مقالات و گزارش ها :: مربوطی کهنه به مربوطی کهنه خوش آمدید <

مربوطی کهنه

مربوطی کهنه اوز

مربوطی کهنه

مربوطی کهنه اوز

مربوطی کهنه

در این پایگاه خبری اخبار روستای کهنه , شهرک توحید , شهرستان اوز و سایر روستاهای بخش های شهرستان , شهرستان لارستان و حومه را پوشش خبری می دهد.
کهنه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اوز در استان فارس ایران است. این روستا در ۱۶ کیلومتری اوز، مرکز شهرستان، قرار دارد.
ازآثارهای تاریخی و جاذبه‌های طبیعی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کاروانسرا مربوط (مربط)
مسجد شیخ ابی اسحاق
حمام قدیمی
مسجد جامع قدیم
سد مربوط (مربط)
امام زاده شاه قطب الدین (مربط)
برج های دلو و یکه

بایگانی
نویسندگان

۶۷ مطلب با موضوع «مقالات و گزارش ها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

فائزه رضایی : اهمیت شوراها بر هیچ کس پوشیده نیست و هدف اصلی تشکیل شورا با توجه به فرامین قرآن کریم استفاده از جایگاه مهم مشورت و همفکری است. یکی از انتظارات مهم از کلیه نامزدهای محترم انتخابات شورا در راستای احترام به افکار عمومی، معرفی راهبرد مشخص و ارائه برنامه مدون چهارساله برای پیشبرد اهداف نهاد شورا می باشد، موضوع مهمی که تاکنون کمتر بدان توجه گردیده‌ است. در همین راستا شناخت دقیق و کافی نامزدهای محترم از قانون شوراها ، شرح وظایف و اختیارات این نهاد است.

با توجه به اینکه شورا یک مجموعه  تخصصی است باید افرادی وارد میدان شوند که در کنار خصوصیاتی
چون پاک دستی ، تعهد ، سلامت نفس
و مردم دار بودن، در زمینه های مختلف عمران و شهرسازی، بهداشتی ، فرهنگی، ورزشی، اقتصاد ، سرمایه گذاری و مشارکت مردمی (تلاش برای جذب سرمایه گذاران برای رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال) ، بهسازی فضای شهر، داشتن تجربه در امور اجتماعی و ... نیز دارای برنامه، تخصص، تجربه و  کارایی باشند.

فردی که می‌خواهد در شورا ورود کند باید حداقل در یکی از این زمینه ها تخصص داشته باشد تا بتواند اظهار نظر کند؛ به ویژه در شهری مانند شهرستان نوپای اوز که نیاز به مطالبه گری جهت پیشرفت و توسعه دارد. یک عضو شورا باید بتواند با مسئولان اجرایی شهر، استان ،کشور و نیکوکاران خارج از کشور ارتباط برقرار کند ،کانال ارتباطی بین مردم و مسئولین شهرداری باشد و از ظرفیت ها جهت توسعه و پیشرفت شهر استفاده نماید، نگرش خوبی نسبت به سرمایه گذاران داشته باشد، آنها را جذب سرمایه گذاری نماید و زمینه را برای پیشرفت، عمران و آبادانی شهر فراهم نماید. 

نکته مهم:  شورای شهر آزمونی برای سنجش مقبولیت افرادی است که قصد دارند برای شهر خود کاری کنند؛ بنابراین مردم باید در انتخابات آتی با چشم باز و آگاهی نسبت به انتخاب  افراد توانمند اقدام نموده و اداره شهر را به کسانی واگذار کنند که صلاحیت لازم را داشته باشند چرا که نحوه عملکرد آنها مستقیم یا غیر مستقیم با زندگی و آینده ما و شهرمان مرتبط است و تمام مسائل فردی و اجتماعی محیط زندگی مان متأثر از تصمیم‌ گیری‌های افراد منتخب خواهد بود. 

افراد جامعه به دنبال تحول و قرار گرفتن طیفی دلسوز و مطالبه گر در شورای شهر است. البته هنوز هم بیم از قومیت گرایی و لابی‌گری افراد ناکارآمد وجود دارد از این رو امید است که همه آحاد جامعه بدون در نظر گرفتن قومیت و صمیمیت برای انتخاب دلسوزترین شخصیت‌های مطالبه گر به پای صندوق های رأی بروند. به یاد داشته باشیم که نتیجه انتخابات صحیح می‌تواند عامل تحول وسیعی در شهرداری و البته شهر اوز شود.

  نهاد مردمی شورا جایگاه ممتاز و منحصر به فردی از جهت پیگیری مطالبات مردمی و نقش آفرینی سازنده در جهت ارتقای نیروی مردمی ماندگار، کمک به آبادانی و توسعه شهر خواهد داشت. 

با تجربیات دوره‌های گذشته نهاد شورا، ضرورت ورود نیروهای خوش‌فکر، برنامه محور، متخصص، مطالبه‌گر، با دیدگاه تعامل گرا به نهاد شورا، اجتناب ناپذیر می‌نماید .در این میان از بین افرادی که به نوعی احساس تکلیف کرده و خود را شایسته حضور در شورای شهر می دانند ارائه رزومه و سابقه کاری شان در این شهر بسیار ضروری است. رزومه، مشخصات و سوابق حرفه ای است و هدف از درخواست ارائه رزومه این است که شهروندان با آگاهی از آن متوجه شوند کاندیداها از چه مهارتهایی برخوردار هستند، چه تجربیاتی دارند، چه نوع کارهایی را انجام داده اند و از نظر علمی و عملی در چه سطحی هستند.

حمایت و پشتیبانی از نامزدهای توانمند با توجه به شهرستان شدن در راستای ضرورت از اتحاد و وحدت در قالب نهاد شورا و انتقال پیام اتحاد، همدلی با نسل جوان، پرهیز از تخریب افراد در کارزار انتخاباتی که در صورت عدم پرهیز فرصت سوزی های بیشتری را به همراه خواهد داشت. ورود به مصادیق و گزینش افراد به این صورت همدلانه می تواند توسط جوانان، بانوان و شخصیت‌های مرجع مردمی شهر اوز، با در نظر داشتن منافع شهر انجام گیرد.

توجه به این نکته مهم است که اعضای شورای شهر به عنوان شورای تمام مردم انتخاب می شوند و نه صرفاً به عنوان شورای گروه و یا طیف و جناح خاصی بلکه منتخب تمام مردم شهر خود خواهند بود.

با احترام به کلیه نامزدهای محترم در انتخابات شورا امیدوار هستیم با همدلی، هم افزایی و احساس مسئولیت شخصیت‌های محترم شهر و با روی کار آمدن شورای مردمی مطالبه‌گر و پاکدست در شهر ،فزونی همدلی، همکاری های متقابل و هم افزایی که ضرورت امروز شهر ما است کمک کنیم که با انتخاب افرادی با بازدهی و کارایی لازم خود را در برابر انتخابی که داریم مسئول دانسته و افرادی که می‌توانند اقدامات مفید و مثبتی داشته باشند را انتخاب نموده تا در آینده ملامتی از انتخاب خود نداشته باشیم و با استعانت از خداوند متعال و کمک همدیگر، جهت حفظ وحدت و انسجام  آینده ای روشن برای خود و جامعه اوز رقم بزنیم. 


سخنی با کاندیداهای محترم شهر :


شهر اوز، خسته از کشمکش‌ها و جدل های فرسایشی است که سال های اخیر شاهد آن بوده است؛ اعضای شورا در هر شهری باید پاسخگوی رأی اعتماد مردم باشند زیرا که هر رأی مردم مطالبه ای از حقوق شهروندی است بنا به این اصل شروع کار ما با انتخابات است ولی بعد از شورا هم ادامه داشته و به عنوان حق شهروندی مطالبه گری خواهیم کرد.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

فرهاد ابراهیم پور/ وبسایت ستاره  اوز : شاید کمتر شهروند اوزی باشد که با این مرد که دغدغه بهداشت و محیط زیست شهر و دیارمان را دارد او را نشناسد یا از نزدیک با کارهای او در این زمینه اشنا نباشد .البته عزیزان دیگری که تعدادی از انها پیشکسوت هستند نیز فعال این عرصه هستند و جمع کثیری از انها در گروه بهداشت و محیط زیست اوز حضور و فعالیت دارند.

برای اینکه با سابقه فعالیت این کار ارزشمند اشنا شویم بسراغ مهندس فریدون نامی همان فرید خودمان رفتیم و با طرح سوالاتی از او خواستم برای شروع، معرفی کوتاهی از خودشان داشته باشند  ...


 

فریدون نامی (فرید) متولد ۱۳۴۳- کارشناس فنی عمران- رئیس هیئت ورزش‌های همگانی شهرستان اوز- مسئول واحد بیماران انجمن خیریه سلمان فارسی- مسئول کمیته اجرایی هیئت تنیس روی میز-  مدیر گروه انجمن دوستداران بهداشت محیط زیست اوز

 

۲_ علاقمندی شما به کار بهداشت و محیط زیست از کجا شروع شد. دوستان،  خانواده یا علاقه شخصی، چه چیزی شما را پیگیر این امر مهم  نمود .

 

از کودکی علاقه زیادی به محیط زیست و پرندگان و حیوانات داشتم و حتی در آن زمان از دیدن پرندگانی که در قفس بودند دلگیر میشدم چون خانواده و اقوام اهل شکار نبودند در این مورد بسیار تاثیر گذار بوده اند

 

۳_ بیشترین فعالیت شما مربوط به چه قسمت هایی است، بهداشت یا محیط زیست

 

انجمن دوستداران بهداشت و محیط زیست اوز در سال ۱۳۹۴ تشکیل و خوشبختانه با استقبال و حمایت همشهریان و دوستان به سرعت افراد زیادی عضو شدند اکثر فعالیت ها در مورد بهداشت اماکن عمومی و تفرجگاه های خارج شهر

از دو سال پیش با علاقه‌مندی دوستان فعالیت‌های حفاظت از درختان پرندگان و به طور کل محیط زیست به صورت جدی و منسجم در قالب کمیته بحران شروع کردیم و حمایت‌های خوب و صمیمانه از طرف اعضای گروه برای تهیه حداقل ابزارآلات برای مهار آتش سوزی های تابستان گذشته صورت گرفت و تابستان امسال هم به دلیل عدم بارندگی با جدیت پیگیر ساخت آبشخور برای پرندگان و حیوانات در حیات وحش اوز هستیم

۴_ پوشش فعالیت شما تا کجا و چه مناطقی هست

 

فعالیت های بهداشتی در شهر اوز و تفرجگاه های عمومی مانند برزگو، دشته و مسیر های مربوط... ولی در مورد محیط زیست و بحران در سطح شهرستان فعالیت داریم و چنانچه خارج از شهرستان هم موردی پیش بیاید که امکانات آن مهیا باشد توسط اعضای تیم بحران اعلام آمادگی شده است.

۵_ در منطقه و حتی در استان مردم شهر اوز را بعنوان مردمی با پیشینه فرهنگی می شناسند طی سالهای گذشته و اکنون  مردم چه استقبالی از فعالیت محیط زیستی و کارهای شما داشته اند .

خوشبختانه در همه موارد با استقبال حداکثر مردم روبه‌رو بوده‌ایم و حضور گسترده مردم در عملیات‌ پاکسازی محیط ، مراسمات هر ساله درختکاری ، برگزاری نمایشگاه گل و گیاه، مسابقه بزرگ کتابخوانی نمونه بارز این فعالیت ها است

 

۶_ جناب مهندس با نوجه به اینکه شما در کارهای عمرانی نیز هستید ،  وضعیت محیط زیست اوز و شرایط بهداشتی شهرمان را از این منظر چگونه می بینید.

 

در این مورد مشکلات زیادی وجود داشته که با همت شهرداری و تشکیل کمیته پسماند مردمی شهرداری که اکثریت اعضای آن از اعضای گروه بهداشت هستند این مشکلات در حال برطرف شدن می‌باشد ولی تا رسیدن به ایده آل فاصله زیادی وجود دارد  می‌توان با پیگیری‌های جدی ،نوسازی ماشین آلات پارک موتوری و حذف ماشین آلات فرسوده ، فرهنگ سازی و اعمال قانون در مورد متخلفین به پیشرفت قابل ملاحظه‌ای دست یافت. همچنین سمن های مردم نهاد در این مورد می‌توانند بسیار موثر باشند که می‌طلبد مسئولین  در این مورد حامی سمن‌ها باشند.

 

7- اقای نامی فکر می کنم فعالیت انجمن بیش از اینها باشد که شما ذکر کردید

 

درست می فرمائید .اگر بخواهم بصورت فشرده فعالیت‌های انجمن بهداشت محیط زیست شهرمان را بیان کنم به شرح ذیل می باشد:

 

پاکسازی و زیباسازی معابر ،پارک ها و اماکن عمومی داخل و خارج شهر،اشاعه فرهنگ بهداشت عمومی با سخنرانی در مدارس، مساجد، مکاتب، مهد کودک ها و کودکستان ها ،ترویج فرهنگ کتابخوانی، حمایت از سینمای نوپای اوز  ورزشهای همگانی طبیعت گردی . بردن بینش عمومی جهت جلوگیری از انقراض گونه های جانوری و گیاهی، پاکسازی مناطق هشتگانه شهر اوز به دفعات، پاکسازی تفرجگاه های عمومی دشته ،پیر معلم کثیر  برزگو ،پاکسازی ممر اب انبارها قبل از شروع بارندگی هر ساله،

 

تهیه و توزیع کیسه های زباله و دستکش در ایام تعطیلات و توزیع آن در ورودی شهر و تفرجگاه ها ،دوخت کیسه های زباله مخصوص سر دنده ماشین ها و توزیع آن میان شهروندان ،دوخت کیسه های پارچه ای نان و توزیع آن در نانوایی ها و سطح شهر به صورت رایگان ،نصب بنر و تابلو های فلزی با مضامین بهداشتی در سطح شهر و  تفرجگاه های خارج از شهر، انجام بیش از ۵۰ مورد سخنرانی در مدارس، مساجد، موسسات، مکاتب, دارالقرآن ها، مهد و کودکستان ها توسط اعضای گروه،

 

تعامل سازنده با شبکه بهداشت ، شهرداری ،شورای شهر؛ اداره آبفا، حضور در مراسم سالانه روز اوز و پاکسازی و اشاعه فرهنگ بهداشت محیط  ،

 

حضور در مدارس افاغنه ، نشست با سران افاغنه و  جوانان آنان در مورد رعایت بهداشت شهر توسط افغانهای مقیم شهر به دفعات متعدد،

 

دعوت از طلاب مدارس دینی خواهران و برادران، مربیان مدارس دولتی و غیردولتی در برنامه های گروه در راستای نهادینه کردن فرهنگ بهداشت‌ عمومی، برگزاری همایش تجلیل از پاکبانان شهر اوز و استقبال بی نظیر مردم همراه با پوشش خبری در صدا و سیمای استان فارس، حمایت از کودکان بی بضاعت مدرسه برزگو غدیر در آغاز سال های تحصیلی (توزیع نوشت افزار و غذای گرم )،

 

برگزاری برنامه های شاد و طبیعت گردی و دورهمی و ترویج فرهنگ بهداشت محیط زیست در خارج از شهر، نصب بنر در کوچه های مسکن مهر و مساجد آن، پارک ها و خیابان های اصلی شهر نصب بنر، در صحن ورودی مساجد با شعارهای بهداشتی و شعار صرفه جویی در مصرف آب ،

 

تشکیل کمپین شهر بدون زباله در روز اوز در  سال ۹۶ و پیوستن ۷۰۰ نفر و امضا گرفتن از آنها در این کمپین، مشارکت در برگزاری نشست های تخصصی محیط زیست با حضور متخصصین در مراسم روز اوز ،تشکیل کمپین نه به پرنده آزاری در سال ۹۸ ،برگزاری کارگاه آموزشی گل و گیاه و مسابقات گل و گیاه در پارک نوروز اوز ،شرکت در روز درختکاری هر ساله و مشارکت در کاشت درخت همراه با مسئولین فضای سبز و شهرداری ، همراهی با کمپ دانایی، همکاری اعضا در زمان بحران بی آبی و رساندن آب شرب و غیر قابل شرب و...

 

کار مفید و ارزشمندی عزیزان انجمن با مدیریت شما انجام داده اند ؛ گروه شما همکاری هایی در عرصه ورزش نیز داشته؛ قدری از ان فعالیت ها برایمان بگوئید

 

فعالیت همه ما  مبنایش بر حرکت جمعی و همیاری می باشد .زن و مرد؛ بزرگ و کوچگ همه در کار و فعالیت سهیم هستند . در حیطه ورزش همگانی برگزاری ۲۸ پیاده روی عمومی در سطح شهر اوز با صرف صبحانه و اهدای جوایز متعدد بوده است . اجرای برنامه های مختلف ورزشی فرهنگی، شادی و نشاط برای کودکان نوجوانان بزرگسالان.  برگزاری مسابقات ورزشی و فرهنگی مجازی در پاندمی دوران کرونا. پیوستن به برنامه لیگ تندرستی  ورزش همگانی کشور این فعالیت ها موجب گردیده  ورزشهای همگانی اوز در جزء چهار شهرستان برتر استان فارس قرار گیرد.

 

جناب مهندس از اینکه در گفتگوی صمیمانه سایت شرکت کردید ممنون و متشکریم و برایتان ارزوی موفقیت در کار و زندگی و نیز همیاری با مردم را داریم 

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

نملیت (Namlet)

نملیت : نوعی نوشیدنی بود که در بندر لنگه عهد قاجار زمانی که روابط نزدیکی با هندوستان مستعمره انگلیسی ها داشت رواج گرفته بود.  و سپس در بوشهر ؛ بحرین و کویت و دبی و دیگر مکانها نیز رایج شد . این نوشیدنی که همان ( لیمو ناد ) معروف بود ؛ در اصل از بیرمنگام انگلیس نشات گرفته بود . آن زمان برای بندرلنگه  مواد اولیه  و گازی که با نوشابه مخلوط می شد  و دستگاه تعبیه خاص آن؛ از هندوستان وارد می شد و همراه با بطری های ویژه ای که تیله ای در آن قرار داشت؛ فروخته می شد . این تیله در واقع با فشار گازی که درون مایه وجود داشت باعث می شد که مواد گازی از بطری خارج نشود و حکم « واشر»را داشت . این بطری ها در خود بندرلنگه و دیگر مکانها تعبیه می شد و دستگاه کوچکی این کار را دستی انجام می داد که توسط دو نفر به کار گرفته می شد . مدتها این نوع نوشیدنی گاز دار در منطقه رواج داشت تا هنگامی که شرکت های بزرگی مانند کوکاکولا آمدند و این نوشابه از رده خارج شد . اخیر یک شرکت در منطقه ام القیوین دوباره به تولید این نوشیدنی تاریخی پرداخته است . عکسی که ملاحظه می کنید از محصولات این شرکت است 
 کار با دستگاه « نملیت » و فروش این نوشابه ها  با  نام چند   اوزی هم را هست 


در بندر لنگه اولین کسی که دستگاه نملیت را وارد کرد  حاج ابوالقاسم اوزی بود  . وی شیشه های نملیت را برحسب سلیقه مشتری با طعم های توت فرنگی ؛ زنجبیل ؛ لیمو و غیره تهیه می کرد . آن زمان چون هنوز برق و یخچال به منطقه نرسیده بود ؛ مردم بطری های نملیت را با بند به درون برکه ها می فرستاند ( زیر آب می بستند ) تا خنک شود و بعدا بنوشند 
 در دبی دستگاه نملیت قبل از جنگ اول جهانی توسط خواجه عبدالرحیم خواجه طاهر وارد شد و در منطقه الراس این نوشیدنی ها را تهیه می کرد و می فروخت . پس از درگذشت خواجه عبدالرحیم مدتی شیخ محمد رفیع فقیهی این دستگاه را به کار می گرفت و نملیت تهیه کرده و می فروخت . عبدالغفور ضیایی نیز در خاطراتش گفته است که مدتی با این دستگاه کار می کرده است  
 در کویت هم محمد ابراهیم فرشاد مدتها دستگاه نملیت داشت و این نوشابه را می فروخت  
 
 عنایت الله نامور
اردیبهشت ۱۴۰۰

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

_*مسعود باقرزاده کاندیدای ششمین دوره شورای اسلامی شهر اوز*_
قانون برایم فصل الخطاب وبه رعایت قوانین با وجودحرفهای بسیارپایبندهستم.
امیدوارم گشایشی حاصل شودوبه اعتراض همه کاندیداهای معترض به رد صلاحیت در هیئت نظارت استان برابر قانون رسیدگی شود و رفتارهای فعلی(پس از اعلام نتایج محرمانه) نیزمدنظر قرار گیرد.
*احساس می کنم درشرایط کنونی،فشارهای همه جانبه، ناتوانی برخی افراد در حل معضلات، این جامعه نیازمند صداقت،صراحت و احترم است.*
*مردم نیاز به افراد توانمند و رویکردهای مثبت دارند تا بتوانند ازدل خود جامعه مشکلات را حل و فصل نمایند.*
*اینکه وانمود شود شورای شهر از اختیارات چندانی برخوردار نیست،منطقی به نظر نمی آید و شورای شهربا اختیاراتش وانتخاب شهردار در بلند مدت سرنوشت شهر راتعیین می کند ، چراکه راهبردو چشم اندازهای حوزه مدیریت شهری را مشخص می نمایدوشورای شهر فعال می تواندباعاقبت اندیشی در امور،بالا بردن آستانه تحمل، داشتن مهارت حل مسئله و احترام به قانون تولید ثروت وقدرت نمایدوسلامت وامنیت به بارآورد.*
درآخر از فرماندار پرتلاش پیگیری و از نماینده محترم مردم منطقه درمجلس شورای اسلامی،امعان وبلندنظری خواستارم.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

شبهای پایانی وداع با ماه خدا...
رمضانی دیگر به اتمام رسید و توفیق بندگی خدا و  فرصت سالی دیگری در  ١٤٠٠ نصیب ما شد و اینک به لحظه های پایانی رسیدیم و باید با این ماه که خداوند رحمت  خود را به روی تمام بندگانش گشوده بود و  هر کس به اندازه ی وسعش از این ماه عزیز فیض برد و بهره مند شد خداحافظی کنند ،خداحافظی همیشه حس عجیبی دارد هرچند همه روزها و ماه ها ،ماه خداست اما...


