند.
مطلب ارسالی از طرف امیررضا رضایی در خبری جداگانه به صورت کامل در پایگاه خبری پیام دانش درج شده است :
https://payamedanesh.com/?p=42144