در لحظه های آخر این ماه بیشتر به فرصت های رفته فکر می کنیم و باقی مانده زمانی که در اختیار داریم و بغض هایی که مانع می شود.

شبهای ماه مبارک رمضان در شهرها و روستاهای  جنوب فارس  همیشه آباد و پر رونق است  و تحرک و پویایی از سحر تا افطار در شهر و روستا و خانه ها و تا سحر بیدار ماندن و دعا و قرآن خواندن جلوه زیبایی را از این ماه مبارک در ذهن مردم جنوب تداعی می کند.

آداب و رسوم ماه رمضان و تدارک دیدن و آماده شدن برای سفری یک ماهه قبل از نیمه شعبان شکل می گیرد و بساط مهمانی مهیا می شود تا روزه داران یک ماه را بر خوان گسترده خداوندی شکر نعمت به جای آورند.

در اوز قبل از شیوع کرونا مراسم ها و مولودیه خوانی و برگزاری ضیافت افطاری و سحری و نمازهای هر شب تراویح که هر شب یک جزء قرآن را بین این نماز تلاوت می کنند و در پایان ماه رمضان،ختم قرآن انجام می شود.
۱۰ شب پایانی که نماز قیام برپاست و  در مساجد و خانه ها خوانده می شود  و حلقه های دورهمی قرآنی و ختم قرآن و پخش شیرینی خانگی و هدیه ختم قرآن محفلی دلنشین و به یاد ماندنی در ماه رمضان بود

اما گسترش کرونا باعث شد تا خیلی از آیین های این ماه به صورت جمعی برگزار نشود ولی آنچه هنوزهم ادامه دارد  صدای بانگ  *بیدار باش* که از رسم های دیرینه اوز است و قبل از نماز صبح اجرا می شود، موذنان به مساجد می روند و مردم را با بانگ  *بیدار باش بیدار باش، بنده خدا بیدار باش* و مناجات بیدار می کنند و حتی در خانه ها در روستاها موذن از منزل خود قبل از سحر مناجات می خواند و از بلندگوی خانه پخش می شود.این بیدار باش و مناجات سحر باعث می شود که آمادگی برای خوردن سحری فراهم شود.. یکی دیگر از سنت های دیرینه در اوز “اذان آب" یا *بُنگ هاو* در این منطقه است که یک ساعت بعد از بیدار باش، دوباره موذن ها از مساجد اذان می گویند و با این اذان مردم مشغول خوردن سحری می شوند. 
چند دقیقه قبل از  اذان صبح، مردم از خوردن غذا و سحری دست کشیده و  برای برپایی نماز صبح به مسجد  می روند و یا آماده نماز خواندن می شوند.

شبهای پایانی حال و هوای خاص رمضان و دعا و طلب مغفرت و آماده کردن و پخش فطریه الوداع با این ماه را سخت می کند، *الوداع* و دعا و طلب بخشش در روزهای آخر رمضان بعد از نماز تراویح یا قیام خوانده می شود،الوداع شعر هایی از شاعرانی است که دلتنگ روزهایی هستند که شاید سال آینده دعوت به مهمانی نشوند و از دیر باز این اشعار که توسط مولوی و سعدی و دیگر شاعران سروده شده از بلندگوها پخش می‏ شود...

خداحافظی از ماه مبارک رمضان توسط شخصی خوش صدا در مسجد خوانده می شود و جمعی که حضور دارند با نوایش هم نوایی می کنند. الوداع، الوداع یا رمضان... و علیک السلام یا رمضان.

این خداحافظی با حزن و اندوه  و چشمانی نگران و اشکبار برای فرصت ها و روزهایی رفته و بیم روزها و رمضان های نیامده است.

قبل از شیوع کرونا  برپایی آیین الوداع و مراسم مولودیه خوانی با پذیرایی و دادن بسته های  قند، شکر، نبات و حلوا و ....همراه بود و مساجد هر شب سفره های افطاری پهن شده که توسط مردم با  انواع و اقسام دسرها، ماست و خرما و نان های محلی  پر می شد را هرافطار برپا می کردند..
همه آیین ها زیباست ،آیین برات و وداع و...

( تصویر الوداع سالهای قبل در روستای کهنه) 


با شعر الوداع سعدی و آرزوی عاقبت به خیری برای همه مردم خصوصا روزه داران، دعا میکنم سالهای بعد کرونا دست از  سر دنیا بردارد و باز هم رمضان با آن شور و حال سالهای گذشته تکرار شود و لطف خداوند از درهای مغفرت و بخشش فرود آید و بهار و تابستانی دیگر همه باز بر  خوان رحمت گسترده خداوند مهمان شویم و روز عید فطر *حَبشی* (همان عیدی) بگیریم.
(شعر ی از شیخ اجل سعدی )
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبة الاحباب
فارق الخل عشرة الخلان
ماه فرخنده، روی برپیچید
و علک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار می نالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال گل دمد بستان
روز بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان
خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان
هردم از روزگار ما جزویست
که گذر می کند چو برق یمان
کوه اگر جزو جزو برگیرند
متلاشی شود به دور زمان
تاقیامت که دیگر آب حیات
بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف شیطان
کار جان پیش اهل دل سهلست
تو نگه دار جوهر ایمان

فروغ هاشمی

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

ابراهیم احمدی/اوز امروز: ۲۸ خردادِ سال جاری انتخابات همزمان ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در همۀ حوزه‌ها، و انتخابات میان‌دوره‌ای مجالس خبرگان و شورای اسلامی در برخی از حوزه‌های انتخابیه برگزار می‌شود.

انتخابات ریاست‌جمهوری در بُعد کلان باید بتواند در ابعاد مختلف زندگی شهروندان به‌ویژه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر ملموس داشته باشد و مردم تأثیر آرای خود را به‌عینه ببینند. در بُعد محلی نیز انتخابات شوراهای اسلامی به‌عنوان پارلمان محلی، باید در توسعۀ شهرها و روستاها تأثیرگذار باشد.

با توجه به تلقی مردم از انتخابات به‌ویژه از این منظر که انتخابات حق است یا تکلیف، آنان به چند دسته تقسیم می شوند:

عده‌ای از مردم شرکت در انتخابات را یک تکلیف و وظیفه می‌دانند و در هر دوره‌ای از انتخابات مختلف شرکت می‌کنند و مطمئناً در این دوره از انتخابات نیز مشارکت فعال خواهند داشت. براساس پیش بینی مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما ۳۳ درصد از مردم این گروه را تشکیل می دهند. در نقطۀ مقابلِ این گروه، عدۀ دیگری هستند که بنا به دلایل خاص خود از شرکت در انتخابات سر باز می‌زنند که مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما در این دوره این گروه را حدود ۵۰ درصد اعلام کرده است.

 اما گروه سومی وجود دارند که هنوز برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات تصمیم خود را نگرفته‌اند و با بررسی اوضاع و شرایط و شاید در روزهای آخرِ مانده به ۲۸ خرداد تصمیم نهایی را بگیرند. این گروه بیش از هر چیزی خواستار آن هستند که آثار شرکت در انتخابات و تأثیرگذاری رأی خود را در سرنوشت خود و کشور ببینند.

این گروه علاوه بر این که خواهان انتخابات رقابتی و عادلانه هستند، مایل‌اند از یک‌سو در میان نامزدهای تأییدصلاحیت‌شدۀ انتخابات ریاست‌جمهوری افرادی باشند که بتوانند افکار آنان را نمایندگی کنند، و از سوی دیگر می‌خواهند بدانند آیا شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخاب رئیس قوۀ مجریه می‌تواند در عرصه‌های مختلف، به بهبود کیفیت زندگی آنان، به‌ویژه معیشت که لطمه دیده است، می انجامد؟ آیا اگر رأی آنان در اکثریت قرار گرفت، رئیس‌‌جمهوری به قول‌های خود در ایام انتخابات پای‌بند خواهد بود؟ آیا پس از انتخابات و به‌خصوص در سال‌های آخرِ دوران ریاست‌جمهوری حرف‌های تکراری گذشته را که «نمی‌گذارند برنامه‌ها و سیاست‌های خود را عملی کنیم» نمی‌شنوند!

برای انتخابات شوراها نیز انتظارات و خواسته‌های آنان کم‌وبیش همین است و این گروه می‌خواهند ابتدا بتوانند افرادی که افکار آن‌ها را در شوراها نمایندگی کنند، بیابند و پس از انتخاب نیز افراد منتخب بتوانند برنامه‌های خود را برای توسعۀ شهر تدوین و عملیاتی کنند.

بی‌تردید مشارکت حداکثری در انتخابات علاوه بر این که پشتوانۀ قوی برای نظام به‌ویژه در مجامع بین‌المللی است تا بتواند از تضییع حقوق کشور دفاع کند، می‌تواند چهرۀ دموکراتیک کشور را در عمل نشان داده تا از طریق آن مردم نیز بتوانند در سرنوشت خویش تأثیرگذار باشند. برای تأمین این مشارکتِ حداکثری باید زمینه‌ها را فراهم کرد. گرچه هنوز زمان ثبت‌نام نامزدهای ریاست‌جمهوری فرا نرسیده، اما با تمهیداتی می‌توان فضا را برای ثبت‌نام و تأییدصلاحیت دیدگاه‌های مختلف مهیا ساخت تا در ادامه، گروه سوم بتوانند نمایندگان خود را میان نامزدها ببینند و به مشارکت تشویق شوند و پس از تأییدصلاحیت‌ها نیز شرایط برای رقابت سالم و  عادلانه فراهم گردد.

برای شوراهای شهر و روستا نیز باید موانع مشارکت حداکثر برطرف شود. تعداد نامزدهای تأییدصلاحیت‌شده در انتخابات شورای پنجم شهر اوز بالغ بر ۲۰ نفر بود، اما تعداد ثبت‌نام‌کنندگان در انتخابات شورای ششم شهر اوز ۱۵ نفر است که پس از بررسی صلاحیت‌های آنان در هیئت‌های اجرایی و نظارت، تعدادی ردصلاحیت شده‌اند که بر اساس شنیده‌ها تعداد افراد تأییدصلاحیت‌شده در این مرحله، به پایین‌تر از ۱۰ نفر رسیده است.

نظارت و تأیید صلاحیت نهایی نامزدها شوراهای شهر و روستا زیر نظر مجلس شورای اسلامی است و افراد ردصلاحیت‌شده در هیئت‌های اجرایی و نظارت شهرستان، می‌توانند اعتراض خود را به هیئت نظارت استان اعلام کنند. با توجه به جلسۀ رئیس مجلس و وزیر کشور به‌ویژه برای تأیید صلاحیت نامزدهایی که از سوی مراجع چهارگانه مورد تأیید قرار گرفته‌اند، امید می‌رود هیئت نظارت استان، اعتراض داوطلبان را به‌صورت دقیق مورد بررسی قرار دهد تا علاوه بر پیشگیری از تضییع حقوق نامزدها، فضا برای انتخابات پُرشورتر فراهم شود تا در چهار سال آینده شهر اوز نیز بتواند از تفکر‌ و برنامه‌های نامزدها بهرۀ بیشتری ببرد و زمینۀ توسعه پس از ارتقا فراهم گردد.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

روز اوز ،
  روز نماد دوستی و همبستگی و.....مهربانیست 

به نام خداوند مهرآفرین . مهر خدایی که ازلی است و ابدی . 

شهرمن  « اوز» شهری با مردمانی خونگرم و پرمهر...  مردمانی همچون کوهها پرصلابت ، استوار و  همچون نخل های سر برافراشته در دل کویری بی انتها  در چشمان به انتظار نشسته باران. 
سرفراز با دلهایی به وسعت  آسمانها و  زلالی  آبهای برکه هایی ایستاده در دل تاریخ این سرزمین .        
امروز روز دیگری از روزهای خوب خداست ، روزی که مردمانش بار دیگر میثاق اخوت و همبستگی خود را اعلام می  کنند . 
امروز ٨ فروردین است . روزی که در تاریخ این مرز بوم به نام روز اوز به ثبت رسیده است تا بار دیگر پیکره وجودی شهرم با تمام خوبیهای مردمانش دستان پرمهر سایر همسایگانش را به گرمی فشرده تا بدانند آنچه تا کنون بوده  و خواهد بود دوستی ها ، همبستگی ها و  حرمتهایی بوده است که این مناطق را منحصر به فرد کرده است. 
ریشه و تنه شهرم با شاخ و برگهایی از جنس مردمانی از جنس نور ، پرمهرتر از خاکهای سیراب شده بعد از باران را می ماند که دور تا دور این شهر را همچون نگینی در برگرفته اند . تا  مبادا  تند باد روزگار آنقدر سهمگین باشد که این درخت را خم  کرده و به زانو در بیاورد  . اما این درخت چه خوب می داند  شاخ و برگهایش استوارتر از همیشه  او را تنها نخواهند گذاشت چرا که با عشق آنهاست که ماندگار است  . پس عشقش را خالصانه به شاخ و برگهایش می دهد و همچون جان شیرین دوستشان خواهد داشت. شاخ و برگهای این درخت کهنسال همان شهرک های هستند که در دل کوههای سرزمینش نماد وحدت را سر می دهند .و با درخت پیر خود بیعتی از جنس عشق می بندند.  شاخ و برگ این درخت پیر ، شهرک هایی همچون ؛ شهرک کهنه ، شهرک توحید، قلات ، اسلام آباد ، کوره، بیدشهر ، هیرم، گلار،، هود، فیشور، محلچه ، هستند که  همچون چتری پر مهر این پیکره  را همچون جان شیرین با پنجه هایی در هم فرو رفته را می ماند که او را احاطه کرده اند تا هیچ گزندی نتواند تنه این درخت کهن را به لرزه  بیاندازد .  
اوز شهر خشوم . خاکت را توتیای چشم خود کرده تا بدانی  فرزندان خاک پاکت برای نام و آوازه ات در هر سرزمینی که باشند نام ات را بلند و با افتخارتر از هر زمان دیگری صدا خواهند زد . هرجا ردپای از همت و سخاوت باشد نام تو نیز در کنارش همچون نگین خواهد درخشید. 
امروز ٨ فروردین، سالروز سالی ست که با افتخار این روز را ، به نام روز اوز  در دل تاریخ به یادگار خواهیم گذاشت تا بر سالهایی که می گذرند سندی باشد بر عزت این سرزمین . سرزمینی که عاشقانه او را دوست خواهیم داشت. اوز سرزمین خوبی هایم تو را دوست دارم. امروزت را ارج گذاشته و بر سالهای پیشرو دعای سربلندی ات را دارم. 
 سپاس ویژه داریم از کسانی که بی مدعا شالوده این روز را پی ریزی کردند. روز اوز با نام موزه مردم شناسی اوز عجین شد و دقیقا روزی به نام روز اوز نامگذاری شد که روز افتتاح موزه مردم شناسی اوز نیز بود. 
٨ فروردین ۱۳۹۱ افتتاح موزه و ٨ فروردین ۱۳۹۲ به نام روز اوز ثبت شد. 
لازم می بینم به نمایندگی از طرف خود و همه همشهریان خوبم.. تبریکات صمیمانه ام را  تقدیم کنم به کسی که خالصانه و با تمام سختیهای پیشرو  تلاش کردند تا مجموعه ای بنام موزه مردم شناسی که یکی از افتخارات اوز می باشد را در این شهر راه اندازی کنند . تبریکات صمیمانه مان تقدیم به جناب مهندس بازرگانی موسس و مسول موزه مردم شناسی و صاحب ایده نامگذاری روز اوز کرده ، تا بدین ترتیب خستگی این سالها را با یک خداقوت جبران کرده باشیم.
و باز سپاسم را تقدیم کسانی می کنم که در طی این سالها یار و یاور این مجموعه بودند. و با تلاش آنها این مجموعه پا گرفت و رشد کرد. 
و بار دیگر قدردانی ام را تقدیم می کنم به حضور تمامی بازماندگان مرحوم حاج رئیس  سوداگر که با دراختیار گذاشتن خانه اجدادی خود برگ زرینی از تاریخ این سرزمین را به شهرشان اهدا کردند . جا دارد درود بفرستیم به روان پاک حاج رئیس سوداگر صاحب این مکان زیبا و همچنین درود می فرستیم به روح پاک دختر شهرم مرحومه  فهیمه ملایی  یکی از یاران خوب موزه. 
روحشان قرین رحمت الهی و یاداش گرامی باد. 
صحبتهای پایانی ام را با تخلص  از شعر شاعره خوب شهرمان سرکار خانم سیلوانا سلمانپور به پایان می برم. 

 و اما ... اوز شهر خشوم.. تا ادانش دل موز تا نانی؟ 
و  یا... تا ادانش نور چشومش؟ 
حتما ادانش.... 
 خدا نکوت که یک راز بی اسم تا مو اسره بکنام... 
چون موسه  خیلی عزیزش... 
 و یا خدا نکوت... اسم تا و ناپاکی و پلیدی آلوده بکنام... 
خدانکوت مندا کری بکنام.... 
  چون تا از جونوم بهته اش. 
چون تا آرووم جونومش.... 
پس از خدا مهه که همیشه پایدار بش. 

اوز شهر خشوم ، دل مز تا نانی 
اوز نور چشوم ، دل مز تا نانی
مبادا بی تا یک راز اسر بکنم 
مبادا اسم تا آلوده بکنم 
تا ماه و اخترش ، تا کهکشونش
تا از جو بهترش  ، آروم جونش 

پس در پایان با تمام وجودم می گویمت سرفراز مانی ای اوز.. 
پاینده مانی ای اوز.. 

با تشکر /
فاطمه رضایی 
۸ فروردین ۱۴۰۰


روز اوز ، 
روز نماد دوستی و همبستگی و... مهربانیها بر همه همشهریان عزیزم در سراسر دنیا مبارک باد

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰


مقام معظم رهبری در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب، بر نقش جوانان تاکید زیادی داشتند و از جوانان به عنوان فرصت ارزشمند و ظرفیت امید بخش کشور یاد کردند و فرمودند :هیچ اندوخته مادی با آن‌ها قابل مقایسه نیست، باید به جوانان فرصت داد و در مورد  «اعتماد به جوانان» خاطر نشان کردند: هر جا به نسل جوان اعتماد کردیم و حداقلِ امکانات را دراختیارشان  گذاشتیم، پیش رفتیم.در مدیریت هم هر جا جوان‌ها باشند، مدیریت، مدیریت بانشاط‌تری خواهد بود.توصیه ما این است که در مدیریّت های مختلف، جوان‌ها بیشتر به کار گرفته بشوند و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند.

جوانی سرمایه ای بی بدیل برای ساختن آینده ای روشن است.جوان امروز با جرات و جسارت تلاش می کند تا راه را برای افق های جدید پیش رو باز کند.بدون شک پویایی هر جامعه در گرو وجود جوانانی است که در درون آن جامعه پرورش یافته و در عرصه های مختلف اجتماعی،‌ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور نقش دارند و تلاش می کنند. همه ما شاهد این موضوع هستیم که جوانان باتوجه به مشکلاتی که بر جامعه حاکم است در همه زمینه ها پای کار بودند آنها در عمل ثابت کردند که می توانند و با تمام  توان خود به فعالیت پرداختند. حتی برای مبارزه با بیماری کووید-19 نیز پیشگام بودند و خوب درخشیدند. استفاده از ظرفیت و توانایی جوانان،بها دادن،فرصت و حتی مشورت  با  آنها در رشته های مختلف باعث می شود روحیه کار، ابتکار و خلاقیت هم در زمینه صنعت، تعاون، کار، هنر، آموزش،ورزش،مشارکت های اجتماعی و به طور کلی در همه رشته ها باعث ایجاد انگیزه می شود و زمینه استقلال و اعتماد به نفس را در آنها تقویت کند.هرچند فراموش نکنیم تجربه بزرگترها همچون چراغی می تواند مسیر جوانان را روشن نگه می دارد.
روز جوان را به همه جوانان این سرزمین از جوانان نخبه،پژوهشگر،هنرمند، ورزشکار، مدال و مقام آور گرفته تا جوانانی  که در عرصه کار و معیشت و مسئولیت های مختلف تلاش می کنند، خصوصاجوانان کوشای شهرستان اوز تبریک عرض میکنم امید که در سایه پروردگار لایزال موفق و سربلند باشند.

فروغ هاشمی

مسئول اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اوز

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

و اما پایان قرن.....

 به نام چرخاننده احوال . و آرامش دهنده قلبها 
همان  خدایی که در همین نزدیکی هاست. 

در واپسین لحظات سال قرار گرفته ایم.
دقایقی که با صدای تیک تاک  عقربه های ساعت نوید رفتن از قرنی  به قرن جدید را به ما یادآور می شوند . 
 و قرن دیگری می گذرد ... قرنی که خیلی چیزها در آن گذشت ،  عده ای ساختند و عده ای سوزاندن . عده ای آباد و عده ای ویران کردند . 
خیلی ها آمدند و خیلی ها رفتند. خیلی ها ماندگار . و خیلی ها هم ،  آدم بده روزگار شدند.
در این سالهایی که گذشت، حوادث بسیاری بر این ملت گذشت . حوادثی همچون قحطی ،  جنگ ، انقلاب  ، آبادانی ، تحریم ، بیماری و .... خیلی چیزهایی که دیگر مجال اندیشیدن نیست . ثانیه ها در گذر زمان چه بی تابانه بر در و دیوار کهنه قرن می کوبند تا در این واپسین لحظات از اسارت و  فرسودگیهای زمانه رها شوند . تو گویی فصل پرواز  رسیده است.   پرواز بسوی خوبیها  ، امیدها و به دور از تمامی بیماریها  ، ناخوشیها و نامرادیهای روزگار  . دوست دارم در این دقایق پایانی سال با مردمان سرزمینم همدل و همراه شوم و  این ته مانده از تمامی  بغض ها  و غم های پشت در مانده بر دلهای پرمهر سرزمینم همدل و همراز شوم.  بر بال خیال بر روزها و سالهایی که گذشت  نقبی زده و به نظاره بنشینم . مردم کشورم را می بینم که چه صبورانه تمام سالهای سخت روزگار  را  پشت سر گذاشته اند، سالهایی به بلندای تاریخ این مرز و بوم به اصالت ایرانم .. توگویی سر سختی و استقامت با خون و پی این سرزمین  عجین شده  است ، سالهایی که . شاهد اشکها ، آرزوها ، حسرتها ، خنده ها  ، امیدها و ناامیدی های  خود  ، عزیزانمان  ، دوستانمان  و  مردم  سرزمینمان  بودیم ،  سرزمینی که  اکنون وقت آن رسیده تا کوله بار خستگی هایش را بر زمین بگذارد ودر  شروع  قرنی جدید با نفسی تازه به استقبال آن برود .
بر روزها و سالهایی که گذشت ، اشک و ماتم دیگر روا نیست آنچه می بایدت اینکه بر روزها و ماههای آینده  و بر سال و قرن پیشرو خوبیها را بسازیم ، محبت را کاشته و درخت امید را شکوفا کنیم. تا بتوانیم در سایه درخت امید دقایقی چند، سر بر آستانه حضرت دوست گذاشته و شکر گزار درگاهش باشیم که به ما فرصت دیدن و چشیدن این دقایق را ارزانی داشته است. 


بیاییم در این وانفسای روزگار دلهای خود را نیز تکانی بدهیم تا گرد وغبار  کدورتها و دلمشغولی های ظاهری و دنیوی را  تکانده و لباسی از سر  مهر بپوشیم . 
اکنون در این واپسین ثانیه های باقیمانده  دردهای کهنه و دلواپسی های بجا مانده از قرن گذشته را در انتهای دالان آن رها می کنیم و با خیالی آسوده و با قلبی سرشار از امید و آرزوهای بزرگ به استقبال قرن جدید خواهیم رفت.
 به ضیافت قرن جدید خواهیم رفت و بر سر سفره مهربانیها خواهیم نشست  و  بر چیزهایی که پشت سر گذاشتیم در خاطرات ذهن خود پرده ای از فراموشی کشیده و بر کسانی که دوستشان داشتیم و اکنون در بین ما نیستند درود می فرستیم.
بیایید دعا کنیم برای شادی دلهای به غم نشسته ، برای سفید پوشان سنگر سلامت  سرزمینم. برای مادران به عزا نشسته در فراق فرزند . برای چشمان به اشک مانده یتیمان ، برای سلامتی دلهایمان. برای عاقبت بخیری فرزندانمان و  برای شفای تمام بیمارانمان . برای دور شدن از تمام بیماریها  و سر فرازی وطنمان ، و برای ماندگاری دوستیها و نگه داشتن حرمتها و برای بهبود حال مردمان سرزمینم و کل دنیا..
برای بزرگان و خادمین شهرم و  کشورم .... و دعا خواهیم کرد برای سلامتی همه آنهایی که دوستشان داریم. 
از اعماق وجود در پیشگاه معبود ازلی، خداوندی که بزرگی یادش آرام بخش دلهاست با دستان پر نیاز روی بسوی درگاهش  می کنیم و  می خوانیمش ؛ 
پرودگارا ؛ در این لحظات پایانی  سال ،  بهترینها را برای مردمان شهر و سرزمینم  و تمام دنیا عنایت بفرما  و  دلهای مردمانم را شاد  و  آنها را عاقبت بخیر و از هر بلا و مصیبت . بیماری و ناخوشی در پناه خود محفوظ بفرما. 
آمین یا الرحم الراحمین 

باتشکر /
فاطمه رضایی

سال نو و قرن نو بر همه شما مردم خوب شهر و کشورم مبارک و فرخنده باد 

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

عبدالعزیز خضری / پیام دانش : امیررضا رضایی در ردیف شهروندانی قرار دارد که هر از موقعی با ارسال مطالبی پایگاه خبری پیام دانش را از دیدگاه خود بهره مند می سازد و چندی قبل مطلبی ارسال نموده بود که این پایگاه با توضیحاتی از درج آن محروم ماند و بدین خاطر با درج آخرین دل نوشته وی، پاسخی نیز به قلم مدیر مسئول به شرح زیر تدوین گردیده است تا بیانگر نگرش مدیر مسئول و اعضای شورای نویسندگان رسانه های ارگان دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز باشد.

پیش از پاسخ به نامه امیررضا رضایی به مقدمه ای اشاره می شود:

نگارنده تجربیات روزنامه نگاری، نویسندگی و شغلی را کمتر در مراجع رسمی آموزشی گذرانده است و اینک در پستی با حداقل مدرک تحصیلی ممکن دانشگاهی و خارج از سن متعارف شغلی قرار دارد که با خود می تواند تعابیر متفاوت داشته باشد تا آنجاییکه به نویسنده  از سر دلسوزی توصیه شده است بروم به زندگی خود و خانواده ام برسم که البته در این مقال مجال پرداختن به آن نیست.

چیزی را اضافه کنم جامعه اوز تا حدودی گریزان از قبول مسئولیت است و کمتر دل به مطالبه گری می دهد و اگر در جمعی حضور می یابیم بیشتر شنونده ایم و پرسشگر نیستیم، می خواهیم حریم کسی را نیازاریم و اگر هم نقدی وارد می کنیم معمولا پشت سر و یا در لفافه بگوییم تا دچار مسئولیت نشویم و اگر شدیم راه گریز داشته باشیم و این گونه کوشیده ایم حریم خودمان نیز از آرامش به دور نباشد.

حضور در رسانه همگانی، هلال احمر، بیمارستان، هیئت فوتبال، عصراوز، انجمن خیریه و اینک دانشگاه آزاد اسلامی از جمله تجربه های مدنی و شغلی راقم محسوب می شوند که در سوابق به یادگار مانده است. با این حال بر این باور هستم آدمی باید تا آخرین لحظه عمر یاد بگیرد و از آموختن خسته نشود و نگارنده در جایگاه شغلی خود نه تنها همنشینی با بزرگان و دانش آموختگان بلکه معابر، دکان ها و خیابان ها را عرصه ای غنی برای یاد گرفتن می داند. نهایتا آدمی می داند که نمی داند. بدین معنا که کمال، دست یافتنی نیست.

روزنامه نگاری در اوز فقط این نیست که فشارهای ممیزی قانونی را رعایت کند بلکه باید اهرم های بازدارنده که بعضا به عرف غالب تبدیل شده اند را نیز از نظر دور ندارد.

شاید اگر هم اکنون به دهه آخر نیمه اول قرن ۱۴ برمی گشتم و نگاه مادی داشتم دور رسانه و خبرنگاری را خط می کشیدم زیرا هیچ منفعتی شخصی در آن نیست و برای ماندگار شدن رسانه جدا از رعایت موارد قانونی و عرفی آنقدر بایستی رو زد تا بتوان نشریه کاغذی را منتشر و یا در عصر کنونی رسانه الکترونیکی را ماندگار ساخت و این را جدا از آن بدانید که هنوز باور اعتقادی بر تاثیر رسانه خیلی کم است.

ولی از بعد معنوی بخواهم در نظر بگیرم باز هم قدم در این عرصه می گذاشتم همانگونه که در هیئت فوتبال سال های ۷۳ و ۷۴، بیمارستان امیدوار اوز سال های ۱۳۷۶ به بعد و عصر اوز و اکنون دانشگاه آزاد، رسانه در ذات موسسه جای دارد و به عبارتی ساختار اصلی را تشکیل می دهد وخوشبختانه هعمه کارکنان دانشگاه عضو خانواده رسانه شده اند.

به جرات می توان ابراز کرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز محصول فرهنگ، ارتباطات، تدبیر، سماجت راست آزمایی و رسانه است وگرنه کمتر باوری وجود داشت این مرکز آموزش عالی بتواند به جایی برسد و یا جایگاهی داشته باشد.

از سویی روزنامه نگاری حرفه اصلی نگارنده و بقیه رسانه های شهرستان اوز نیست و چه بخواهیم چه نخواهیم بایستی تن به سانسور بدهیم و بعضا سانسور برگرفته از اخلاق انسانی -که سرآمد هرچیزی است- و یا فشار قدرت مداران محل می باشد که به مراتب جایگاه این دو بیشتر از چهارچوب های قانونی است.

هیچ موقع به صراحت نمی گویم از فشار عرفی واهمه ندارم بلکه دارم و گریزی از آن نیست ولی سعی شده به گونه ای عمل شود تا با جلب اعتماد مسئولان و اقشار مردمی، رسانه بتواند به دور از غوغا سالاری و بهانه به دست دادن مسیر خود را بپیماید نیک پنداشته شود چنان چه یکی از رسانه های شهرستان به صورت قهری آسیب ببیند مطمئن باشید بقیه نیز خواهند دید و یا حداقل محافظه کارتر خواهند شد.

متاسفانه خودسانسوری که بعضا ریشه در ذهنیت اصحاب رسانه دارد چنان ناپسند می شود به گونه ای که قلم این نویسنده موقع حضور رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به لارستان مورد هجمه واقع شد و در این بی مهری نگارشی، ردپای اصحاب رسانه دیده می شد و یا در بزرگترین و اولین همایش تقریب مذاهب و تجلیل از نیکوکاران که در ماه قبل و درشهرستان اوز برپا شد در رسانه ای چنان بی رمق و فقط برای خالی نشدن عریضه بازتاب یافت که ترجیح داده شد تحمل شود چون خوشبختانه بازتاب رویداد چنان گسترده بود که افکار عمومی به خوبی اقناع شد.

خطاب به نویسنده امیررضا رضایی در متنی با عنوان «فضای نقد را چنان عادی کنیم که به کسی برنخورد» می گویم با شرحی که داده شد نگارنده خود را پرچمدار راستین رسانه معرفی نمی کند و با تجربه بیش از ۵۰ سال در عرصه خبر و مسئولیت ها به این باور رسیده است افکار عمومی آنقدر بایستی آگاهی خود را بالا بیاورد که همواره بپرسد چرا قیمت این زمین های خدادادی نجومی می شود، یا دشت های اطراف اوز با وجود اخطارها با طبیعت بکر بیگانه می شوند،  روز به روز بر تعداد باغ شهری ها افزوده می شود، و یا چرا بعد از این همه سال هم اکنون باید بر روی راه گردنه اوز به کهنه کار شود، و راه اوز تا خنج  که شاهراهی ملی است  با وجود قدمت بیش از ۳۰ ساله اداره کل راه و شهرسازی لارستان و انتخاب وکلای متفاوت برای مجلس شورای اسلامی فعالیتی برای دو خطه شدن آن به عمل نیامده است مگر دولت بی پول بود؟

همین تنب سمدو که بخش وسیعی از آن با کمک دولت، اداره کل راه و شهرسازی لارستان و نیکوکاران برداشته شد مدیر کل وقت راه و شهرسازی پیشنهاد کرد تجهیزات ماشینی می دهد تا بقیه آن نیز برداشته شود اما کدامیک از مسئولان اجرایی(سال ۱۳۹۶) پیگیری کردند و یا حداقل نامه ای نوشتند تا این فرصت اجرایی شود یا اگر نوشته شده می توانند ارائه دهند.

هر ساله شهر با بحران آب مصرفی روبرو می شود، در حالی که شهرهای همجوار اوز از این نعمت بی بهره نمی مانند، تفاوت در چیست؟ با وجودیکه آب و راه از زیرساخت های مهم توسعه هستند.

زمان ارتقای اوز فعالان همشهری در بندرعباس و شیراز ندا دادند به میمنت ارتقا ساختمان اداره ثبت املاک را با همه امکانات ممکن می سازند و نوید ایجاد میادین در مجموعه شهرستان تازه تاسیس دادند الان ۱۸ ماه از آن وعده وعیدها می گذرد آیا حداقل اراده ای برای تحقق آن ها وجود داشته است؟

شاید گفته شود در حال حاضر اداره ثبت نداریم ولی اگر کار ساخت ساختمان شروع شده بود چه بسا در تاسیس اداره نیز تسریع می شد.

این قلم و پایگاه خبری پیام دانش بارها به این موضوعات پرداخته است و نویسنده متن و رسانه های زیر مسئولیت (پایگاه خبری و فصل نامه پیام دانش) همواره در راستای حقوق عمومی اقدام می کنند و به عادی شدن فضای نقد چنان که به کسی برنخورد پای بند است و خواسته های معقول و دست یافتنی را بارها نوشته و باز هم می نویسد و همچنان این سوال را تکرار می کند، اتاق اصناف شهرستان اوز کی مستقل می شود و پلیس + ۱۰ چرا تاسیس نمی شود در حالی که هر دو علاوه بر تامین رفاه و تسهیلات خدمات عمومی، در تبادل نقدینگی نقش مهم در  اقتصاد و اشتغال دارند.

و اما برای درج نشدن مقاله شما بهتر بود می نوشتید که از شما خواسته شده اصلاحاتی در واژه ها صورت گیرد تا منتشر شود اما نپذیرفتید.

دیدگاه رسانه های دانشگاه بر آن است که اعضای شورای اسلامی منتخب مردم هستند و مورد احترام، بنابراین ضرورت دارد هر نظری با مصداق ها صورت بگیرد.

پیام دانش در هیچ شرایطی خود را مقید نمی داند حرمت ها را در گفتار و نگارش نادیده بگیرد.

اراده پیام دانش بر آن است هر چه بیشتر قلم ها در مجاری رسمی منتشر گردند تا به مرور از گروه های مجازی به سمت رسانه های رسمی الکترونیکی و کاغذی کشیده شوند.

روزنامه نگار مثل وکیل می ماند وکیل حقوقی فقط از فرد یا گروه خاصی دفاع می کند اما روزنامه نگار بایستی مدافع افکار عمومی باشد و دست کم در عرصه منافع جمع وکیل همگان است.

این قلم و پیام دانش کوشش کرده است ارتباط با مخاطب را حفظ و افکار غالب ایشان را نمایندگی کند و مسلما هر چه بیشتر روحیه جامعه به لحاظ مطالبه گری تقویت و مطالبات در چهارچوب قانون پیگیری شوند قطعا رسانه ها با دست های بازتر می توانند صدای واقعی تر افکار عمومی باشند.

و البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که همین رسانه ها که قدمت دیرینه دارند در تحقق دیدگاه ها و خواسته های عمومی و نیز زنده نگه داشتن میراث انسانی، هویتی و حفظ خودباوری و سازندگی جامعه تاثیر بی بدیل داشته اند.

صبور بودن و صبور ماندن البته فارغ از گرایش های ذهنی و گروهی می تواند در راستای رشد و توسعه به جامعه کمک شایان کند.

مطلب ارسالی از طرف امیررضا رضایی در خبری جداگانه به صورت کامل در پایگاه خبری پیام دانش  درج شده است :

https://payamedanesh.com/?p=42144

 

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

فاطمه  رضایی (فعال  اجتماعی ) :  به نام اوست که پایدارست و بی همتاست و بی خطاست. 
سر لوحه قلم را با نام او می نویسم تا حق قلم محفوظ ودر پیشگاه باری تعالی بر ناحق نوشتن قلم سرافکنده نباشم.

سلام بر اندیشه های پاک و بر قلم های ماندگار.
امروز  در روز خجسته ای که با زاد روز تولد فرزندی از نواده پیامبرمان،  حضرت محمد مصطفی (ص)  و به نام روز پاسدار شروع شد. شاهد بیانیه ای بودم که در گروهای مجازی دست به دست می شد. خواندن این بیانیه نه اینکه غیرت همشهری بودنم را خدشه دار کند بلکه با دیدن چنین اندیشه هایی آن هم از هم جنسان خود برایم قابل پذیرش نبود. 
 هدف این آماج و بیانیه به دختر شهرم اوز نشانه رفته بود آن هم در لوای دین و به اسم اسلام. 
 گناه این دختر چی بود؟ اینکه در زاد روز تولدش دوی استقامت خود را تا شهرگراش دویده بود.


 خواهران خوب ایمانی من در شهر گراش ! 

 با تمام احترامی که برای تک تک شما قائل هستم  این بیانیه را رد کرده و از دختر شهرم حمایت می کنم. اما خیال اندیشه باطل را به ذهن خود راه ندهید که چون همشهری این دختر هستم دارم از ایشان حمایت می کنم .خیر چنین نیست. اگر دختری از شهر شما بود هم وقتی چنان بیانیه ای بر ضد ارزش های اخلاقی او نگارش می شد ساکت نمی ماندم. چون من هم یک بانو هستم از سرزمین مردمان صبوری که در طول تاریخ با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کردند . چگونه بتوانم  قبول کنم که با انگ زدن به دختر شهرم  با عنوان هنجار شکنی  سکوت کنم ؟!
شادی یک دختر نوپای شهرم که با این حرکت ثابت کرد که می تواند غرور آفرین شهرش باشد کجای دین ما چنین نوشته است که این حرکت باعث هنجارشکنی می باشد؟
 امروز به عنوان یک بانو در این منطقه با قلبی پردرد از این اندیشه های نازیبایی که در ذهن داشتید را به دور از دایره انسانیت دانسته و آن را  مردود و رد می کنم .
 همسایگانی که سالها با دوستی و اخوت  و بدور از تعصبات مذهبی و در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی را داشتند، چگونه بانوانی با نام تشکل های مذهبی به خود این اجازه را دادند که این موهبت را خدشه دار کنند و دل دختری را که شیرینی زاد روز تولدش را به کامش تلخ کردند چنین بیانیه ای صادر کنند؟
 کاش قبل از زدن این بیانیه کمی تامل کرده بودید.
دین را در این امر دخالت ندهید که اگر چنین کنید مخالف دستور الهی عمل کردید. مگر نه اینکه دین  به ما اجازه نداده  قضاوت نکنیم و نه اینکه اجازه نداده عیبهای خواهر و برادر ایمانی خود را آشکار کنیم ؟  اگر در این حرکت اشتباهی هم رخ داده باشد که خدا راشکر رخ نداده  می توانستید بطور پنهانی با مسولین شهرم در میان بگذارید چرا به سایت ها و گروههای مجازی کشاندید ؟ چه چیزی را می خواستید ثابت کنید ؟
نمی توانید در لوای دین ، دین مهربانی ها را نشانه بگیرد.
  دین من دین گذشتها  ، زیبایها ، حرمتها و... و ارزش گذاشتن هاست. دین را خراب نکنید خواهران خوبم. در چنین برهه ای از زمانه که کشور نیاز به وحدت و همدلی دارد چرا باید چنین اندیشه هایی نگارش شوند که موجب تفرقه بین دو شهر شود؟ مواظب نیت دشمنان دین و کشور باشیم. نگذارید از آب گل آلود ماهی گرفته شود. برایم ارزشمند و قابل احترام هستید . صحبتهای من به عنوان یک بانو نه صرفا بانوی اوزی بلکه از هم جنس خود شما و به عنوان یک زن شاید بهتر بتوانیم حرفهای همدیگر را دانسته و براین اشتباهی که صورت گرفته یک راهکار منطقی پیدا کنیم.  
در پایان هم برای خود و هم برای شما و تمامی بانوان سرزمینم دعای عاقبت بخیری می کنم . امید که بتوانید قلبهای جریحه دار کردن مردمان شهرم را به نوعی ترمیم کنید تا این  کدورتها  و ندانم کاریها  باعث دلگیری و کینه های کهنه نشوند. دوست دارم همچون گذشته جدای از همسایه بودن این دو شهر  همچون دو نقطه روشن در زمینه فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در کل منطقه در کنار هم باشیم. 

با تشکر 
فاطمه رضایی, فعال اجتماعی

 

درج این‌مطلب در مربوطی نه مصداق تایید و نه رد مطلب از طرف گردانندگان این پایگاه خبری  می باشد  و برای  مخاطب این‌مطلب هم این حق را قائل  هستیم در صورت تمایل به پاسخگوئی آمادگی خود را برای درج مطلب اعلام می داریم.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

۲۴ اسفند ۹۹ فاطمه قاضی‌زاده، ورزشکار اوزی، تولد هیجده سالگی‌اش را با یک حرکت ورزشی جشن گرفت. او مسیر ۱۸ کیلومتری گراش تا اوز را دوید.

قاضی‌زاده دونده، دوچرخه‌سوار و کوهنورد، متولد ۲۴ اسفند ۱۳۸۱ است. او امسال دو مقام دوچرخه‌سواری استانی را در رشته‌های کورس و کوهستان کسب کرده است.

او در صفحه اینستاگرامش نوشته:
 «خواستم تولد ١٨سالگی‌ام خاص بماند. ١٨کیلومتر فاصله گراش تا اوز را دویدم! دویدن برای خودم، دویدن برای دختران شهرم، دویدن برای دختران سرزمینم، برای ایستادگی آنان بر روی خواسته‌هایشان....»

 وی این مسیر را در مدت زمان یک ساعت و ۵۶ دقیقه طی کرد.

اما بلافاصله  از سوی  سه تشکل بانوان گراش (  بسیج جامعه زنان شهرستان گراش، مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام گراش و  شبکه سایبری انقلاب اسلامی خواهران گراش )  با انتشار یک بیانیه مشترک در فضای مجازی، انتشار کلیپ دختر ورزشکار اوزی را محکوم کردند.

متن این بیانیه :

 هنجار شکنی علنی با شعار  «حمایت از دختران شهرم»

به عنوان دختر مسلمان ایرانی سالها افتخارم این بود که در سرزمینی (ایران) چشم به جهان گشودم که قبل از اسلام برای زنانش حریمی قائل بود به نام پوشش و حجاب. - مصداقش را می توان در نگاره‌های تخت‌جمشید دید، که  هیچ نقشی از بانوی ایرانی در آن بدون پوشش مشاهده نمی‌شود- و اسلام با عنوان یُدنینَ عَلیهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ (59/احزاب) مهر تاییدی دیگر بر این حریم مقدس نهاد.

در زمانی‌که زنان دنیای وارونه و منحط غرب به خاطر دور شدن از فطرت الهی، به دنبال مسیر آرامش‌ شیطانی و کاذب خود هستند در اسلام عزیزمان  اوج عزت و کرامت و شخصیت  زن را در موازین آن به وضوح می‌یابیم و کلام الهی لایُبدینَ زینَتَهُنَّ (31/نور) که می‌تواند سرلوحه زندگی زنان عالم باشد،  در شهر مذهبی من از هنجار شکنی دختری ۱۸ ساله با پوششی غیرمتعارف و غیر ارزشی و از دیاری دیگر و با حمایت وپوشش  خبری همه جانبه سایت گریشنا سخن به میان می‌آید که کسی چه می‌داند پشت پرده این گونه هنجارشکنی‌ها  که ماهرانه به نام دفاع از حقوق زنان مطرح می گردد چه امراض سخیفی نهفته است؟  

سوال ما این این که کدام نهاد مسوول به این رفتار هنجارشکنانه مجوز داده است؟ و کدامین وجدان بیدار و نهاد مسوول پاسخگوی این رفتار خارج از عرف و اسلام این فردی است که احیانا خود را نماینده و الگوی زنان منطقه خود هم قلمداد کرده است؟!

آیا زنان و دختران سرزمین و شهر من و شهر او، دردشان دور شدن از اصل خویش است؟ آیا خواسته و درد اصلی زنان منطقه ما تبرج و خودنمایی با هر نوع پوشش و لباس در جلوی انظار عمومی است؟ و به راستی این نوع تفکرات منحط چه سنخیتی با فرهنگ اصیل منطقه ما دارد؟ و حال آنکه اعتقادات غنی ما لاتَبَرَّجنَ تَبَرُجَ الجاهلیة است.

با این کار قرار است چه چیزی جایگزین فرهنگ غنی و اصیل منطقه جنوب استان که سالها و قرن‌ها مردمانش به اعتقاد و وحدت و یک دلی  و تقوا زبان زد عام و خاص بوده‌اند شود؟ کدام تفکر است که این حرکت را تحسین و تقدیس می‌کند و زیرکانه  و هدفمند آن را در تراز ارزش خبری قرار می‌دهد؟

 چرا این هنجار شکنی باید از شهر ولایی و شیعی من «گراش» شروع شود؟ مگر مسئولین وم تدینین باغیرت این شهر مذهبی در خوابند که این همه احساس امنیت در  هنجارشکنی این خانم  و امثالهم رخ نمایان کرده است؟!

ما جمعی از زنان روشنفکر انقلابی گراش، این حرکت دختر جوان و تمام حامیانش را محکوم کرده و خواستار پاسخگویی نهادهای مسوول و انتشاردهندگان این خبر هنجارشکنانه هستیم.

اما این بیانیه سه تشکل خواهران گراش نیز با واکنش های زیادی در فضای مجازی  روبرو شده است  که نوشته امیر رضا رضایی اوزی یکی از  این واکنش ها به بیانیه این تشکل خواهران در گراش بدین شرح  می باشد: 

انگ‌ بزرگ هنجار شکنی 
سردار ایرانم ..جای تو خالی

 امیررضارضایی ( اوزی)

سردار در روز پاسدار  می نویسم...
. در روزی که  جای تو خالیست....
از خاک‌جنوبم ...
شهری که امنیتش را از فرامین پرچمدار وحدتخواه این کشورم ، آن رهبر فرزانه، جانشین آن امام فقید دارد...

و از رشادتها ،پاسداری تو و یاران و شهدای رفته ای دارد که خوشا به حالت که اینک در جوار یارانی   تو سردار..

خوشا به حالت که اینک نیستی سردار .. که نام و آوازه ات  شده گرمی بازار...

بازار متعصبین جامعه ای که اسلام و مذهب را از آن خویش می دانند و همه مردمان و همه آدمیت را  ، دختران ایران را،  به انگ بزرگ هنجار شکن ،چه راحت  تخریب می کنند ...
.
ما درکجای این دایره ایم سردار؟

تو افتخار سرزمین ایران منی..

داد و سخن خویش را به پیشگاه که ببرم ؟
پیش رهبر فرزانه ام که خون دل خورده از لشکر فتنه های این زمانه ؟
سردار :
امروز روز توست اما دریغا که نیستی..
 نیستی تا ببینی که  به نام غیرتت بر خاکم، به نام غیرت بر  اسلام و دینی که تو برایش جنگیدی ، چه راحت این دختر ایرانم را به نام تعصب به اسلام و دیانت، ویران می کنند..

 دورم از مزارت سردار تا گریه کنم و شیون سر دهم  و فریاد سر دهم که: تا به کی سردار؟

تا به کی سردار ،که به نام اسلام و دیانت و تعصب بر حجاب، شود این پوشش سرکوبگر ؟ سرکوب کننده جوانان سرزمینت ...

از مزارت دورم سردار تا داد سخن خویش را بر مزارت زجه زنم که دریابی این خاک‌جنوب را که قرنها نماد وحدت بوده ولی اینک به نام دینمان ، بر دخترمان می تازند....

ما کجای این دیانتیم که در طرفه العینی می تازیم وقتی می توانستند مولفه القلوب باشند از جانب خواهران انقلابی شهر همسایه ام  به سمت جوانان شهرم؟

به کدامین مسلک تعصبیم که به راحتی در دنیایی که دختران و پسران ایرانت را با قلابهای شیاطین انحراف ،به راحتی اسیر می کنند ، فرمان خواهران انقلابی   همسایه ام، همسایه ای که جز نیک و محبت و یاری در سختیهای زمانه، از همدگر     چیزی ندیدیم ولی اینک به کدامین جبهه احساس، به کدامین دستور وبه نام زیبای دین و دیانت ،به راحتی جوان این خاکم را ،به انگ بزرگ بی ارزشی، هنجار شکنی و توطئه ای سازمان یافته، و بنام تخریب چهره شهرشان ، بر باد  انتقاد  می سپارند ؟

سردارم : 
شهر من نماد عزت و احترام و مهد دینداران وحدتخواه ایران است... 
چگونه حیران نشوم از سخنان و فرمان حیرت انگیز خواهران انقلابی همسایه ام؟

چگونه حیران نشوم وقتی برای رهبر ایرانم ،مرزی خودخواسته می گذارند و سرزمین  خود را ولایی و خاک شهرم را مقابله با این حریم ارزشی  می پندارند؟

 بگو سردار ..
بگو به خواهران انقلابی هممسایه ام:

 من از کنار خاک ولایی تو ،  تو که براحتی بر جوانش تاختی   ،سخن می گویم که
: در کجای تاریخ انقلابی ایرانم، پشت رهبران سرزمینم را خالی کردیم،؟ که اینک ما را غیر از این نام ارزشمند، می دانی.؟.

ما مفتخر به سخنان آقا و رهبر فرزانه  این کشوریم که ما را و خطه لارستان کهن را نماد دین و وحدت خواند...ما همان بوده و  هستیم که مرزی با رهبرمان، آن  خامنه ای حکیم  و پرچمدارنداریم...

 ولی افسوس که بنام آقای این ولایت،  بر دخترمان می تازید.. 

ما در سرزمین انقلابیم ای خواهران انقلابی و ارزشمند همسایه  ام...

انقلابی که شهرم ایستاده است برایش...
ولی اینک به نام آنچه برایش ایستاده ، بر دختر شهرم می تازید به جرم یک عشق..؟
 و با فریاد وااسفای  و برباد رفتن حجاب اسلامی...؟
به جرم یک عشق می تازید..؟
عشق دویدن ...؟
عشق سرزنده بودن و سلامت داشتن...؟

 سردار ایرانم :
در روز پاسدار می نویسم برای تو ...
 تو که سالها در سرزمین فتنه عراق و شام برایش جنگیدی ..
بر علیه جبهه تعصب جنگیدی... تا  ورودش را به دایره اسلام ناب محمدی که سرچشمه مهر و آزادگیست ،سرچشمه حرمت و ارزش بر انسانهاست است ،  بگیری...


سردارم :
در روز پاسدار برای تو می نویسم که به کدامین راه خودساخته و سلیقه ای در حرکتیم ؟ 
سردارم: در روز پاسدار می نویسم و تبریکم را از این زمین و از این خاک متهم شده و اتهام زده به دختر سرزمینم، به سویت در آسمان می فرستم که تقدیم کنی به تمام پاسداران ایرانم...
روزتان مبارک باد پاسداران میهنم: ایران

 

مربوطی : امیدواریم که نگاه ها و برداشت ها از اعمال و رفتار و نیات به گونه ای باشد در جامعه ای که دم از برابری  حقوق زن و مرد زده می شود تضاد و دوگانگی کم رنگ‌تر شود.  

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

به نام بزرگ خالق هنرمند  
وقتی صحبت از فرهنگ و هنر ومقوله کتاب و کتابخوانی می شود همه مرز بندی های سیاسی و تعصبات کنار می رود و قضاوت های منصفانه شکل می گیرد و دریچه ای دیگر رو به جهان تلاش گشوده می شود و یاد واژه جهانی شدن و نظریه «دهکده جهانی» مارشال هربرت مک لوهان کانادایی را تداعی می کند که پیش بینی کرد پیدایش تلویزیون، چهار گوشه عالم را به هم مرتبط و فرهنگ ها را همگون خواهد ساخت،مارشال در زمان خودش درست پیش بینی کرده برد زیرا ارتباطات باعث شد دهکده جهانی،دهکده ارتباطی  و اطلاعات ،همراه با گسترش و پیشرفت فناوری ، داده پردازی رایانه ای، فضاهای الکترونیکی مجازی (اینترنت)، و فناوری و شبکه های گسترده،ما را شاهد شکسته شدن محدودیت های زمان و مکان و تشدید فرایند جهانی شدن و آفرینش جهانی بدون مرز کند. می خواهم این دهکده را کمی به سمت و سوی فعالیت های فرهنگی و هنری و کتابخوانی سوق بدهم . بزرگ‌ترین دغدغه هنرمندان و فرهنگ دوستان  و اهالی این حوزه ساختن فیلم و موسیقی ،گرفتن عکسی زیبا ، گفتن شعر ، نوشتن داستان و روایت و بازیگری و کارگردانی و هنر ساختن و دوختن و اجرا کردن ، نگارش مقاله یا کتاب ،نقاشی و رنگ و غیره است، اما در پشت پرده ساختن و پرداختن به همه این هنرها یک دست نوشته ای از طرح اولیه و مطالعه درباره آنچه قرار است خلق بشود شکل می گیرد ومطالعه برای  تحقیق و پژوهش تا زایشی صورت گیرد و به رویشی برسد.


به واسطه فضای ارتباطی دهکده ای به وجود آمد و زبانی نو به نام زبان هنر در قالب آنچه نام بردم شکل گرفت و بدون مرز این زبان جهانی شود  و لب به سخن گشود.
این زبان همچنان جریان داشت تا اینکه یک ویروس زبان را فراتر برد وفراخوانی همگانی برای دعوت شدن به دهکده جهانی...
شاید تصورش را هم نمی کردیم که کرونا ویروس این همه یکه تاز شود و تغییر ایجاد کند،تهدید کند و ردی از خود در هرجایی به جا بگذارد،اما همین ویروس منحوس یک فرصت هم ایجاد کرد و آن جهانی بدون مرز برای هنر و فرهنگ و کتاب و کتابخوانی بود،جهانی که آغازی بود برای ارتباط بیشتر و تسهیل در شرایط شیوع ویروس کرونا...

ارتباط ها به گونه  ای شد که همه مردم جهان را به یک زیست فرهنگی  و اجتماعی مشترک نزدیک کرد. راهبردها به سمت  بخش بین الملل بیشتر شد  و برنامه ها فراتر  از تاثیرات کرونا طراحی شد،اگر قبلا همایش ها و جشنواره ها و برنامه ها شهرستانی بود اکنون فضای ارتباط بین المللی شکل گرفت و بیشتر برنامه ها ملی و بین المللی شد،در زمان بحران، مردم با تغییر سبک زندگی روبرو شدند  و یکی  از قابل‌توجه‌ترین تغییراتی که  مشاهده شد، نحوه تغییر در استفاده از رسانه و به‌ویژه نحوه مطالعه بود.
فرصت دیگری که کرونا ایجاد کرد ارتباط با اساتید و نویسندگان و ... بزرگ در سراسر دنیا و دعوت از آنها در حوزه ای که تخصص داشتند بود و شکل گیری همایش های نظیر هنر و کرونا و مطالعه در دوره کرونا و پویش های کتابخوانی و سایر برنامه ها بود.
فعالیت‌های بسیاری از گروه ها و نهادهای اجتماعی شکل متفاوتی به خود گرفت ،هر قشری متناسب با علاقه خود موسیقی نواخت و کتاب معرفی کرد و ماسک های متفاوت دوخت و کارهای خیر پیش گرفت وبه  هم نوعان خودکمک کرد.
والدین هم به شیوه نوین آموزشی فرزندان را همراهی کردند و آنهایی که به دور از فضای مجازی بودند هم به دهکده ارتباطی روی آوردند تا از قافله آموزش و تحصیل عقب نمانند ،جای شنیدن و خواندن کلماتی مانند کلاس درس و سمینار و …، کلاس آنلاین، دوره مجازی، وبینار و… شنیده شد و
به هر حال جهانی که مارشال هربرت به دهکده جهانی تشبیه کرده بود یا دیگران ، با گسترش بسیار بالای ویروس کرونا بیشتر درک شد و این مسئله که واقعاً جهان در حد یک دهکده هست بیشتر شد، کسب و کار های اینترنتی بر عکس دیگر محیط های تجاری بازارشان رونق گرفت.
کرونا خیلی فرصت ها ایجاد و ثابت کرد و 
که هر تهدیدی در این دهکده جهانی و هر گوشه از جهان ایجاد می شود، تهدیدی برای همه جهان است و مقابله با آن ، تعامل سازنده و همکاری موثر و بدور از برتری جویی ویک جانبه  گرایی میان ملت ها را می طلبد
تا این دهکده در امان بماند ،کرونا ثابت کرد
در انتخاب و قربانیش  شدن به دور از مذهب و  ملیت، قوم و نژاد همه اعضای دهکده هستیم  و همه به یک اندازه سهم داریم،
پس تا می توانیم از فرصت هایایجاد شده باید استفاده کنیم و همدلی ها وارتباط ها را بیشتر کنیم ،مقابله برای همه جهان است و مقابله باکرونا و همکاری موثر و بدور ازهرگونه تعصب برای نجات جان یک انسان نجات این دهکده جهانی است و نقش هنر و هنرمند و زبان هنر در این دهکده با وجود همه آسیب هایی که دیده اند بسیار تاثیر گذار بوده و هست و این زبان زیباترین زبان دنیا در همه دوران ها 
برای انتقال فرهنگ ها،خصوصا بحران تلخ کرونا است.
فروغ هاشمی/ اسفند ۱۳۹۹

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰


اولین بار سال ۱۳۶۸ از زبان مهندس کوثر نامش را شنیدم زمانیکه به پیشنهاد مرحوم جمال شجاع دبیر دروس فنی برای بازدید از هنرستان آب باریک رفته بودیم مهندس کوثر که از دبیران هنرستان آب باریک و مدرس دانشگاه بودقبل از شروع کار گاه آموزشی  وقتی فهمید از اِوَز آمدیم با ذکر صفات نیک اوزیها تا توانست از خوبیهای  مهندس ناصر خضری گفت چند سال بعدیعنی  سال ۱۳۷۲  پس از   قبولی در رشته ی عمران در مرکز آموزش عالی فنی مهندسی شهید باهنر   شیراز  در انتخاب واحد به مشکلی برخورد کرده و برای رفع آن  ناچار به  رییس بخش  عمران مراجعه کردم آقای نمازی به محض اینکه فهمید اوزی هستم گفتند چون همشهری ناصر خان هستی به بچه های بخش می سپارم هرچه زودتر انتخاب واحدت را تایید کنند خلاصه دیدن این  همشهری ندیده و نشناخته برایم آرزو شده بود تا اینکه اواخر دهه ی هشتاد از شیراز عازم اوز بودم در اتوبوس نشسته بودم که فردی میانسال با تعدادی جوان وارد اتوبوس شدند  آن شخص میانسال کنار من نشست از انجاییکه مالک و راننده ی اتوبوس اوزی  و مقصدش نیز اوز بود تبعا بیشتر مسافرینش نیز اوزی بودند پس جای تعجب نداشت که آن مرد میانسال  بدون مقدمه با زبان اوزی با من لب به سخن بگشاید  پس از سلام و احوالپرسی گفت پُس کِیش( پسر کی هستی ؟) و پس از پاسخ من خودش را ناصر خضری معرفی کرد   بسیار خوشحال از اینکه بالاخره اورا دیدم از مهندس کوثر و آقایان نمازی و حاج زارعیان در انیستیتو عمران شیراز گفتم و ذکر خیر آنها از ایشان را برایش باز تعریف کردم  گفتگو با او بسبار لذتبخش بود چراکه اِوَزی را بسیار شیرین و دلنشین صحبت می کرد درطول مسیر مرتبا جوانانیکه با او سوار اتوبوس شده بودند او را عمو ناصر خطاب کرده و سوالاتی از وی می پرسیدند  عمو ناصر نیز با لحن مهربانش  به  آنها پاسخ می داد از صحبتهایی که بین عمو ناصر و آنها
 در جریان بود در یافتم دانشجویان دانشگاه آزاد اِوَز هستند که بطور اتفاقی با یکی از مسئولین دانشگاه همسفر شده اند همانطور که در سطور پیشین گفتم عمو ناصر در گفتگو از واژه های ناب اوزی استفاده می کرد واژه هایی که من آنها را بیشتراز زبان مرحوم مادر بزرگم و سایر کهن سالان محله مان می شنیدم خلاصه آن شیرین سخنی مهندس خضری باعث  شد وقتی به اوز رسیدم احساس کنم مسیر کوتاهتری پیموده ام از او خداحافظی کرده و راه خانه را درپیش گرفتم. بعد از این ماجرا او را کمتر دیدم تا اینکه به عضویت شورای شهر درآمدم هنگام تشکیل کارگروه ارتقاء  در شورای چهارم عمو ناصر نیز بعنوان یکی از اعضا انتخاب شد در جلسات فراوان و سفرهای متعددی که با هم برای پیگیری ارتقاء اِوَز داشتیم از ضرب المثلهای اصیل اوزی که بکار میبرد همچنین از بکارگیری واژه ها و کلمات اصیل اوزی توسط او لذت می بردم عمو ناصرها شاید آخرین نسلی باشند که اوزی را اوزی صحبت می کنند آنها پاسداران راستین زبان مادری هستند زبانی که بدون شعار آموزش به زبان مادری بصورت سینه به سینه به دست ما رسیده اما امروزه اکثریت افراد جامعه خصوصا قشر دانشگاه رفته از بکارگیری واژه های اصیل آن اکراه دارد ولی عمو ناصر علیرغم تحصیلات دانشگاهی واژه هایی را برزبان می آورد که پدربزرگها و مادربزرگهای ما بکار می بردند آری می شود زبان مادری را مثل عمو ناصرها حفظ کرد بدون اینکه دنباله رو جریانات مسمومی باشیم که بر طبل آموزش به زبان مادری می کوبند. لازم است برای حفظ و پاسداشت زبان اوزی که از کهن ترین زبانهای ایرانیست آنرا آنگونه که بوده تکلم کنیم عصر را پَسین،ظهر را پِشین،وضو را دست نماز،اذان را بُنگ و.........‌بر زبان رانیم تا به آیندگان بسپاریم در خاتمه باید متذکر شد اگر با آموزش به زبان مادری می توان به صیانت از این زبانها پرداخت چرا زبان فارسی با بیش از هزار سال سابقه ی کتابت و تدریس از گزند و آفت بکارگیری واژه های بیگانه مصون نمانده است ؟ چرا قشر تحصیلکرده ما در گفتارشان سعی می کنند از واژه های فرنگی استفاده کنند و شوربختانه سایر اقشار جامعه نیز از انها تقلید می کنند متاسفانه جامعه ی ما دچار آفت کلاس زدگی شده هرچه واژه های بیگانه در صحبتهایمان بیشتر باشد رتبه و درجه ی اجتماعی مان و سطح معلوماتمان بالاتر جلوه می کند 
برای حفظ زبان مادری چه فارسی باشد چه اِوَزی و لُری و گیلکی و..... فقط باید به خودباوری رسید و از بکار بردن واژه های اصیل این زبانها در محاوره احساس افتخار کرد نه احساس حقارت .
فرهاد رحمن زاده 
۲ /۱۲ /۹۹

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

موزه مردم‌ شناسی اوز/ هادی صدیقی:

اوزیها از دیرباز در کشورها و شهرهای هر دو سوی خلیج فارس نفوذ و اعتبار داشته و دارند.

محله و بازار اوزیها در بندرعباس، تجارتخانه‌های اوزیها و معتمدین اوزی بندرلنگه، محله اوزیها در منامه پایتخت بحرین، اعتبار اوزیها در دوبی و کشور امارات متحده عربی و حضور فعال معتمدین اوزی در کشور کویت که حتی به وزارت و صدارت در آنجا رسیده‌اند و… خود شاهد این مدعا است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیشتر از مرحوم حاج محمدشریف قطب‌الدین اوزی (قطبا)، یکی از پرنفوذترین اشخاص بحرین که به نوعی مدتها حکومت و اداره منامه در دست او بوده، نوشته بودم.

 

امروز عکسهای متعددی در قالب یک پی دی اف از محله اوزیهای بحرین توسط خویشاوند عزیز و گرامی‌ام آقای محمد نامور از دوبی به دستم رسید که خود گویای اعتبار و رونق این بخش از شهر منامه است.

 

منطقه‌ای که اسناد آرشیو اینترنتی کتابخانه کشور قطر نشان می دهد از محله‌های خوب و پر رونق بوده که در گذشته محل سکونت شماری از دیپلمات‌های کشورهایی مانند انگلستان بوده است.

 

 

 

 

 

شما را به دیدن تعدادی از این عکسها دعوت می‌کنم.

درصورت تمایل به دیدن همه تصاویر می توانید به آرشیو موزه مردم شناسی اوز مراجعه بفرمایید .

دراین آرشیو بیش از یکصد تصویر از محله اوزی ها در بحرین موجود است .

 

 

 

نگارنده : مهندس هادی صدیقی

عضو هیئت امنای موزه مردم شناسی اوز

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

 درسالی که خشکسالی بیداد می کند شاید یادآوری یک روز بارانی خالی از لطف نباشد. صبح۲۲بهمن۹۷ آسمان اِوَز آبستن بارش بود و به قول اِوَزیها (آسمو تِک شو لِی زِمی هاد) چون نزول باران حتمی بود و نمی خواستم چَتر به همراه داشته باشم از پوشیدن کُت شلوار رسمی صرفنظر کرده و با پوشش تمام جین به قصد فلکه امام شافعی از خانه بیرون شدم تا به سایر همشهریان بپیوندم. راهپیمایی راس ساعت مقرر زیر نَم نَم باران به سمت سالن سرپوشیده میراحمدی شروع و با سخنرانی و اجرای سرود و حرکات نمایشی کودکان حدود ساعت ۱۱ به پایان رسید۰ پس از  خروج از سالن در حالیکه بر شدت باران افزوده شده بود من و دوستانم به سمت دانشگاه پیام نور رفتیم تا به تماشای پرشدن برکه های روبروی دانشگاه بنشینیم.به محض رسیدن اطلاع یافتیم نماینده ی وقت با ارسال نامه های متعدد به مرکز جو عمومی منطقه را برای ارتقاء اِوَز نامناسب و در اینخصوص ایجاد تردید کرده اند لذا به اتفاق خانم فریبا صالحی برآن شدیم ملاقاتی با فرماندار محترم لارستان داشته باشیم خانم صالحی وقت ملاقات گرفت و به اتفاق ایشان ، آقایان امین سعیدی و حاج محمد وحدانی و خانمها طیبه جباری و فاطمه کمال نژاد به سوی لار حرکت کردیم.حوالی ۱۲ پِشین بود که به مقصد رسیدیم مهندس جلیل حسنی مثل همیشه با چهره ای بشاش و رویی گشاده ما را به حضور پذیرفتند مانیز ضمن تشکر از ایشان که در یک روز تعطیل به ما وقت ملاقات دادند وارد بحث اصلی شده و با برشمردن سجایای اخلاقی مردم شریف لار و درک بالای این عزیزان از ریاست محترم شورای تامین شهرستان خواستیم نسبت به خنثی نمودن تحرکاتی که منافی وحدت مردم منطقه است تدبیری اندیشیده و مسیر را برای ارتقاء اوز هموار نمایند . آقای فرماندار با تبریک سالروز پیروزی انقلاب و دهه ی فجر صحبتهایش را آغاز و بخش اِوَز را از هر حیث شایسته ی ارتقاء دانست و یادآور شد شهرستان شدن اِوَز کوچکترین خللی به وحدت در منطقه 
که بر بنیان محکمی استوار است نخواهد گذاشت، وی از مردم لار به عنوان مردمی اصیل و آرام یادکرد و به ما اطمینان خاطر دادواقعیات و جو آرام منطقه را به اطلاع مقامات مافوق خواهد رساند گرچه متذکر شد آنها خود بر بسیاری از این موارد وقوف کامل دارند صحبتهای ایشان ما را بیش از پیش به تحقق آرزوی دیرین مردم بخش اِوَز امیدوار ساخت و چون نمی خواستیم در یک روز تعطیل بیش از این مصدع شویم مراتب تشکر و امتنان خود را ابراز و خداحافظی کرده راهی اِوَز شدیم در طول مسیر شدت باران به حدی بود که با حداقل سرعت جاده را پیموده و ساعت۱۴ به اِوَز رسیدیم بدین ترتیب برگی دیگر از دفتر ارتقاء رقم خورد برگی که نه باران توانست سطورش را از صفحه ی خاطرات پاک کند و نه گذر زمان از آرشیو ذهن.

فرهاد رحمن زاده 
عضو شورای شهر و بنیانگذار کارگروه ارتقاء
۲۱ بهمن ۱۳۹۹

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

خبر فوت مردی شریف را شنیدم که از کودکی  می شناختم از زمانی که خیلی کودک بودم و باغبان بیمارستان بود،به واسطه شغل مادرم ما هم زیاد بیمارستان می رفتیم و مدرسه ما هم روبروی بیمارستان بود،همیشه تعطیل که می  شدیم در حیاط بیمارستان منتظر بودیم. 
آن  وقت ها  گلهای فصلی و همیشه بهار هم  بوی بیشتری داشت و زیبایی بیشتر، میشه می گفت گل از شاخه جدا نکنید که تا روی شاخه است زیباست...
افسوس که باغ زندگی همیشه بهار نیست و خزان هم منتظر است تا بگوید 

*مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم*
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

بعدها که مغازه مطبوعاتی داشت با خرید کیهان بچه ها و اگر کسی می خواست به خارج از کشور سفر کند برای اقوام و آشنایان و دوستان جدول می خریدیم و می فرستادیم ،اشتراک اطلاعات هفتگی که هر هفته خودش برایمان می آورد و وقتی هم خودمان از کنار مغازه رد می شدیم ،
می گفت: مگه چیزی نمی خوای؟ بیا روزنامه خبر اومده بردار،روزهای زندگی هم هست،ورزش و جدول هم تازه آوردم،این هم بردار به دردت می خوره،این یکی هم دانستنیهاست که همیشه بر می داری...
(صداش تو گوشمه همیشه می گفت :خشش با؟ ...اُز کو انداش ؟..چی اوتنای با؟...بدا واسه جدید مهورده)
در فراق آن‌که رفت 
در عزای آن‌که بود 
«دیر مانده‌ام در این سرا... »  ولی شما، عزیز 
«ناگهان چه قدر زود...»  
روحت شاد...یادت گرامی 
فروغ هاشمی
بهمن ماه ١٣٩٩

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

اقدام وقیحانه ، فحاشی و هتک حرمت به ساحت  یکی از والاترین شخصیتهای دینی، علمی، جانشین به حق از منادیان وحدت مردم در خطه جنوب و عالمی برجسته از علمای ایران زمین؛ جناب مستدام حاج  شیخ عبدالعزیز قاضی زاده ( حفظ الله )امام جمعه شهر اوز،  موجی از برائت و انزجار از این حرکت مذبوحانه در جامعه روشنخواه و فرهنگ خیز شهرستان اوز به پا کرده است تا به یک زبان و یک ندا فریاد زنیم:
حفظ حرمتها، کرامت انسانها و حفاظت از شان و منزلت علمای دینی، علمی،مسولین خدوم و تک تک افراد جامعه از هر طبقه ای و در هر مقامی، خط قرمز ماست و محکوم است.

آنجا که خطر تکرار و لوث شدن توهینها و عادی شدن فحاشی ، جامعه را به هرج و مرج و بی حرمتی بکشاند، بی تردید مرگ انتقادهای سازنده، مطالبه گری و فضای گفتمان   فرا رسیده است.
والسلام علیکم ورحمه الله
۱۳۹۹/۱۱/۱۵
امیررضارضایی
فایزه رضایی
فاطمه رضایی
سعید هنری
فرهاد ابراهیم پور

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

عزیزاله دال خان ریاست جدید اداره ورزش و جوانان شهرستان اوز: 
اداره و اماکن ورزشی خانه اول رؤسا، نواب، ورزشکاران و ورزش دوستان  است و نیاز به دعوت ندارد؛ تمام وقت در خدمت مردم هستیم.

در روزهای گذشته با حکمی از سوی دکتر عباس حاجی زاده مدیر کل ورزش و جوانان استان فارس، عزیزاله دال خان به عنوان ریاست جدید اداره ورزش و جوانان شهرستان اوز منتصب و مسئولیت هدایت این نهاد مهم، را به جای صابر احتشامی عهده دار شد. رئیس جدید اداره ورزش و جوانان، در سوابق اجرایی خود، به عنوان معاون اداره ورزش و جوانان شهرستان فیروزآباد بوده و پست‌های مختلف و متنوع دیگری نیز در ورزش شهرستان ها تجربه کرده است.
 دال خان، زاده شهرستان قیروکارزین فارس و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی مدیریت تربیت بدنی، پیش از قبول مسئولیت جدید، در دوره حضور خود در اداره ورزش و جوانان شهرستان های قیروکارزین، فراشبند و فیروزآباد مسئولیت معاونت، امور حسابداری - مالی، کارشناس ورزش و... را در کارنامه خود دارد.

برای گفتگو با ریاست اداره ورزش و جوانان با هماهنگی قبلی رأس ساعت ۱۰ صبح روز شنبه ۴ بهمن ماه ۱۳۹۹ در محل اداره ورزش و جوانان حضور یافته، پس از استقبال ایشان از موضوع و بیان هدف، گفتگوی جزئیات را با هم می خوانیم:

▪️لطفا خود را معرفی بفرمایید.
▫️عزیزاله دال خان متولد ۵۴/۶/۱۲
 شهرستان قیروکارزین ساکن فیروزآباد، متأهل و دارای سه فرزند پسر هستم؛ علاوه بر فعالیت در ورزش چند شهرستان، دوستدار بهداشت و محیط زیست در فیروزآباد و از فعالین این عرصه نیز می باشم.

▪️به گفته خودتان در سال ۱۳۸۹ به مدت چند هفته سرپرست اداره ورزش و جوانان اوز بودید، توضیحی در این خصوص بیان بفرمایید.
▫️ بنده سال ۱۳۸۹ کوتاه مدت اوز بودم.خداوند یک‌بار دیگر این توفیق را به من عنایت کرد که در خدمت مردم شریف اوز باشم. این بار آمده ام که بمانم و با همکاری و همدلی مردم بافرهنگ و ورزش دوست اوز، گام‌های بلند جهت توسعه ورزش شهرستان برداریم.

▪️رزومه و سوابق ورزشی تان را بیان نمایید.
▫️سال ۱۳۷۷ در دانشگاه مرکز آموزش تربیت بدنی تهران بورسیه سازمان وقت در رشته مدیریت تربیت بدنی گرفته و موفق به اخذ مدرک فوق دیپلم شدم، کارشناسی خود را در همین رشته در دانشگاه آزاد فیروزآباد واحد میمند گذراندم. رشته ورزشی ام در دوران تحصیل فوتبال بوده و در دانشگاه چند رشته را به صورت اختصاصی گذرانده‌ام. از سال ۱۳۸۰ به استخدام سازمان تربیت بدنی درآمده به مدت یک سال و شش ماه در شهرستان قیروکارزین به عنوان کارشناس ورزش بودم ولی بخشی از امورات را نیز در پست معاونت انجام می دادم. از سال ۱۳۸۲ تاکنون در اکثر انتخابات ریاست جمهوری،مجلس و شوراها به عنوان نماینده فرماندار و بازرس بوده ام. نیمه دوم سال ۱۳۸۲ بنا به درخواست خود به فیروزآباد منتقل شدم، در سه سال نخست، حسابداری شهرستان قیروکارزین ،فراشبند و فیروزآباد را عهده‌دار بودم. سال ۱۳۸۵ در بین شهرستان هایی با بیش از سی سال سابقه حسابداری، با وجود اینکه رشته تخصصی ام حسابداری نبود؛ به عنوان حسابدار نمونه فارس انتخاب شدم. از سال ۱۳۸۶ به عنوان کارشناس ورزش مشغول به انجام وظیفه گشتم تا سال ۱۳۹۵ که پست معاونت اداره ورزش و جوانان شهرستان فیروزآباد را تحویل گرفتم.

▪️ چه برنامه هایی برای رشد و توسعه ورزش در شهرستان اوز دارید؟
▫️رسالت ما، رسالت سلامت جامعه است، فرزندان مردم مانند اعضای خانواده ما هستند،تلاش خواهیم کرد بستر سالم و مناسب ورزشی را فراهم نموده تا در مسیر سلامت جسمی، روحی و روانی قرار گیرند.
برگزاری کلاس های آموزشی، تلاش برای برگزاری مسابقات در سطح استانی و کشوری از جمله این برنامه ها خواهد بود.در بحث پرورش استعدادها حمایت ویژه مسئولین را می طلبد و از آنجایی که بدنه، استخوان بندی و تقویت ورزش از طریق ورزش مدارس است، با همکاری و تعامل با اداره آموزش و پرورش بایستی اقداماتی مشترک را انجام دهیم. هدف دارم از دل  مسابقات آموزشگاه ها، ورزشکاران با استعداد شناسایی شوند.دعوت از مسئولین نهاد آموزش و پرورش در جهت شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشی از پایه را در نظر دارم. 

▪️در مجموع ۲۶ هیئت ورزشی و مردان و زنان در اوز داریم که برخی از تیم ها یا هیئت‌ها در ورزش سابقه فعالیت زیاد و برخی دیگر عملاً غیر فعال هستند چه برنامه انگیزشی برای ماندگاری یا احیای آنها دارید؟
▫️اجرای برنامه ها نیاز به حمایت و همکاری همگانی دارد. باید دیدگاه ها نسبت به ورزش تغییر کند.از لحاظ نیروی انسانی و اقتصادی نیاز به حمایت داریم تا ورزش ماندگار شود. می بایست هیئت ها را چه در بحث همگانی و چه در بحث قهرمانی اولویت بندی نماییم و امیدواریم با برنامه ریزی و استفاده از ظرفیت ها و امکانات موجود حرکت به سوی ورزش قهرمانی و شرکت در رقابت های کشوری را آغاز نماییم .هر رشته ورزشی با تعداد علاقمندان محدود نیز حق داشتن هیئت را دارند،اما هیئت ها بایستی در اسرع وقت نسبت به صدور ابلاغ مسئولیت، حکم ریاست و شناسه ملی حساب هیئت های ورزشی اقدام نمایند تا حساب های واریزی خیرین، بودجه های دولتی و منابع درآمدی به صورت شفاف وارد حساب شده و شفاف نیز خارج گردد. منتظریم تا رؤسا برنامه های مدون خود را ارائه دهند تا بتوانیم تقویم پرکاری را برای ورزش شهر رقم بزنیم.
در بحث جوانان و اوقات فراغت آنان،
 جوانانی که می توانند با ما یار باشند از تفکرات آنان استفاده می کنیم و مشکلات شان را در چارچوب 
قانون حل می نماییم.

▪️وضعیت چارت سازمانی اداره چگونه است؟
▫️اداره تاکنون فاقد کارمند استخدامی رسمی بوده و حقوق آنها از محل کمک‌های خیرین تامین می‌شود. شهرستانی با این تعداد جمعیت و این اماکن ورزشی نیاز به حداقل ۴ نیروی رسمی دارد.با دکتر حسین زاده، نماینده مردم چهار شهرستان جنوبی در مجلس، در قالب کد طرح عمرانی صحبت نموده ام که ان شاءالله با پیگیری های ایشان موفق به اخذ مجوزهای لازم شویم.

▪️از امکانات موجود ورزشی در سطح شهر بازدید نموده‌اید آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
▫️از صفر تا صد اماکن و مجموعه های ورزشی خیرساز است این اماکن نتیجه همت و دید ناسیونالیستی مردم شهرستان اوز است،خدمات عام المنفعه در جای جای سطح شهر مشهود است، باید قدردان مردم بافرهنگ و خیراندیش اوز باشیم آنها زیر ساخت ها را ساختند و این وظیفه ما است که در حفظ و نگهداری آن کوشا باشیم. نظافت و بهداشت اماکن و سالن های ورزش بسیار حائز اهمیت بوده و بی توجهی به بهداشت مکان ورزشی تضییع حقوق شهروندان و بی احترامی به آنها است.  

▪️مردم شهرستان علاقه زیادی به بازی های بومی محلی دارند و خواستار فعالیت در این زمینه می باشند نظر خود را در این خصوص بیان فرمایید.  
▫️بازی های بومی محلی میراثی از نسل های پیشین است که با کارکردهای مختلف، تبلوری از فرهنگ و میراث اجتماعی هر جامعه به شمار می‌روند در حفظ آن کوتاهی نمی کنیم.

▪️با توجه به شور و هیجان جوانان، هیئت موتور سواری و کارتینگ می تواند جهت پیشگیری از ناهنجاری های اجتماعی  نقش مهمی را ایفا کند، جهت تقویت این هیئت و ایجاد پیست برنامه ای دارید؟
▫️در بحث پیست موتور سواری قبل از هر چیز، ایمنی و رعایت چارچوب قانونی مدنظر است،موتور سواری از هیجان خاصی برخوردار است و باعث ایجاد مشکلات و آسیب‌های اجتماعی می‌شود و با کوچکترین اتفاق فاجعه به بار می آید. این هیئت به منظور سمت و سوی مثبت دادن به شور و حال جوانان موتور سوار در فضایی کنترل شده، با کمترین خطر و جلوگیری از ناهنجاری‌های اجتماعی و حوادث خیابانی تشکیل شده است.

▪️ با توجه به شهرستان شدن اوز،
چگونه می توان از اعتبارات استانی و ملی  وزارت ورزش در قالب بودجه سالیانه بهره گرفت؟
▫️ در بحث اعتبارات استانی و ملی با توجه به پایان سال، موافقت نامه ها رد و بدل و اعتبارات مشخص شده است بنابراین در این سال بودجه ای تعلق نمی گیرد .برای سال‌های آینده نهایت تلاش خود را جهت اخذ اعتبارات و بودجه خواهم نمود و این امر منوط به داشتن شناسه واریز حساب هیئت های ورزشی است تا بتوان از طریق وزارتخانه و اداره کل درخواست اعتبار و بودجه نمود.
پیگیر قول های ریاست اداره کل در خصوص تعمیرات زمین چمن ورزش، ایزوگام سالن کشتی، تعمیر سقف سالن میراحمدی و تجهیزات مجموعه های ورزشی کوره و فیشور هستم.
از طرف دکتر حسین زاده نماینده مجلس و مهندس علیپور فرماندار شهرستان اوز، با دکتر حاجی زاده ریاست اداره کل فارس جهت رفع چالش های ورزشی این منطقه صحبت نموده ام.

▪️آیا از پیشکسوتان ورزشی یاری می گیرید؟
▫️پیشکسوتان چراغ راه ما در هموار کردن مسیر هستند ، ورزش ما بدون پیشکسوتان معنایی نخواهد داشت.

▪️روستاها و بخش های منطقه دارای امکانات و تاسیسات ورزشی هستند جهت توسعه ورزش این توابع
چه برنامه هایی دارید؟
▫️معتمدین، شوراهای ورزشی و دهیاران می توانند نقش قابل ملاحظه ای در پیشرفت و توسعه ورزش داشته باشند، مشاوره و رایزنی با آنان را در رأس برنامه های خود قرار داده ام. 

این مقام اداره ورزش خاطر نشان کرد: اهمیت ورزش به دلیل فراگیری آن میان تمامی افراد جامعه است و باید به‌گونه‌ای جهت‌دهی شود که اتلاف منابع، نداشته و خروجی قابل قبولی ارائه شود.
ریاست اداره ورزش و جوانان در تبیین دیدگاه های خود تأکید کرد: برنامه مداری در حوزه ورزش و سلامت، هزینه‌های تحمیل‌شده بر حوزه درمان را کاهش می‌دهد و سطح سلامت خانواده‌ها و جامعه را بالا برده و آرامش را به مردم هدیه می دهد.

این فرد سرد و گرم چشیده، با اشاره به وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه و فشار عصبی ناشی از بیماری ها عنوان داشت: برگزاری ورزش‌های همگانی، پیاده‌روی‌های خانوادگی و فعالیت‌های گروهی، با تخلیه بخشی از استرس‌ها و ایجاد تعامل بین افراد مشارکت‌کننده، آرامش را به جامعه هدیه می‌دهد، اما با توجه به شرایط بیماری کرونا این امر محدود گشته است. وی همچنین بر اخلاق‌مداری و توجه به‌ سلامت جوانان تأکید داشت و گفت: ورزش بهترین بستر برای ساختن یک جامعه اخلاق‌مدار و رو به رشد و تعالی است. پرورش روحیه و منش انسانی و اخلاق که مهم‌تر از پرورش قهرمان است در حوزه ورزش متجلی می‌شود.
به گفته وی، سوق دادن جوانان به فعالیت‌های ورزشی، از آسیب به نسل آینده جلوگیری کرده و روحیه سلامت و شادابی را به آیندگان هدیه می‌دهد.
توسعه ورزش در روستاها و برقراری تعادل در زمینه تسهیلات ورزشی در این منطقه از موضوعات دیگر مورد اشاره ریاست اداره در این دیدار بود.
دال خان همچنین از روسای هیئت های ورزشی می خواهد تا با تهیه برنامه جامع برای ورزش در حوزه‌های مختلف همگانی، قهرمانی و حرفه‌ای و کادر اجرایی شایسته، به توسعه ورزش در شهرستان اوز کمک کنند و فضای منطقه اوز را به سمت فضای ورزشی جوان‌ پسند پیش ببرند. وی داشتن بیمه ورزشی برای ورزشکاران را الزامی دانست و افزود: ما شاهد صحنه های دلخراش در مسابقات ورزش بوده ایم ،اتفاقاتی تلخ که طی آن ورزشکاران گاهی دچار مصدومیت و آسیب های جبران ناپذیری می‌شوند.به همین خاطر داشتن بیمه ورزشی از ضروریات است.

عزیزاله دال خان، از خیرینی که در عرصه ورزش و تربیت بدنی با همت والای خود زمینه پیشرفت و توسعه ورزش را مهیا ساخته اند؛ همیارانی که در ساخت سالن های ورزشی و تجهیز ورزش، نقش داشته‌اند و شادروانانی همچون حسام الدین و عبدالله حسان که ورزش اوز را دارای سرپناه کرده اند و سایرینی که با کمک های نقدی و جلب نیات سایر خیرین نقش ارزنده ای در توسعه ورزش ایفا نموده اند، تشکر و قدردانی نمود. وی همچنین کارکنان خدوم، متعهد و قناعت پیشه این مجموعه که با حداقل دریافتی، بهترین عملکرد را طی این سالها داشته اند، شایسته قدردانی و تکریم دانست.


 ضمن ارج نهادن به زحمات مسئولان سال‌های گذشته تربیت بدنی، برای آقای دال خان ریاست جدید اداره ورزش و جوانان شهرستان اوز، توفیق خدمات ورزشی در منطقه را از پروردگار رحمان خواهانیم.

فایزه رضائی/ ( ۷ بهمن ماه ۱۳۹۹)

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰


عمران صالحی از نوجوانان فعال باشگاه های کتابخوانی بوسار و خاول گلار بود که به تسهیلگری پروین صالحی فعالیت های خیلی خوبی را با همکاری خانواده ها در این روستای بدون کتابخانه داشتند و مادران هم نقش بسیار خوبی در این راستا داشتند،حضور عمران و سایر همراهان در برنامه های اوز و نشست های کتابخوانی دلگرمی ما را هم بیشتر می کرد.
اما خبر تلخ حادثه ی ناگوار تصادف شوک زیادی به خانواده و دوستان و همراهان و آنهایی که عمران را می شناختند وارد کرد،
در برنامه روز هوای پاک انجمن تاگاره  که عمران همراهمان بود شورا وعده داده  زمین برای ساخت کتابخانه روستای گلار
در نظر می گیرد،اما فکرش را نمی کردیم که عمران برود، از دست دادن می تواند بدترین اتفاق در زندگی هر کسی باشد،اما مشیت و تقدیر الهی بر این بود..
داغ تلخ است اما تصمیم  ماندگار  خانواده و اهالی گلار 
  برای زنده‌ نگهداشتن نام و یاد نوجوان از دست رفته و  تسکینِ نبودِ « عمران » انتخاب  ساخت کتابخانه ای به یادگار نامش بود تا مادرش به  سهم مادرانه خود و خیرین روستا زمینه را برای خواندن و دانایی  «عمران ها»ی دیگر آماده کنند  اقدامی که نه تنها تحسین‌برانگیز است بلکه فرهنگ سازی است برای نیک اندیشان و خیرین که که یادگار ماندن خیر و نام ها را به نیازهای منطقه رقم بزنند،عمران رفت اما با ساخت این کتابخانه و حضور و اشتیاق کودکان و نوجوانان و بزرگسالان و فعالیت های فرهنگی وهنری در مکانی که متعلق به خودشان است و دیگر نیازی به پهن کردن فرش بر روی کوچه و خیابان برای کتابخوانی نیست .
لبخند همیشگی عمران همراه دوستانش است و یادگار دیوار کتابخانه روستا خواهد ماند.


روز سه شنبه ٧ بهمن ماه وقتی جناب آقای انصاری رییس شورای اسلامی روستای گلار تصویر را ارسال کرد و خبر از ادامه ساخت این کتابخانه داد که به دلیل شیوع ویروس کرونا وقفه ای در آن ایجاد شده بود برای شادی روح عمران دعا کردم و 
یاد این شعر عزت الله الوندی افتادم از کتاب بچه ها دلم برایتان تنگ می شود
که بچه های روستا قبلا هم خوانده بودند،
آفتاب ساکت و خجول/ روی شاخه‌های خیس پشت پنجره/ سرخ می شود.../ روی تخته سیاه جمله‌ای نوشته است/ باگچ سفید و سرخ: بچه ها! تسلیت! / اشک توی چشم‌های بچه‌ها/ حلقه بسته است!
می دانم بچه ها دلشان برای عمران تنگ می شود اما عمران و مجموعه اش زنده است و میزبان مردم روستا و دوستانش است..
سپاس از این کار نیک و خداپسندانه و ماندگار 
و به قول پروین اعتصامی:
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنت‌گاه
خاطری را سبب تسکین است
فروغ هاشمی
٧ بهمن ماه ١٣٩٩

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

قربانی های کوچک...
به قلم: امیررضارضایی( اوزی)

داشتم به انقاق خانواده نهار می خوردم..
کنار بالکن در طبقه دوم آپارتمان..
 رو به کوه و با هوای دل انگیز ظهر اول زمستان..
.و به یاد پرواز بادبادکهایی که عصر جمعه در همین محله و با بچه ها ،شادی را به پرواز در آورده بودیم.. و چه زیباست شادی و نشاط طفلانی معصوم و پاک...

و در این خیال دل انگیز از خاطره دیروز، ناگهان با صدای زنگ خانه ، پرنده خیال انگیزم ، به زمین فرود آمد...
رفتم روی بالکن...
خدای من ...
بچه هام بودن..
بچه های محله ما‌که دیروز در برنامه شادی ما  ،جاشون خالی بود...
با شادی و نشاط همیشگی و البته دیوانه بازی ،فریاد زدم :بچه هااااا...کجایید شما؟ 
چند روز صداتون در کوچه نیست..
.دلم براتون تنگ شده بود...و و...

خواهر بزرگه با ناراحتی از اون پایین سرشو بالا کرد:
آقای...... ....
دیروز برنامه بادبادک بازی گذاشتید  و ما نبودیم ..
آخه یه اتفاقی واسه بابا و مامانمون افتاده که.....

گفتم :ستایش 
،هیچی نگو بعد حرف می زنیم... سهم شما از بادبادکهارو گذاشتم کنار..
.الان  از این بالا واستون میندازم پایین...

بیا اینم سهم شما...


با شادی از روی بالکن، سهم بچه هارو با شیوه ای همیشگی که آمیخته با هیجان بود دادم..
.
سهم شادی و نشاط از دیروزی که نبودند‌...
ستایش با شادی بادباکهارو گرفت..
سهم داداشهارو  هم گرفت...
وبا بقیه رفت توی کوچه...
نگاه کردم و نگاهم نگاه شادی دیروز نبود.... 
و آه کشیدم و بغض کردم.
.از 
 دیدن غم صورتشان...

از حرفی که ستایش خواست بگه و من نزاشتم...تا در این روزی که آمدند، باران غم نبارد..
ولی مگر می شود عوض شدنشان را نفهمید؟
من مردن نشاط را در وجودشان دیدم تا مرثیه گوی طفلان معصوم محله با جاری شدن اشکهایم  از اون بالا باشم..

و چه غم انگیز است دیدن  و شنیدن قربانی شدن بچه های محله از سهم طلاق...

غم بزرگی که ناگزیر صدای شکستنهایش را فرداهاخواهیم شنید...
شکستن امید، طراوت، عشق...و شکستن کودکی..

 ولی اینک بچه های محله ما، شکسته شدند...

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

بی بی  فاطمه هاشمی (مدیریت پست بانک  هاشمی و تحویلدار بخش خصوصی پست اوز) :  وقتی محموله پستی به اوز می رسد قطعا همه ما دوست داریم سریع دریافت کنیم و زود به دستمان برسد و اگر نرسد نا آرام می شویم و گاهی با مراجعه به اداره پست اوقات خودمان و کارکنان اداره پست را تلخ می کنیم و صبر و حوصله جایش را به بی قراری می دهد.اما این مورد شامل همه نمی شود.همشهریان خوب و دوست داشتنی هم زیاد هستند که با تماس و دلگرمی منتظر می مانند و درک می کنند تا محموله به دستشان برسد.خواستم خدمت همشهریان خوب و شریف عرض کنم اداره پست که جای تشکر دارد  از گردانندگان دیروز و اکنون و افسانه اعتمادی مدیریت پست و مسلم مولوی که در بخش خصوصی فعال هستند.
چند سالی است که تمامی بار توزیع محموله های پستی در اوز  بر روی دوش یک نامه رسان شریف و زحمتکش و با حوصله است که با تمام توان مشغول خدمت به این شهر هست و با موتور شخصی خود و تماس تلفنی با تلفن همراه  شخصیاش برای توزیع محموله های رسیده به ادارت و درب منازل کوچه پس کوچه ها و خیابانهای  شهر را طی می کند و در سرما و گرما به فکر مردم است.
 او بدون ارتقا شغلی باید روزانه حتی در  گرمای  تابستان شهر از صبح زود تا پاسی از شب در تلاش باشد.

 

او را همه همشهریان می شناسند ، خالد بهروزی جوانی که خواستم به بهانه تجلیل دکتر آزادی مدیر کل پست استان فارس از ایشان و به خاطر همراهی و تلاشش با مجموعه پست اوز صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم و از همشهریان عزیزم خواهش کنم که بعضی وقتها با حرفی و صحبتی باعث ناراحتی و کدورت همچون جوانان زحمتکشی نشویم و قدردان باشیم و شرایط موجود را درک کنیم.چندسالی است که پست اوز تحویل بخش خصوصی است و توانسته به درآمد خوبی برسد و ترافیک خیلی زیاد شود. در مدت یک ماهی که خانم  افسانه اعتمادی به مجموعه ما اضافه شدند نیز تلاش ها همچنان ادامه دارد و پست اوز یکی از ادارات شاخص استان فارس است.
آرزوی موفقیت و سلامتی برای همه همراهان و همکاران خصوصا  آقای خالد بهروزی از خداوند بلند مرتبه دارم.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

آموزش اوز در لبه پرتگاه به قلم مصطفی ملتفت

مصطفی ملتفت (کارشناس ارشد روانشناسی بالینی) پیام دانش/ : در این گزارش تحلیلی کوتاه می خواهم پیرامون مشکل آموزشی در مقطع دبیرستان (متوسطه دوم) بنویسم. به خصوص مسئله کنکور و نتایج نامطلوب هرساله آن، که عمدتا در چندسال گذشته در سکوت خبری بوده است. البته به این معنا نیست که کل دستاوردهای آموزش پرورش اوز را هدف نقد قرار دهم، بخصوص در حیطه آموزش ابتدایی یا متوسطه اول و هنرستان که در اینجا محل بحث من نیستند. برای ورود به بحث به بخش هایی از نوشته هایی اشاره کردم که در چندسال گذشته در رسانه های شهر، پیرامون این مسئله نوشته شده است.

 دو روایت از تاریخچه آموزش اوز:

چندی پیش یکی از دوستان شیرازی‌ام که برای حل مشکل فرزندش به اداره کل آموزش و پرورش استان فارس رفته بود، عکسی را برایم فرستاد از کارنامه های دانش آموزهای اوزی که در دهه سی و چهل شمسی تحصیل کرده بودند که اداره کل آنها را جزء اسناد، ترمیم و در محوطه آنجا در معرض دید عموم قرار داده است.

شاید مختصر شرح کوتاه در زمینه تاریخ آموزش اوز را عبدالله کمالی در سایت پیام دانش ( شهریور ۱۳۹۰) با موضوع «مدرسه جاوید اوز به بندرعباس رفت» به خوبی نوشته است:

« نخستین گام در راه آموزش و پرورش نوین در اوز سال ۱۳۰۷ شمسی برداشته شد. هر چند عده ای از نیک اندیشان و فرهنگ دوستان در سال ۱۲۸۵ مقارن جشن مشروطیت می خواستند یک باب دبستان پسرانه در اوز تاسیس نمایند که با مخالفت عده ای از روحانیون وقت مواجه شدند. راجع به درس های که قرار بود، در دبستان تدریس شود که شامل فارسی، آیات، تاریخ، جغرافیا، موسیقی و ورزش بود. توضیحاتی داده شد مخالفین با تردید به مسئله نگاه می کردند، می ترسیدند که این گونه دروس باعث انحراف افکار دانش آموزان گردد.ناگزید گردیدند وسایلی که جهت تاسیس آموزشگاه با خود آورده بودند به بندرعباس منتقل نمایند، در بندرعباس با حضور تعدادی از فرهنگ دوستان انجمنی به نام جاوید تشکیل و به تاسیس یک باب دبستان پسرانه همت گماشتند. برای ستایش از همشهریانی که در انجمن جاوید فعالانه شرکت داشتند.»

وی در ادامه می گوید:

«با کشته شدن افراد نام برده (در جریان واقعه سیاسی انتخابات ۱۳۲۸ لار) روابط اوز و لار به تیرگی گرایید و برای مدتی بین لار و اوز ارتباط قطع شد. نمایندگی فرهنگ اوز(اداره آموزش آن زمان) برای مدتی زیر نظر اداره کل فرهنگ فارس اداره شد، و حالت استقلال یافت. و مرحوم غلامحسین تیمناک به سمت اولین نماینده فرهنگ آن روز آموزش و پرورش امروز منصوب شد. در همین سال ۱۳۲۹ ساختمان دبیرستان که توسط مرحوم هوشیار که از افراد خیر و فرهنگ دوست بود احداث و به اداره فرهنگ تحویل و با موافقت اداره کل فرهنگ فارس به نام دبیرستان هوشیار افتتاح گردید. مرحوم تیمناک با مدیریت و پشتکار نسبت به گسترش مدارس خصوصا در مناطق خنج، فیشور و بیدشهر اقدام نمود. وی مردی باسواد و منورالفکر بود روانش شاد.»

هدف از آوردن این مقدمه مختصر که حاوی دو واقعیت تاریخی آموزش اوز بود نه افتخار به تاریخ نوستالژیک زادگاهم، بلکه تاکید بر این پرسش است که «چه شد آموزش ما از آن نقطه در حداقل ۹۳ سال پیش به وضعیت اکنون مان رسیده است که در مسئله مهم آموزش به نسبت شهرستان های همجوار عقب مانده ایم؟»

شاید برای مخاطب هنوز واضح نشده باشد که قرار است از چه صحبت کنم؟

کافی است در سایت اوزامروز و سطح شهر پیرامون وضعیت قبولی کنکوری های دانش آموزان مدارس اوز در یک دهه گذشته تحقیق دم دستی به عمل آورید و آن را با شهرهایی مثل لار،گراش یا خنج مقایسه کنید تا عمق فاجعه را متوجه شوید.

چند ارجاع برای ورود به بحث:

در ادامه گزیده ای از یادداشت های انتقادی عبدالعزیز خضری، ابراهیم احمدی، مصطفی مرادی و خودم در سال های گذشته را مرور کوتاهی می کنیم:

عبدالعزیز خضری(مهر ۱۳۹۴) در سایت اوز امروز با موضوع «سخنی با ریاست اداره آموزش و پرورش» گفته است:

« از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، بخش اوز، شاهد حضور ده نفر در سمت ریاست آموزش و پرورش بوده است که از میان آنان، افکارعمومی به عملکرد غلامرضا کمالی نگاه مثبت دارد اما معلوم نشد چرا مقامات مافوق به وی فرصت پیشبرد برنامه هایش را ندادند و با جابجایی نابهنگام مسئولیت را به محمد فیاض پور که او هم از نگاه مثبت برخوردار بود سپردند؟ اما فیاض پور هم بدون آن که مردم علتش را بدانند پس از مدتی نه چندان طولانی تعویض شد. در این تغییر و تحولات چه کسی می تواند پاسخگو باشد؟ مردم که نقشی نداشتند و دولت هم صلاح را بهتر می داند. ولی آن چه حاصل شد متضررشدن جامعه از آموزش و پرورش بود و وضعی که شاهد آن هستیم: خروج جمع زیادی از دانش آموزان از بخش برای تحصیل در شهرهای دیگر و عدم رضایت در کسب رتبه های کنکور سراسری.»

ابراهیم احمدی (شهریور ۱۳۹۵) در سایت اوزامروز با موضوع «خیلی زود دارد دیر می شود» گفته است:

«خیلی زود دارد دیر می شود. هرسال منتظریم تا بشنویم دانش آموزان شاغل به تحصیل در شهر و بخش اوز حائز رتبه های زیر ۳ رقمی شده اند. دوست داریم رتبه های ۲ رقمی و حتی تک رقمی هم داشته باشیم اما شاید دیگر سنگ بزرگ نشانه نزدن باشد و به همان ۳ رقمی و حتی زیر ۲ هزار در منطقه ۳ اکتفا می کنیم. اما تاکنون شواهدی از این موضوع دیده یا شنیده نمی شود.

او در ادامه می گوید:

ما اگر می خواهیم آینده نگر باشیم و فقط به گذشته های خود افتخار نکنیم راهی به جز ارتقای سطح آموزشی فرزندانمان، کسب رتبه های قابل دفاع در کنکور، انتخاب رشته ها و دانشگاه های مطرح توسط آنان نداریم. با ادامۀ این وضعیت آینده خوبی متصور نیست و بیش از این شاید معطلی جایز نباشد و باید اختصاصا در خصوص ارتقای رتبه های کنکور به عنوان نقطه عطفی در زندگی فرزندانمان اقدام کنیم.»

 مصطفی ملتفت ( مهر ۱۳۹۴) در سایت اوزامروز با موضوع «علوم انسانی راهگشای توسعه فرهنگی» گفته:

«در شهر اوز تا جایی که بنده مطلع هستم از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ رشته تحصیلی علوم انسانی برای پسران دایر نبوده، که با همت مسئولین و آموزش و پرورش از سال قبل این رشته در دبیرستان “احمدپور” دایر شده است. البته با توجه به نکاتی که در قسمت های قبلی ذکر کردم یعنی دلایل افت علوم انسانی در ایران، در اوز هم دانش آموزانی که معدل بالایی ندارند به سراغ علوم انسانی می روند که این خطای بسیار بزرگی است که امید می رود با راهنمایی و مشاوره ی خانواده ها، معلمین، مسئولین و دلسوزین بخش اوز جلوی این اشتباه ها گرفته شود.»

مصطفی مرادی ( تیر ۱۳۹۹) در سایت اوزامروز با موضوع « دانش آموزان شهرستان اوز غافل از دانشگاه فرهنگیان» گفته:

«از سال ۱۳۹۰ که دانشگاه فرهنگیان تاسیس شده است، شهرستان اوز در مقایسه با شهرستان های همجوار از کمترین قبولی و پذیرش در دانشگاه فرهنگیان برخوردار بوده است.

نموداری که مرحوم محمودعسکری در سایت اوزاستار به همراه تحلیلی از وضعیت آموزشی در سال ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۰ از آن ارائه داده اند که نشان دهنده وضعیت بدآموزشی در مدارس اوز، ترک تحصیل یا مهاجرت دانش آموزان است.»

جلوگیری از تکرار مکررات:

هدف از این ارجاع های مداوم پرهیز از تکرار بود و نشان می دهد با اینکه در همین سال ها فعالین اجتماعی و رسانه ای نام برده و دیگر دوستانی که احتمالا از قلم انداخته ام زنگ هشدار را در زمینه کیفیت تحصیل در اوز به صدا در آورده اند، توجه چندانی به این مسئله نشده است. حال بعد از گذشت چندسال همچنان شاهد آن هستیم که در زمینه پذیرفته شدگان کنکور چندان تغییر اساسی رخ نداده است. شاید مخاطبین بگویند پس آن همه اسم و آمار که هر سال منتشر می شوند چیست؟

که باید بگویم، آن اسامی از سه حالت خارج نیستند:

_یکم، این دانش آموزان عمدتا در دبیرستان های اوز تحصیل نکرده اند و در لار و شیراز و بندرعباس یا تهران بوده اند، اما قبولی به اسم اوز تمام می شود. (برای مثال پارسا فقیهی رتبه ۱۰۱ ریاضی که در مدرسه تیزهوشان لار بوده است.)

_دوم، هنرستانی ها هستند که از انصاف به دور است اگر نگویم که هنرستان های اوز واقعا خروجی بسیار خوبی دارند.

_سوم، افرادی هستند که به صورت مجزا و متفرقه خوانده اند و به سبب اینکه در مدرسه اوز بوده اند اسم آنها به عنوان کارنامه آن مدرسه رد می شود. (برای مثال دوستان بنده یوسف منصوری رتبه ۱۵۶ انسانی که اساسا رشته او ریاضی بوده و سیاوش کریما رتبه ۷۴ هنر که رشته او تجربی بوده و هردو آنها در دبیرستان احمدپور اوز تحصیل کرده اند، و صرفا با تلاش شخصی خود بعد از چند سال دوری از مدرسه به این رتبه ها دست پیدا کرده اند و قس علی هذه… .)

در این یادداشت انتقاد نگارنده به وضعیت رشته های نظری (انسانی،تجربی،ریاضی) و دانش آموزانی که در دبیرستان های اوز تحصیل کرده اند و عدم قبولی آنها که متاثر از جوِ بد تحصیلی این دبیرستان ها بوده است می باشد و نه هنرستانی ها.

با بررسی های صورت گرفته در یک دهه گذشته در بین قبولی های دانشگاه ها، انگشت شمار دانش آموزانی را می بینیم که در دبیرستان های اوز مشغول به تحصیل بوده اند و رتبه های دو یا سه رقمی را کسب کرده اند. یا در رشته های برتر مثل پزشکی و داروسازی ،مکانیک و برق یا حقوق و روانشناسی و فرهنگیان قبول شده باشند.

حتی به جرات می توان گفت که در بین رشته های نام برده به جز فرهنگیان، نزدیک به صفر است. (آن انگشت شمارها هم عمدتا از دانش آموزان کوشا مدارس روستاهای حومه اوز بوده اند.)

چه باید کرد؟

اما چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال مانند مشکلات دیگر کار یک یا دونفر نیست؛ در اوز به جز نهاد آموزش و پرورش گروه های اجتماعی و موسسات آموزشی زیادی حضور دارند که هرکدام به سهم خود به دنبال چاره جویی و مرتفع کردن این عقب ماندگی بزرگ هستند. اما در این یادداشت هدف آن است که در سکوت خبری و به صرف ردیف کردن اسامی، ما به این توهم نیوفتیم که آموزش در اوز وضعیت خوبی دارد و هیچ مشکلی نیست! و امید آن است که متولیان امر بیشتر در این زمینه بنویسند و اقدامات لازم را به عمل آورند؛ که بقول ابراهیم احمدی خیلی زود دیر می شود؛کما اینکه می بینیم خیلی دیر شده است و چه استعدادهایی که در سال های گذشته هدر نرفته اند، اما هرجا جلوی ضررگرفته شود نفع است.

زیاد شنیده ایم که می گویند مشکل آموزش اوز به ارزش های خانوادگی (ازدواج زودهنگام برای دختران و پیشنه تاریخی-ذهنیتی تجارت در پسران) و خود دانش آموز بر می گردد. اما نگارنده معتقد است که اگر محیط مدرسه در رتبه آوردن دانش آموزان اولویت و نقش مهمتری ندارد، پس چرا:

    دانش آموزان اوزی محصل در لار رتبه می آورند؟

    چرا هنرستانی های ما رتبه می آورند؟

    چرا دانش آموزانی که متکی بر خود برای رشته های مورد علاقه شان کنکور می دهند دو و سه رقمی می شوند؟

    ۴٫ چرا دانش آموزان ما در مقطع ارشد و دکترا رتبه های دو و تک رقمی می آورند؟

 مثالی دیگر، کمی دورتر:

در شهرستان بستک در سایت جناح آنلاین اسامی ۴۱ نفر از رتبه های زیر ۴هزار در سال ۹۹ را نوشته است که از آن تعداد ۱۴ نفر آنها رتبه سه رقمی آورده اند، که این آمار بسیار خوبی است برای این شهرستان که از بُعد فرهنگی و جغرافیایی به ما نزدیک است.

عکس اسامی برخی از قبولی های رشته تجربی این شهرستان در کنکور ۱۳۹۹

بیان تجربه شخصی دانش آموزان و افشای خاطره ای تلخ:

من به عنوان مشاور تحصیلی که از سال ۹۵ در اوز فعال بوده ام با دانش آموزان زیادی به گفتگو نشسته ام که عمده مشکل تحصیلی خود را کمبود یا نبود معلم متخصص در درس های مربوطه می دانند، (برای مثال درس فیزیک را به معلم ریاضی می دهند). یا معلم هایی که هیچ پیش آگاهی برای کنکور به دانش آموزان نمی دادند و اصلا از کنکور و تست زدن هیچ اطلاعی ندارند. مشاورین تحصیلی در مدارس دولتی شیراز (عمدتا با مدرک ارشد یا دکترا تخصصی) در طول هفته بصورت فعالانه حضور دارند، اما مشاورها در مدارس اوز یا تعدادشان بسیار کم است یا ساعت وظیفه کمی دارند، یا هم بسیار منفعل هستند.

دیگر آنکه اگر پای صحبت دانش آموزان بنشینید، جز گله شان در باب نبود مشاور و معلم متخصص، همچنان متاسفانه بارها و بارها از آنها می شنویم که معلم هایشان با جملات منفی و دلسردکننده می گویند:

«شما به هیچ جایی نمی رسید و جامعه نیاز به کارگر نیز دارد.»

به یاد دارم در دوره ای که خودم نیز در دبیرستان های احمدپور و بهروزیان تحصیل می کردم، خارج از آنکه مشابه این دلسردی ها از جانب برخی معلمین به ما داده می شد، حتی معلمی هم داشتیم که در قبالِ قبولی تضمینی درس مربوطه در سال ۱۳۸۸ که من اول دبیرستان بودم، مبلغ ۲۰۰هزار تومان که در یازده سال پیش مبلغ خیلی زیادی بود از دانش آموزان می گرفت. در آن مقطع از جمع آن دو کلاس حدودا ۶۰ نفره، انگشت شماری از ما حاضر به پرداخت این مبلغ (به نام کلاس خصوصی) نشدند و چون ایشان سر کلاس خود هیچ درسی نمی داد در خرداد و شهریور ماه آن سال، ما درس ریاضی را افتادیم که باعث شد به اجبار به هنرستان بهروزیان بروم که هیچ علاقه ای نداشتم. بگذریم از اینکه سالِ بعد از آن در مقطع دوم دبیرستان بنا به دلایل مفصلی هیچ رشته نظری در مقطع دوم دبیرستان احمدپور تشکیل نشد. آن معلم که دبیر دانش آموزان دهه شصت اوز بوده و طبق پرس و جو آن نسل نیز از او ناراضی بودند، همچنان در مدرسه ای در اوز مشغول به کار و ارتقا شغلی نیز گرفته است. بخش عمده این مشکلات به خود مردم بر می گردد که مطالبه گر نیستند و سکوت را به اعتراض ترجیح می دهند. تمام والدین ما مسئول این تبعیض ها هستند. اوز شُهره است به پولدار بودن، همین مسئله باعث شده اینگونه سواستفاده گری ها تبدیل به عرف و بدیهیات شود. بقول مرحوم بهشتی ستم پذیری با ستمگری هیچ تفاوتی ندارد. پس وای بر ما…!

در این بین اما بودند معلم هایی همچون آقایان دبیری و رضایی که حضورشان دلگرم کننده بود و همیشه قدردانشان بودیم.

با این اوصاف که در بالا گزیده وار به آن اشاره کردم، آموزش و پرورش اوز چالش زیادی در حل بحران آموزشی شهرستان اوز در پیش دارد که امید آن است بواسطه کمک گرفتن از خِرد جمعی جوانان تحصیلکرده بومی، در کنار تجربه های بزرگان و همت نیک اندیشان، به ترمیم اساسی و گام به گام مشکلات بپردازد.

کلام آخر و نه چندان بی ربط:

در طی چندسال گذشته دوستانم من را ترغیب کرده اند که در آزمون استخدامی شرکت کنم و بواسطه علاقه ام به مسائل آموزشی و اجتماعی در اوز، وارد ساختار آموزش و پرورش شوم. منتهای امر چنانکه بررسی می کنم و بقول عبدالعزیز خضری(ارجاع در بالا) در طی چنددهه گذشته هیچ اوزی نتوانسته در اداره آموزش و پرورش اوز به رده های بالای این نهادِ مهم همچون ریاست برسد. چه بسا استخدام شدن در این اداره، دیگر بواسطه منافع شخصی ام مجالِ پرداختنِ کوتاه به این دست مسائلِ انتقادی را هم از من بگیرد. از این جهت ترجیح ام بر این بوده که خارج از گود به نظاره یِ ویرانیِ آن سرمایه یِ عظیمی که در یک سده گذشته اَمسال آقایان تیمناک،محمدسعید صمدی، محمدامین کمالی،صدیق پیرزاد و… در اوز بنا کرده اند بنشینم. بدون شک هم اکنون نیز افرادبومی با لیاقت بیشتری به نسبت این حقیر در شهرستان اوز مشغول به کار هستند که پست های بالای ادارات بخصوص در آموزش و پرورش حق آنهاست؛ افرادی که چه سابقه زیادی در این نهاد مهم دارند چه از فارغ التحصیلان مقطع ارشد و دکترای دانشگاه های تهران و دیگر دانشگاه های ملی هستند اما به دلایل مختلف به حاشیه رانده شده اند.

 

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

سردار نوروزی : مرحوم مغفورحاج شیخ محمدصدیقی امام جمعه  کاریان کهن دردهه اول انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ در ایران پس ازرحلت پدرش مرحوم حاج شیخ عبدالهادی صدیقی عملا" عهده داروظیفه خطیر امامت جمعه این روستای باستانی (مهد آتشکده آذرفرنبغ) گردید
وی در سطح ۴ شهرستان لارستان بزرگ(لار، خنج ، گراش و اوز) نام آشنا و در میان مردم بلوک هرم و کاریان‌ و بخش جویم و اهل سنت جنوب استان فارس و جزایر و بنادر ساحل خلیج فارس و آن سوی آب مورد احترام و خوشنام بود. مرحوم شیخ انسانی خاکی ، مردمی ، شیرین سخن، بذله گو، ساده زیست ، شاعر و روابط اجتماعیش با مردم بسیار صمیمانه و نزدیک بود و روابط نزدیک وحسنه ای با مرحوم حاج شیخ محمد فقیهی مفتی اهل سنت اوز و مناطق جنوبی کشور و پدربزرگوارش حاج شیخ احمدفقیهی (( استادش ))  همچنین حاج شیخ عبداالرزاق ابونجمی امام جمعه فقید خنج داشت و در دروس حوزوی بیشتر با این بزرگواران درنشست و برخاست و تعامل بود.
امام جمعه کاریان کهن  همانند همه روحانیت اهل سنت مناطق جنوبی کشور‌ از دیرباز در امر وحدت و همبستگی ((شیعه وسنی))  همراه و همگام با سادات جلیل القدر بزرگ شهر لار مرحومان مغفوران حضرات سیدعبدالعلی آیت الهی و سید مجتبی موسوی لاری نقش ویژه و موثر ایفا می کرد و در بین اساتید مدارس دینی اهل سنت جنوب و شورای فتوای اهل سنت از جایگاه و احترام خاصی برخوردار بود. 
مرحوم حاج شیخ محمد صدیقی بعد از مرحوم حاج شیخ عبدالغنی صدیقی اخوی ‌بزرگش دارای ۴ برادر بنام های حاج شیخ سعدالدین ، شیخ عبدالعزیز ، شیخ خالد و شیخ ابوالقاسم صدیقی می باشد که همگی دارای تحصیلات عالی و فوق عالی در رشته های  معارف اسلامی ، زمین شناسی ، و مهندسی برق می باشند. هم چنین شش فرزند ذکور (شیخ نظام الدین، شیخ عبدالمجید، شیخ عبدالسلام ، شیخ عبدالرئوف ، شیخ   عبدالهادی وشیخ عبدالحمید صدیقی) دارد که همگی فعال اجتماعی هستند.
مرحوم حاج شیخ محمد صدیقی در کاریان کهن تنها امام جمعه محل نبود ، بلکه‌ حکم پدر و سرپرست خانواده را داشت‌ و بسیار مورد احترام اهالی بود و در نوسازی و آبادانی و تحولات اوضاع اجتماعی و فرهنگی و عمرانی‌ این روستای‌ باستانی نقش فوق العاده موثری داشت . به طوری که وقت خبر وفاتش در اثر بیماری ویروس کرونا‌ در سطح منطقه پیچید بسیاری از اقشار مختلف مردم منطقه به خصوص اهالی کاریان کهن ((زن ومرددرفقدانش))   عزادار و اشک ریختند و مغموم و اندوهناک شدند و مراتب تسلیت و تعزیت و صبر و شکرگذاری عمومی (مردم ومسئولین) به درگاه خداوند سبحان و به خاندان آل شیوخ وسادات هم چنان به سوی کاریان‌کهن سرازیر است..
 پیکر شیخ عصر روز جمعه هفتم آذرماه ۱۳۹۹ طی مراسم ویژه بیماران متوفی کرونائی از بیمارستان اوز به کاریان کهن منتقل و ضمن رعایت همه پرتکل های بهداشتی وفاصله گزاری ها (همزمان با نماز عصر حدود ساعت ۳ بعد از ظهر) در مصلای مرحوم رئیس فرج عسکری در ۲ کیلومتری شهر  ((به وسیله حامل جسدش))  نماز میت اقامه و سپس بدون حضور مردم در مقبره خانوادگی دفن‌ خواهد شد. فرزندان و نزدیکان شیخ پیشاپیش حضور و تجمع مردم را (بنا به شرایط خاص) در محل دفن نهی کرده اند. یادش گرامی وروحش شادباد.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

فایزه رضایی (دانشجوی رشته مددکاری اجتماعی) :   کمک کردن به دیگران جایگاه بسیار مهمی در فرهنگ ایرانی دارد و اوزی ها نیز همواره به دستگیری از نیازمندان شهره هستند. متاسفانه در سال‌های اخیر برخی از متکدیان از این دل رحمی و احساس انسان دوستانه سوءاستفاده کرده و تشخیص نیازمندان واقعی از افراد  سودجو مشکل شده است.
تصویری که ما از یک گدا در ذهن مان داریم، این است که مرد یا زنی با ظاهری ژولیده، سر و وضعی رقت بار به بهانه فقیر بودن ،دستهایش را به طرف رهگذران دراز می کند.
در زمان های قدیم متکدیان به گرفتن پول خرد و لباس های مندرس و ظرفی غذا قانع بودند، اما حالا سماجت اینها امان همه را بریده است. 
مشکلات اقتصادی و معیشتی در زندگی عرصه را بر شاغلان هم سخت کرده است اما این افراد راه چاره را در شیوه‌های مختلف گدایی برای گذران روزگار یافته‌اند و این برای آنان آسان ترین راه جهت ارتزاق و کسب درآمد است.
فقر با تکدی گری دو مقوله متفاوت است فقرا تحت هیچ شرایطی تکدی گری نمی کنند، اما دریوزه گر با سماجت و مزاحمت آفرینی با ایجاد حس ترحم و تحریک عواطف از مردم درخواست کمک مادی دارد.

و اما شهر اوز مأمن متکدیان سمج، از اول صبح در خیابان و کوچه های شهر شاهد تکدی گری افرادی هستیم که به بهانه پول و غذا، امان همه را بریده اند. عده‌ای نسخه پزشک در دست دارند، عده ای طفل شیرخوار در آغوش، تعدادی به گونه‌ای در کنار خودپردازها ، دم بانک ها و جلوی داروخانه‌ها ایستاده اند، مسلماً این افراد درمانده نیستند این قبیل افراد از این راه غیر معقول امرار معاش می کنند متکدیان سمج به محض دیدن افراد آنقدر به وی می چسبند و مسافتی را با وی طی می کنند و برخی دیگردر صورت پایین بودن شیشه خودرو نیمی از بدن خود را وارد آن می‌کنند و مانع از حرکت خودرو می‌شوند و همانند طلبکار ها می خواهند طلب خود را بگیرند؛ فرد نیز برای رهایی مجبور به دادن مبلغی به وی می شود. این افراد علاوه بر ایجاد مزاحمت و نارضایتی شهروندان و رهگذران پیاده، بعضاً منشاء و ناقل بیماری های خطرناکی همچون کرونا، هپاتیت و ...نیز هستند که می تواند به شهروندان منتقل شود.

 

شهروندان می‌گویند سابق بر این، متکدیان پاکستانی در شهر پراکنده بودند و حال متکدیان داخلی دست‌بردار نیستند. اگر بگویند گرسنه هستند و بخواهند به آنان نان بدهیم قبول نمی‌کنند و فقط پول می خواهند. اکثر این متکدیان که به صورت باند فعالیت می‌کنند، مدتی کوتاه ناپدید و پس از چند روز سر کله آنها پیدا می شود این که گفتگوهای بدون عمل در جلسات صورت گیرد یا در قالب طرح جمع آوری یکی دو روزه راه اساسی نیست، متولیان موضوع متکدیان، شهرداری و بهزیستی هستند و نیروی انتظامی نیز به عنوان متولی امنیت پشتیبان عمل می‌کند.
شهروندان درخواست از مسئولان شهر برای جمع‌آوری این افراد را دارند و اما این نکته را نیز باید به شهروندان یادآور شد که، در هر اداره و فروشگاهی صندوق صدقات قرار دارد که باید کمک های خود را از آن طریق به نیازمندان واقعی برسانند.

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

فایزه رضایی: بدون تردید، مهمترین و ضروری ترین پیش نیاز مجلس، راهیابی نمایندگانی در تراز ملت ایران و دارای مشخصه هایی متناسب با اهداف انقلاب به مجلس بوده است؛ نمایندگانی که قادر باشند با شایستگی بر صندلی‌های پر مسئولیت مجلس تکیه زده و پاسدار حقوق ملت باشند.

واقفیم که متاسفانه ویروس کرونا طی چند ماه گذشته ایران را همچون سایر کشورهای دنیا بشدت درگیر خود کرده است و به گفته مسئولان وزارت بهداشت مشخص نیست تاخت و تاز آن تا چه زمانی ادامه داشته باشد. 
مبارزه گسترده با کووید- ۱۹ بدون شک نیازمند همکاری و همیاری آحاد جامعه است. در این زمینه تلاش های قابل تحسین وزارت بهداشت و از خود گذشتگی های کادر خستگی ناپذیر درمان، نقش‌آفرینی مردم و مشارکت خیرین به ویژه در تامین امکانات و اقلام بهداشتی و درمانی تاکنون تحسین برانگیز و قابل ستایش بوده است.
در این میان، مدتی است که شاهد خدمات ارزشمند دکتر حسین زاده نماینده شایسته مردم  لارستان، خنج، گراش و اوز در مجلس شورای اسلامی نیز هستیم. نماینده‌ای که الحق در این مدت کوتاه نشان داد که  پای حقوق ملت ایستاده و عدالت خواهی و حامی محرومان بودن را در رأس برنامه‌های خود قرار داده است.
 پیگیری ایشان برای دریافت اقلام بهداشتی شامل بسته‌های تجهیزاتی و حمایتی همزمان با تخصیص بودجه از محل صندوق توسعه ملی برای مقابله با ویروس کرونا، نیز در امتداد مجموعه ای از تلاش های خالصانه و مسئولانه ایشان بود که نهایتا اینگونه اقلام به دانشکده های علوم پزشکی لارستان و گراش تحویل شد تا در جهت درمان و سلامت مردم مورد استفاده قرار گیرد.


 حسین‌زاده نماینده چهار شهرستان جنوبی کشور که تمام دغدغه هایش متمرکز بر حل و فصل مسائل و مشکلات حوزه انتخابیه است، در این مدت کوتاه در عمل نشان داد که از هیچ‌ یک از مشکلات مناطق حوزه انتخابیه غافل نیستند و  برخلاف دوره پیشین و بدون هرگونه نگاه تبعیض آمیز به تلاش ها و خدمات رسانی خالصانه خود ادامه می دهد.
اقدام اخیر نماینده مجلس در زمینه تخصیص و تحویل اقلام بهداشتی به مراکز درمانی منطقه تنها بخش کوچکی از فعالیت های مسئولانه و متعدد ایشان در مجلس یازدهم بوده است. کارنامه کوتاه مدت اما پربار این نماینده متعهد در مجلسی که یکی از مهم ترین نهادهای حکومتی است؛ اکنون امیدهای فراوانی برای تداوم پیگیری های ایشان و تأمین مطالبات مردم محروم منطقه ایجاد کرده است.
بدیهی است که مردم منطقه و به ویژه مردم شهرستان اوز همواره قدردان تلاش های نمایندگانی از این جنس خواهند بود و هرگز تلاش های مجدانه ایشان را در راستای پاسخگویی به نیاز های مردمی و تحقق بخشیدن به مطالبات منطقه فراموش نخواهند کرد.
اکنون شایسته است که ما مردم منطقه نیز ضمن حفظ همبستگی و قدردانی از تلاش های کلیه مسئولین دلسوز همچون این نماینده فعال، چنین بزرگوارانی را در حل و فصل مشکلات موجود همراهی وحمایت نماییم.

فایزه رضائی
 (۱۰ آبان ماه ۱۳۹۹)

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

مربوطی کهنه : بیمارستان ۱۰۰ تختخوابی خیریه یوسف راهپیما در شهر اوز با زیر بنای بالغ بر ۱۷ هزار متر مربع  در زمینی به مساحت ۱۰ هکتار، از ۵ سال قبل با هزینه نیکوکار آقای یوسف راهپیما در دست ساخت است و تاکنون بیش از ۶۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. در این بیمارستان که حدود ۶۰ میلیارد تومان توسط این نیکوکار هزینه شده است در حال حاضر تاسیسات اجرا می شود. 

این بیمارستان که در ۵ طبقه ساخته می شود ظرفیت ۱۶۰ تخت دارد و شامل: بخش های درمانی، درمانگاه، اداری و رفاهی است.

در طبقه همکف این بیمارستان، درمانگاه های تخصصی، اورژانس با ۱۰ تخت و یک اتاق عمل سرپایی، بخش زایمان،  ۴ اتاق عمل ، بخش های آی سی یو و آی سی یو نوزادان در نظر گرفته شده است.

طبقه اول شامل: ۸ تخت بخش های سی سی یو، دندانپزشکی، بخش اداری و غذا خوری است.

در طبقه دوم یک بخش بستری ۲۳ تختی و بخش کودکان با ۱۶ تخت و پاویون پزشکان در نظر گرفته شده است.

در طبقه سوم نیز ۲ بخش ۲۳ تختی دیگر و پاویون پزشکان جانمایی شده است.

طبقه چهارم اتاق های هوارسان جا نمایی شده اند.

در طبقه زیر زمین نیز سی تی اسکن، سونوگرافی، فیزیوتراپی، تراکم استخوان، داروخانه، رادیولوژی، رادیوگرافی، دیالیز، آشپزخانه، رختشویخانه، مرکز تلفن و بایگانی طراحی شده است.

 

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

  سید حسن‌هاشمی ، شیراز (سومین‌حرم‌اهل بیت)  : گفتگو با ائمه محترم جمعه و جماعات تشیع و تسنن ،طلاب مدارس دینی اهل سنت  و حوزه های علمیه اهل شیعه،  شاعران ، نویسندگان  ، هنرمندان ، مولود خوانی ،  تواشیع سنتی ، محلی نوازان ، مردم کوچه و بازار و عزیزان گل، خانواده معظم شاهد ،جانبازان و آزادگان اهل تسنن و مدیران فهیم و تلاشگر؛ اینها همه بخش های ثابت ویژه برنامه های تلویزیونی هفته وحدت  بود. 


 به توصیه و اذعان بزرگان جنوب فارس در محیطی که همه چیزش  مثال زدنی است جنگ و مرافعه جائی ندارد. و برای ساکنین ، بهترین خاطره به یادماندنی ،حضور مقام معظم رهبری در جمع مردم جنوب فارس در مرکز لارستان است که چقدر حکیمانه به نوع تعامل رفتاری و گفتاری و زندگی اهل سنت و شیعه در  اینجا یادآور شدند، می باشد. در لابلای چرخش زیبای نخل و آفتاب جنوب و طبیعت خاص و بناهای عظیم و با شکوه مذهبی ،گلدسته و مناره های با شکوه ،
مسیر ضبط تلویزیونی این برنامه با عشق و محبت ، دوستی و رفاقت و احترام متقابل همراه بود.


  از منطقه گله دار، جنوبی ترین نقطه فارس، معطر به دین خدا و پیغمبر رحمت و مهربانی، و  سپس در شهرستان مهر و لامرد و بخش اشکنان و شهر اهل و دهستان کال، آغاز کردیم که با حساسیت پی گیری می شد و  در ادامه با سفر به مناطق خنج ، اوز ، گراش ، لارستان و بخش های تابعه و دهستان های طول مسیر، همنوا با برادران اهل تسنن و تشیع، آهنگ عشق رحمت و عطوفت و برکت محمدی، تهیه و آماده پخش می کردیم.
 در جنوب استان پهناور فارس، عزیزانی بودند که امروز همه چهره به نقاب تراب کشیده اند مرحومین شیخ محمد فقیهی، قتالی، عزیزی، شریعتی، ابونجمی ،از علمای اهل تسنن وآیات عظام موسوی لاری و آیت الهی  (آقای گپ لارستان بزرگ) که از همه خاطرات خوب و توصیه های دلسوزانه به یاد دارم. که همواره با آغوش باز راهنمایی خود را از ما دریغ نمی کردند .
:چیزی به نام اختلاف شیعه و سنی اینجا نداریم ،حالا شما آمدید برای ضبط تلویزیونی، قدمتان بر چشم. برید اعلام کنید که اینجا همه چیز خوب است. 
و تاکید سروران اهل سنت نیز این بود که. 
:ای کاش همیشه هفته وحدت بود. 
:چرا ؟؟
:تا ما بیشتر شما را ببینیم 
: این تعارف است؟ 
: خیر! ما باید مداوم دیده شویم. !!!
امروز طلاب جوان اهل سنت و علمای شیعه، دست به دست هم داده اند که این رسم و آداب اسلامی و اخلاقی و اجتماعی همیشه ماندگار باشد. 
اینجا مردم همه عاشقند و به گذشته خود عشق می ورزند . خیرند و نوع دوست، اهل مطالعه و پژوهش،  ایرانی و ایران دوست، گرم و صمیمانه آغوش بازند، دل به اهل بیت علیهم السلام دارند.
همیشه چشمانشان سرشار از اشک شوق است باران ببارد خوشحال، نبارد شاکر به تقدیر الهی. 
طلعت بدر علینا. ...

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

سومین نشست مطبوعاتی مدیران رسانه شهرستان اوز (رشا) به میزبانی مدیریت آبفای شهرستان اوز دوشنبه ۲۱ مهرماه ۹۹  و با حضور احمد خضری مدیر مسئول پسین اوز، شریف بازرگانی مدیر مسئول موزه مردم ‌شناسی اوز، ابراهیم احمدی مدیر مسئول اوز امروز و پیام ‌اوز‌ ، مرتضی اسماعیلی مدیر مسئول مربوطی کهنه، عبدالعزیز نصریانی  و شاکر شبخ عبدلی از سایت پشور،  بهاره بهبین و شیما رحمانپور از پیام ‌دانش ، حمیرا نامدار و مریم سمیعی از پسین اوز، عبدالرحیم نوروزی خبرنگار و عکاس اوز امروز و محمدرفیع راوند از موزه مردم شناسی در اداره آبفا برگزار شد.

احمد خضری ، دبیر  جلسه راس ساعت ۱۳ جلسه را آغاز و از ترتیب هماهنگی و قبول برگزاری این نشست تشکر و اظهار نمود :

این دومین نشست مطبوعاتی نشریات مجوزدار شهرستان اوز با نام مخفف «رشا» در منطقه می باشد.

وی پس از معرفی اعضای حاضر در جلسه، از مهندس جهانگیر عطوفت درخواست نمود  طبق برنامه تصویب شده طی ۲۰ دقیقه اقدامات، فعالیت ها، نظرات و پیشنهادات خود را مطرح نمایند. 

مهندس جهانگیر عطوفت رئیس آبفا، ضمن تشکر از اصحاب رسانه بابت برگزاری نشست، خشنودی خود را از ارائه خدمت در شهرستان اوز در امر آب رسانی که از مهترین امور در سطح کشور است ابراز کرد و گفت:

تابستان بدی را پشت سر گذاشتیم جا دارد از این بابت از مردم عذرخواهی و بابت صبوری که به خرج دادند تشکر نمایم. امیدوارم بتوانم در طول خدمت خود خدمات خوبی که درخور و لایق مردم هست ارائه بدهم.

وی از علی اصغر علی پور  فرماندار که نگاه ویژه ای به مساله آب داشته و مرتب پیگیر آن هست و همچنین اعضای شوراها، دهیاران، بخشداران و خیرین نیز تشکر نمود.عطوفت در ادامه  فعالیتهای انجام‌گرفته توسط آبفای شهرستان که از محل اعتبارات دولتی و خیرین انجام‌گرفته را بدین شرح بیان‌کرد:
_تعویض شبکه های فرسوده سطح شهرستان اوز به طول ۵ کیلومتر: به این صورت که با انتخاب پیمانکار محله هایی حادثه خیز شناسایی و از محل اعتبارات دولتی ۳۵۰۰ متر لوله خریداری و نسبت به تعویض لوله های پلی اتیلن با قطرهای ۹۰ و ۱۱۰ اقدام صورت گرفته است و همچنان ادامه خواهد داشت.

_حفر دو حلقه چاه موجود در شهرستان: کمبود آب وجود ندارد بلکه در فصل تابستان مشکلاتی از قبیل قطعی برق و طوفان باعث بروز مشکلات کم آبی می شود. در شهرستان هایی مثل لارستان و گراش به دلیل وجود چاه پشتیبان با مساله جدی مواجه نمی شدند چرا که در چنین مواقعی از ده حلقه چاه پشتیبان استفاده می کنند. متاسفانه شهرستان اوز به دلیل موقعیتی که دارد چاه های زیادی جهت حفر موجود نیست و تنها دو حلقه چاه شناسایی شد که با انجام آزمایش پمپاز، ویدئومتری و خرید تجهیزات کامل ( پمپ، لوله، کابل و … )در فرصتی مناسب تجهیز می شود و در مدار قرار می گیرد و با راه اندازی حداقل یکی از این حلقه چاه ها شاید بتوان گفت مشکل کم آبی تا حدودی برطرف شود.

_اخذ مجوز دو مخزن ۵۰۰۰ مترمکعبی دولتی و خیرساز: در اخذ مجوز مخزن و تعریف ردیف بودجه ای برای آن به چندین آیتم از جمله تعداد اشترکات، تولید، مصرف سرانه و جمعیت توجه می شود و چون دو مخزن ۵۰۰۰ مترمکعبی در شهرستان موجود هست ، گرفتن مجوز برای دو تای دیگر پروسه ای زمان بر بود اما به لطف خدا و با همکاری و همیاری فرماندار و پیگیری اعضای شورای مجوز گرفته شد. اقدامات اولیه آن صورت گرفته، میلگردها خریداری شده و به زودی قالب بندی و فنداسیون شروع می شود. همچنین پیمانکار اصلح انتخاب و قول داده شده ظرف مدت یکسال کار آب گیری مخزن به پایان رسد و مشکل کم آبی تا حدودی برطرف خواهد شد.

_مهندسی مجدد بر روی ایستگاه پمپاژ خط انتقال آب گراش به اوز : مشکل بزرگی که شهرستان اوز با آن مواجه می باشد خط انتقالی است که از ایستگاه گراش به طول ۲۳ کیلومتر به سمت مخزن اوز می آید. این خط انتقال از جنس لوله جی آر پی ۳۰۰ از زمان اجرای طرح آن و به دلیل جنس لوله مشکلاتی دارد و باعث می شود آب کافی به مخزن اوز نرسد. با انجام مهندسی مجدد بر روی ایستگاه پمپاژ به این نتیجه رسیدیم  که پمپ قوی تری را به ایستگاه پمپاژ اضافه کنیم تا بدین ترتیب مشکل کم آبی به خصوص در فصل تابستان برطرف شود.

_نصب شیرآلات سطح شهر و تعویض آن ها جهت تنظیم فشار آب در سطح شهر، تا در صورت رخ دادن اتفاقات با بستن شیرآلات و نه مخزن اصلی تنها آب منطقه ای که دچار مشکل شده قطع شود.

* در بخش روستاها:

_اصلاح خط انتقال به طول تقریبی ۳۰۰۰ هزار متر در روستای کهنه: طرح مشارکتی به این صورت که لوله پلی اتیلیلن ۱۶ اتمفسر فشار قوی سایز ۲۰۰ و اتصالات آن از طرف اداره تامین گردیده و اجرا توسط خیرین صورت گرفته است.

_ساخت مخزن ۲۵۰ مترمکعبی روستای گلار که کاملا خیرساز هست و تا دهه فجر افتتاح خواهد شد.

_جانمایی جهت حفر یک حلقه چاه در روستاهای کهنه و گلار به صورت مشارکتی

_اصلاح شبکه آب روستای گلار و کهنه: لوله و اتصالات در اختیار آن ها قرار داده شده و اجرا را خودشان تقبل کرده اند.

در ادامه این نشست نمایندگان رسانه ها پرسش های خود را مطرح نمودند که مدیریت آبفا به پرسش ها  بدین شرح پاسخ دادند: 

دکتر مرتضی اسماعیلی از مربوطی کهنه:

۱-برای انتقال آب از برکه گلشا تا کهنه به طول ۱۸۰۰ متر چه برنامه ای دارید؟

۲- برای اتصال و بهره برداری چاه ساخته شده توسط برادران جعفری برنامه ها چیست؟
۳-برای ترمیم و تعویض لوله های پوسیده  شبکه  داخلی آب روستای کهنه، آبفا چه  برنامه  هایی دارد؟ 

عطوفت مدیر آبفا: برای انتقال آب از برکه گلشا رایزنی شده و لوله های آن تهیه شده و موجود است و پس از برگزاری مناقصه و مشخص شدن پیمانکار عملیات ان آغاز می شود. برای چاه برادران جعفری نیز طراحی برق رسانی انجام شده و انشعاب خریداری شده که اقدام  می گردد. ضمنا برای اصلاح شبکه داخلی کهنه نیز خیرین و شورا مراجعه کرده  که اعلام شده در صورتی که خیرین هزینه اجرای آن را به عهده بگیرند لوله ها توسط آبفا تامین خواهد شد.

مهندس شریف بازرگانی مدیر موزه:

۱-چه راهکاری برای استفاده از برکه ها به عنوان منبع عظیم آب دارید؟

۲-برای مرمت شبکه داخل شهر چقدر اعتبار دارید؟

عطوفت مدیر آبفا: متولی آب انبارها اداره اوقاف است. با اوقاف و بهداشت برای بهداشتی شدن صحبت هایی شده است و آماده مشاوره و همکاری هستیم.

تاکنون ۵ کیلومتر لوله شبکه داخلی تعویض شده و برای ۴ کیلومتر نیز در مرحله مناقصه است.

مهندس بازرگانی پیشنهاد دریافت اطلاعات از نیکوکاران حوزه آب و نصب عکس آن ها در اداره آبفا را داشت که مورد استقبال مدیر آبفا قرار گرفت.

شیما رحمانپور سردبیر سایت پیام دانش:

۱-مسئول مستقیم و مرجع رسیدگی کننده به امور آب چه اداره ای است؟

۲- در ۶ سال گذشته اعتبار ملی و استانی اختصاص داده شده به آبفای اوز چقدر بوده است؟

۳-با توجه به ساخت طرح اقدام ملی مسکن جنب دانشگاه پیام نور برای حل مشکل فشار آب چه اقدامی در آن منطقه می کنید؟

عطوفت مدیر آبفا: تنها مرجع رسیدگی کننده به امور توزیع آب آبفا است و شهروندان برای طرح و حل مشکلات ابتدا باید به این اداره مراجعه کنند. آبفا مسئول توزیع آب و تعمیر و نگهداری است.

ازمیزان دقیق بودجه اختصاص یافته در ۶ سال گذشته در حال حاضر اطلاع ندارم. (قرار شد مبلغ پیامک کنند. )

منطقه دانشگاه پیام نور بالاترین نقطه شهر نسبت به منبع آب است و منبع باید حداقل ۳ متر آب گیری شود تا به آن نقطه برسد که با ساخت مخازن جدید و آب گیری آن ها مشکل امیدواریم حل شود.

ابراهیم احمدی مدیر مسئول پیام اوز و اوز امروز:

۱-با توجه به ارتقای آبفا به مدیریت چه تغییرات ملموسی در راستای حل مشکلات شهروندان ایجاد شده است؟

۲-میزان سرانه آب برای شهروندان ساکن اوز در شبانه روز یا در هر ثانیه چقدر است؟ و چقدر آب وارد شهر اوز می شود؟

۳-میزان اعتبار مورد نیاز ساخت مخزن دولتی چقدر بوده است و تاکنون چقدر تخصیص داده شده است؟

عطوفت مدیر آبفا: با ارتقا با مدیریت آبفا مستقیما زیر مجموعه آبفای استان هستیم و بودجه و اعتبارات مستقل شده، ضمن این که آبفای روستایی نیز زیر مجموعه مدیر آبفای شهرستان قرار گرفته است. لوله و اتصالات نیز مستقیم تحویل می گردد که همه این ها اتفاقات خوبی است.

برای مخزن دولتی قرار داد تنظیم شده است و سال ۹۸ حدود ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار داده شده و در سال جاری نیز با همکاری موثر فرماندار محترم ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان اعتبار در نظر گرفته شده و کارها آغاز شده است. با توجه به این که به عنوان منطقه محروم هستیم امکان تخصیص اعتبار دولتی و ۳ در صد نفت و گاز به مراتب بیشتر است.

برای میزان ورودی آن چه اعلام شده است  و بر اساس ۷۲۰۰ اشتراک آب باید با خظ انتقال ۳۰۰ حدود ۸۰ لیتر در ثانیه آب به اوز وارد شود اما عملا حدود ۴۵ لیتر در ثانیه آب به مخازن وارد می شود. برنامه داریم که در فصل زمستان که مصرف آب کمتر است هم پمپ قوی نصب شده و هم لوله های انتقال تست شود که آیا جوابگوی ورود میزان آب بیشتر داریم یانه؟

عبدالعزیز نصریانی از سایت پشور:

۱-در فیشور مکان خاصی برای مراجعه مردم برای پیگیری امور آب نداریم، چه اقدامی میسر است؟

۲-چرا در فیشور از چاه های موجود استفاده نمی شود و آب مستقیم وازد می شود؟

عطوفت مدیر آبفا: در فیشور حدود ۳۲ کیلومتر اصلاح شبکه داخلی با مشارکت مردمی داشته ایم اما بین نمایندگان خیرین و پیمانکار اختلاف وجود دارد و هنوز این شبکه تحویل آبفا نشده است و باید این مشکل شده تا تحویل شود و آبفا بتواند نظارت و نگهداری و تعمیر انجام دهد. قبلا در دهیاری محلی برای استقرار آبدار بوده است اما اکنون آن مکان تحویل آبفا نشده است.

در فیشور کمبود آب نداریم اما نمی توان با این شرایط مدیریت کرد. خیرین برای ساخت مخزن مراجعه کرده اند که اگر مشکلات حل شود می توان اقدامات خوبی انجام داد. یک چاه در ۳ راهی ارد داریم که اگر پرونده ها تحویل شود می توان برای احیای آن یا جابجایی چاه از امور آب اقدام کرد.

احمد خضری مدیر مسئول پسین اوز:

۱-آیا لوله های انتقال از گراش کار آیی لازم را دارد؟ میزان هدر رفت آب چقدر است؟ آب موجود در شبکه بهداشتی و قابل شرب است؟

عطوفت مدیر آبفا: لوله های انتقال به اوز باید ۸۰ لیتر در ثانیه آب وارد اوز کند که با تقویت پمپاژ و تست قابل حل است. میزاتن پرتی آب در شهر اوز بین ۱۰ تا ۱۸ درصد است. آبی که به شهر وارد می شود ابتدا در خروجی سد سلمان کلرینه می شود و در ز مان ورود به مخزن شهر اوز نیز ۳ مرحله ضد عفونی می شود. سختی آب حدود ۱۱۰۰ است که می تواند برای شرب استفاده شود اما ذائقه ها متفاوت است.

حمیرا نامدار از پسین اوز:

۱-با قطعی آب در شب ها به ویژه در خیابان طلایی شاهد عبور هوا در زمان انتقال آب هستیم و کنتور می اندازد؟ فضای سبز زیر مجموعه آبفا است؟ چرا برای نشتی آب در برخی مناطق اقدام نمی شود؟

عطوفت مدیر آبفا: ما قطعی آب نداریم اما در برخی از محله ها مجبوریم شب آب را قطع کنیم تا مخازن به سطحی برسد که بتوان بهتر آب را توزیع کرد. فضای سبز زیر مجموعه شهرداری است اما برخی جاها از آب شهر استفاده می شود که دارای کنتور است. کنتور نماینده آبفا در اشتراک هاست اما ما به کنتور اعتماد نداریم و اگر مشکلاتی باشد موضوع بررسی و سپس قبض صادر می شود. خوشبختانه کنتور خوان اوز از نیروهای متعهد است که کمترین میزان عدم قرائت کنتور داریم. برای رفع نشتی در مناطق ممکن است از دید ما پنهان مانده باشد اما اگر شهروندان اطلاع دهند تلاش می شود در اسرع وقت توسط پیمانکار برطرف کنیم.
این‌جلسه ساعت ۱۴:۳۰ خاتمه یافت. 

  • مرتضی اسماعیلی
  • ۰
  • ۰

 فایزه رضایی( عضو کارگروه محیط زیست دفتر نماینده مجلس) : تاکنون درصدی از مساحت کشور به مناطق حفاظت شده اختصاص یافته است تا این مناطق زیستگاه های گیاهی و جانوری کشور، حفظ و حراست شوند. انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری تهدیدی جدی و اتفاقی بسیار ناگوار به شمار می‌رود و ضرورت عاجل دارد که کلیه رویدادها یا فعالیت هایی که موجب تخریب محیط زیست می شوند، شناسایی گردد.

چرای بی رویه،شکار غیر قانونی، بوته کنی، قطع درختان، آتش‌زدن بوته‌ها، آلودگی های محیط زیستی و برداشت‌های بی‌رویه گیاهان دارویی در مکان‌های کوه آنتن و لامبر اوز که از اهمیت و جایگاه ویژه ای از نظر تنوع گونه های گیاهی و جانوری در یک اکوسیستم هستند، تنها با مدیریت حفاظتی است که در آینده می‌توانند ارتقا یابند.
این مناطق ذکر شده، ظرفیت محدودی دارند که بایستی مورد توجه قرار گیرند؛ به این مکان ها نباید نگاه اقتصادی و اشتغال زایی داشت.
گزارشات نشان می دهد که بهره برداری غیر اصولی و بیش از اندازه، از طبیعت این منطقه، عواقب جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. انقراض گونه های گیاهی آویشن، آنغوزه، بومادران و... و گونه‌های گیاهی دیگر که در گذشته وجود داشته و الان وجود ندارد غم‌انگیز است.این مناطق برای رفع مشکلات اقتصادی نیست بنابراین ضرورت دارد حفظ و تکثیر جانوران و رستنی هایش تحت حفاظت ملی قرار گیرد؛ و در آن قطع درختان، تخریب و شکار ممنوع باشد.

در اولین جلسه پس از تشکیل  کارگروه محیط زیست دفتر نماینده مجلس در مردادماه ۱۳۹۹ برنامه ۹ گانه ای از طرف این کارگروه برای کل شهرستان اوز تنظیم و توسط مدیر دفتر نماینده، مهندس فرزاد شریفی در اختیار دکتر حسین زاده قرار گرفت.


در دیدار اعضای کارگروه محیط زیست دفتر نماینده (مورخ ۲۰ مهرماه ۱۳۹۹) در گفتگو با مهندس فرزاد شریفی مسوول دفتر نماینده مجلس یازدهم شورای اسلامی در شهرستان اوز، اهمیت و جایگاه مناطق مذکور و چالش‌های پیش رو مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست درخواست ایجاد منطقه حفاظت‌شده (امکانات پایگاه و محیط بان) برای حفظ گونه های باارزش گیاهی و جانوری، حمایت از حیات پوشش های گیاهی ،تنوع زیستی، تلاش برای جلوگیری از بیابان زدایی، ایجاد کمربند سبز در بین اتصال مرکز شهرستان به تمام روستاهای تابعه و نیاز به تعریف و اجرایی شدن این مهم صورت گرفت.

اعضای کارگروه محیط زیست دفتر نماینده؛ با توجه به این نکته که گونه های مختلف گیاهی و جانوری کمیاب در مناطق طبیعی لامبر و کوه آنتن، مکانی مناسب برای ایجاد منطقه حفاظت شده با هدف مراقبت و حفاظت از این گونه ها است این مناطق را زیستگاه حیوانات وحشی، خزندگان، پرندگان و انواع پوشش های گیاهی دانسته که برای جلوگیری از نابودی این منابع با ارزش نیاز به برنامه ریزی و اتخاذ راهکارهای مناسب از جمله ایجاد منطقه حفاظت شده و شکار ممنوع تشخیص دادند. شریفی نیز با تأکید این‌ که حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات رو به رشد داشته باشند یک وظیفه عمومی تلقی می گردد؛ گفت : این درخواست را به اطلاع دکتر حسین حسین زاده نماینده مردم لارستان، خنج، گراش و اوز در مجلس شورای اسلامی رسانیده و تمام توان خود را برای به انجام رسیدن این مهم و رفع سایر کاستی های شهر در زمینه هایی که تأمین آنها در اختیار بوده و منجر به بهبود وضع اجتماعی،فرهنگی و ...  شهر می شوند به کار خواهد گرفت.

قابل ذکر است که نگاه کارگروه محیط زیست دفتر نماینده،  پیوستن نمایندگان روستاها به این کارگروه است که همت و اراده کل توابع شهرستان برای حراست از منابع طبیعی را می طلبد ..
 در اندیشه و آرمان این کارگروه، حراست نسل کنونی از منابع را تعهدی انسانی وحق نسلهای آینده دانسته که می بایست دغدغه تمام انجمن ها ، گروه ها و بطور عام کل مردم باشد. 

به گفته مسوولین تشکیل این کارگروه؛ همراهی و اعلام حمایت  کامل فرماندار شهرستان اوز، مهندس علی پور و تمام بخشداران تابعه و نیز نماینده مجلس دکتر حسین زاده را از طرح های محیط زیستی، بهار محیط زیستی در شهرستان اوز دانسته که باید این پتانسیل همراهی و همدلی را غنیمت و قدر دانسته و از فرصت سوزی پرهیز کنیم که تخریب منابع طبیعی در منطقه نگران کننده است. 
۹۹/۷/۲۰

  • مرتضی اسماعیلی